رفراندومی‌ها و بازی خطرناک

09:39 - 1402/02/28

رفراندوم، یک کلمه پرتکرار در تاریخ جمهوری اسلامی است که بیش از هر کشوری مجال طرح و تحقق داشته است؛ بااین‌حال هنوز هستند کسانی که با بی‌اعتنایی به اینکه نظام اسلامی برآمده از رفراندوم است، رفراندوم را برای به تصویر کشیدن چهره‌ای ضد دموکراسی از جمهوری اسلامی بهانه می‌کنند.

رفراندومی‌ها و بازی خطرناک

رفراندوم سازی ناکوک است که اینک و در روزهای پساآشوب، در حال نواخته شدن از سوی طیف‌های مختلف -از مجمع مدرسین حوزه تا برخی براندازان بیرونی- است. بااین‌حال، نه گوش‌خراش است و نه‌چندان به دل می‌نشیند؛ زیرا  پس از ماه‌ها خشونت‌ورزی جریان برانداز، اگر از حلقوم  پرهیاهوی آنان صدای آرام رفراندوم شنیده شود، باید خوشحال بود که بالاخره آن‌ها پذیرفتند اهرم زور و خشونت‌ورزی، انقلاب فیک آن‌ها را رنگی نکرده و کیک مخملی برای انقلاب هفت رنگ آنها  فراهم نخواهد کرد و در نتیجه اکنون ناچار هستند مسیر رفته را با دوربرگردانی ملول و خسته‌کننده برگردند. این واقعیت آن‌چنان دردناک بود که آن‌ها در مسیر بازگشت، همدیگر را فراموش کرده و تصمیم گرفته‌اند هرکدام به شکلی و فارغ از ائتلاف‌های تصنعی، راه طی شده را بازبینی کنند!

اما این رفراندوم روی دیگری هم دارد. رفراندوم طبق قاعده، یک راهکار درون حکومتی است که نظام مستقر مسئول اجرای آن است؛ بنابراین پذیرش و پیشنهاد آن از سوی کسانی که سال‌هاست از ساختارهای قانونی نظام جمهوری اسلامی عبور کرده‌اند، عجیب به نظر می‌رسد.

با تبارشناسی رفراندومی‌ها می‌توان گفت پدرخوانده‌های جریان برانداز که طی سال‌های متمادی، بستر انتقال برخی از هسته‌های اعتراض را به بیرون از کشور فراهم کرده و آن را ماهیتاً به بیگانگان پیوند داده‌اند، اکنون در حال طراحی پروژه رفراندوم هستند؛ لذا باید ورای نقاب دموکراسی‌خواهی به دنبال انگیزه‌های واقعی این جماعت بود.

امروز رفراندوم مهم‌ترین گزینه برای براندازانِ پنهان‌شده در پس احزاب رسمی کشور است؛ دوزیست‌های سیاسی که به‌خوبی یاد گرفته‌اند نظام را از درون تهی کرده و دستاوردهای بی‌نظیر آن همچون مردم‌سالاری حقیقی را با پیش کشیدن رفراند‌وم نابود کنند و کارنامه موفقیت نظام را به‌صورت مستمر به چالش بکشند. رفراند‌وم به چند دلیل امروز بیش از هرزمانی توسط این جریان پیگیری می‌شود:

نخست؛ میزان درگیر شدن افکار عمومی و احساسات ملی با رفراند‌وم به‌شدت بالاست؛ چراکه احزاب به‌عنوان حلقه‌های میانی در فرآیند رفراند‌وم نقش بسیار کمرنگی داشته و مردم به‌صورت مستقیم درگیر موضوع و حواشی رفراندوم خواهند شد؛ لذا مردم انگیزی و سپس شورش سازی در آن مسیر کوتاه‌تری را در مقایسه با فراخوان آشوب‌های خیابانی طی می‌کند.

دوم: برخلاف آشوب‌های خیابانی -که شروع آن با یک سوژه محدود و پیشامد اتفاقی رقم می‌خورد و به جریان انداختن آن در امتداد زمان نیاز به خلاقیت‌های رسانه‌ای دارد- سوژه رفراندوم یک موضوع خفته و موجود در اذهان عمومی مردم است که می‌تواند به‌سرعت همه‌گیر شود و حتی پس از رفراندوم، پسامد و تبعات آن تا سال‌ها موجب التهاب و بی‌ثباتی روانی جامعه شود.

سوم: خروجی ضمنی و نهادینه‌شده در رفراندوم، دوقطبی‌سازی جامعه و سپس برنده شدن کسانی است که به دنبال قرار دادن مردم در برابر مردم هستند. آن‌ها به دنبال رحم اجاره‌ای به نام رفراندوم هستند که فرزند شوم فروپاشی تمامیت ارضی و وحدت ملی رشد کند.

به همین دلایل، برآیند تصمیمات آن‌ها این است که باید نظام اسلامی را به هر قیمتی شده، به میدان رفراندوم کشاند؛ اما با انواع ترفندها همچون تقلب، مهندسی انتخابات، دخالت رهبری و نهادهای حاکمیتی و ...این میدان را مین‌گذاری نمود تا در آن مردم و نظام،  قربانی شوند.

این مشخص است که طیف‌های سیاسی همچون مجمع مدرسین، نهضت آزادی، کارگزاران و اصلاح‌طلبان افراطی که در انتخابات عادی و سنواتی نظام همچون مجلس و ریاست جمهوری به ارتباط‌گیری با عناصر خارجی و بیگانه پرداختند، در قالب رفراندوم هم، همان راه اشتباه و پرهزینه را طی خواهند کرد؛ لذا رفراندوم از سوی آنان به‌عنوان یک ‌راه‌حل برای فهم مشترک مردم و حاکمیت از یکدیگر و میان‌داری آن در مناسبات جامعه و نظام مطرح نمی‌شود، بلکه آن‌ها با عبور از فایده ذاتی و طبیعی رفراندوم، به دنبال ترجیح حواشی آن بر نتیجه رفراندوم هستند؛ تله‌ای خطرناک که باوجود این تبعات جبران‌ناپذیر، قطعا پایانی بر داستان یک ملت خواهد بود.

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 5 =
*****