در صورتی میتوان توقع داشت فرزندان احترام بگذارند که والدین با رفتار احترامآمیز خود، این کار را به آنها درس داده باشند.

احترام متقابل والدین و فرزندان | محسن و خواهرش خدیجه به همراه پدر و مادر، مهمان خاله بودند. همیشه از پدر شنیده بودند «مگه اینجا خونه خاله است پاشو خودتو جمع کن!». همیشه منتظر بودند خانه خاله بروند تا حسابی آنجا راحت باشند.
وقتی وارد خانه خاله شدند، همه اعضای خانواده به استقبال آنها آمدند. از اینکه آقا محمود شوهرخالهشان اینقدر مؤدبانه و با احترام با آنها برخورد میکند، احساس بزرگی میکنند.
روی مبلها نشسته بودیم. آقا محمود سینی شربت را که خاله آماده کرده بود، برای تعارف به سمت ما آورد. پدر گفت: «محسن پاشو سرپا خجالت بکش»؛ اما آقامحمود اصرار داشت خودش پذیرایی را انجام دهد. میگفت: شنیدهام احترام به مهمان همچون احترام به پیامبران، با ارزش است. نوبت به من رسید. خواستم لیوان را بردارم، آقا محمود با احترام گفت: بفرما عزیزم. بلافاصله صدای پدرم را شنیدم که میگفت: «آقا محمود دیگه اینقدر پروشون نکن». بچهها هم مثل بعضیها بهشون رو بدی دیگه نمیشه جمعشان کرد. شوهر خاله که احترام به اعضای خانواده مخصوصاً بچهها در خانهشان فرهنگ بود و میدانست اینگونه نیست، با جملهای کوتاه خواست بحث را عوض کند؛ گفت: درست میشه ایشاالله.
اگر شما نیز مانند خانواده آقا محمود دوست دارید به فرزندان خود احترام بگذارید، موارد زیر میتواند مصادیق و نمونههای خوبی برای این مسئله باشد:
1. گوش کردن
همه انسانها وقتی صحبت میکنند، دوست دارند بازتاب مناسبی دریافت کنند. فرزندان نیز از این قاعده مستثنا نیستند. اگرچه وقتی والدین به حرفهای فرزندشان گوش فرا میدهند، مستقیماً پیام خاصی را به آنها انتقال نمیدهند؛ اما بهصورت غیرمستقیم حس ارزشمندی و عزت را در آنها تقویت میکنند.
2. صحبت کردن
اگرچه اتفاقاتی که در طول روز برای بچهها رخ میدهد، برای والدین، کاملاً طبیعی و تکراری است؛ اما برای آنها تجربه جدیدی خواهد بود که دوست دارند درباره آن با پدر و مادر خود صحبت کنند.
برای انتقال حس مشارکت، زمانی که به صحبتهای او گوش میدهید، از تجربیات روزمره خودتان نیز برای او تعریف کنید.
3. مشارکت دادن فرزندان در تصمیمهای خانوادگی
اگر میخواهید مسافرتی را برای روزهای آینده برنامهریزی کنید، نظر بچهها را نیز بپرسید. وقتی فرزندان متوجه میشوند نظرشان در تصمیمگیریها مؤثر است، حس احترام و اعتمادبهنفس در آنها تقویت میشود.
4. سلام کردن
در جامعه سنتی گذشته، معمولاً به کودکان میگفتند به بزرگترها سلام کنند تا این کار، عادت آنها شود؛ اما روش رسول خدا صلیاللهعلیهواله برای یاد دادن به کودکان روش دیگری بود. ایشان وقتی کودکان را میدید، با روی خوش به آنها سلام میکرد. در سلام دادن به دیگر افراد نیز همیشه پیشقدم میشد. در این روش، از آنجا که بچهها طعم احترام را میچشند، بهصورت عملی یاد میگیرند، باید برای احترام به دیگران سلام کنند.
5. صدا زدن محترمانه
اگرچه صدا زدن فرزندان در طول روز برای والدین کاملاً عادی شده است؛ اما همین کار کوچک، میتواند آثار روانشناختی مثبت و منفی فراوانی در برداشته باشد. یک نوع صدا کردن میتواند احترام و ارزشمندی را به فرزندان انتقال دهد و نوع دیگر صد ا زدن میتواند بیاحترامی و حقارت را به آنها منتقل کند.
تصّور اینکه اگر بچهها را مؤدبانه صدا کنیم (آقا حمید، حمید جان، عزیزم) ممکن است گستاخ و پرو شوند، به ما اجازه نمیدهد فرزندانمان را محترمانه صدا کنیم.
در ضمن، چگونه والدینی که هیچگاه فرزندانشان را محترمانه صدا نزدهاند، توقع دارند فرزندشان، درسی را که هیچگاه فرانگرفته، نمره قبولی از آن بگیرد.