آموزش ابراز وجود، آموزش پرخاشگری نیست که در نتیجه، به حقوق و منزلت دیگران تعدی شود و ابزار دستکاری یا اغوای دیگران برای پیشرفت و ترقی باشد. آموزش ابراز وجود، آنگونه که مورد توجه است، بر پایهای از احترام به خود، احترام به دیگران، احترام به نظام ارزشی خود و دیگران قرار دارد.

انسانها هیجانات مختلفی از خود بروز میدهند که خشم؛ از قدرتمندترین آن هیجانات است. اگر خشم به شیوهی درستی ابراز نشود، میتواند به ارتباطات بین فردی آسیب زيادی وارد کند. بدون تردید نداشتن مهارت کنترل خشم، باعث آسیبهای روانی و گاهی جسمی و تنهایی میشود و مدیریت آن به سعادت انسان کمک شایانی مینماید؛ چنانچه امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میفرماید: «ضَبطُ النَّفسِ عِندَ حادِثِ الغَضَبِ يُؤمِنُ مَواقِعَ العَطَبِ»؛[1] «خویشتنداری به هنگام بروز خشم، از افتادن در ورطههای هلاكت مصون میدارد».
سؤالی که در اینجا مطرح میشود، آن است که روش ارتباطی فرد پرخاشگر چگونه است که باعث ضرر به خویش و دیگران میشود؟
روش ارتباطی فرد پرخاشگر
خشم از حالات خصمانهای است که بیشتر اوقات با احساسات کینهتوزانه بروز میکند. اقدامات خصومتآمیز مختلف نظیر دشنام، زدوخورد، مشاجره یا کژ خلقی، نشانهای از وجود احساسات کینهتوزانه است که خود فرد را نیز درگیر آسیبهایی میکنند.
فرد پرخاشگر احساسات، خواستهها و عقایدش را از طریق آسیب رساندن به دیگران ابراز میکند. او تقریباً همیشه برنده بحث است. گاهی به نظر میرسد که فرد پرخاشگر «دچار احساس حقارت» است. او ممکن است با صدای بلند صحبت کند. بددهن، بیشرم یا مسخره کننده باشد. ممکن است با کارگران، منشیها و پیشخدمتها به خاطر خدمات نامناسب آنان، دعوا کند. ممکن است بر زیردستان و اعضای خانوادهاش تسلط داشته باشد و اصرار کند که در مورد بخشهای مهم یک گفتگو، حرف آخر را او بیان کند. شخص پرخاشگر مایل است که بر دیگران غالب باشد. دیدگاه او این است که: «آن چیزی است که من میخواهم، اهمیت دارد. چیزی که تو میخواهی، اهمیت کمتری دارد و یا اصلاً مهم نیست».
در مقابل این روش مضر ارتباطی، روانشناس سبک ارتباطی جرأتمندانه را پیشنهاد میدهند.
روش ارتباطی جرأتمندانه
فرد جرأتمند از روشهای ارتباطی استفاده میکند که او را قادر میسازند حرمت نفس خود را حفظ کند، خشنودی و ارضای خواستههای خویش را دنبال کند و از حقوق و حریم شخصی خود «بدون» سوءاستفاده از دیگران و یا سلطهجویی بر آنان، دفاع نماید. در واقع ابراز وجود حقیقی، شیوهای است که ارزش و شأن فردی شخص را تأیید و در عین حال، ارزشمندی دیگران را نیز حفظ کرده و مورد تأیید قرار میدهد.
شخص جرأتمند، از حقوق خویش دفاع میکند و نیازها، ارزشها، نگرانیها و عقایدش را به شیوهای مستقیم و مناسب ابراز میکند. چنین فردی، هنگام ارضای نیازهای خویش، به خواستههای دیگران تعدی نمیکند و حریم شخصی آنان را مورد تجاوز قرار نمیدهد.
رهیافت
جامعه نیاز به آموزش ابراز وجود دارد. آموزش ابراز وجود، آموزش پرخاشگری نیست که در نتیجه، به حقوق و منزلت دیگران تعدی شود و ابزار دستکاری یا اغوای دیگران برای پیشرفت و ترقی باشد. آموزش ابراز وجود، آنگونه که مورد توجه است، بر پایهای از احترام به خود، احترام به دیگران، احترام به نظام ارزشی خود و دیگران قرار دارد.
پینوشت:
[1]. تمیمی آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، دارالکتاب الإسلامی، 1410 ق، ص۴۲۷.
[2]. اقتباسی از کتاب روانشناسی روابط انسانی، رابرت بولتون، فصل دوم، چاپ دهم، انتشارات رشد، 1397.