قوانین مرتبط با روابط زناشویی در دین مبین اسلام، در صدد جانبداری از منافع آقایان و اجحاف به بانوان نیست؛ بلکه قانونگذار سود و تکامل کل نظام خانواده و بهتبع آن، جامعه اسلامی را مدنظر دارد.
در دین اسلام وظایف و تکالیفی که به عهده افراد گذاشته میشوند، متناسب با نیازها، ساختمان وجودی و تواناییهای انسان است. ازجمله مواردی که بسیار مورد سؤال و دقت نظر قرار میگیرد، وظایف و تعهدات زناشویی و جنسی زوجین است. چرا زن وظیفه دارد هر وقت مرد طلب رابطه زناشویی کند، درخواست او را اجابت کند؟ آیا در دین اسلام تنها مردان دارای مشغله و درگیریهای زندگی تصور شدهاند؟ آیا آسایش و آرامش بانوان، مدنظر قانونگذار دینی نیست؟ در پاسخ به چنین سؤالاتی باید بهتناسب بین وظایف و تواناییها و همچنین نیازهای هر یک از زن و مرد توجه ویژه شود.
تفاوت نیازهای جنسی
نیاز جنسی مردان عموماً لحظهای و با محوریت ارتباط بدنی است؛ اما در بانوان نیازهای جنسی، محوریت عاطفی و انسانی دارد؛ بهعنوانمثال برای یک مرد در حالت دعوا و قهر نیز امکان نگاه جنسی به همسرش مقدورتر است؛ اما یک خانم در چنین حالاتی قاعدتاً نسبت به ارتباط جنسی، ممانعت و پرهیز دارد. آقایان در غالب موارد تنوعطلب و بیشتر مستعد گریز و داخل شدن در روابط خارج از چهارچوب خانواده هستند، برخلاف بانوان که غالباً قلبهایی تکسرنشین دارند و در حالت عادی برای آنها پایداری رابطه با یک فرد و تکیهگاه قرار دادن او مطلوب است.[1]
تفاوت تواناییها
مردان در کنترل امیال شهوانی خویش بسیار ضعیفتر از بانوان هستند و در صورت برآورده نشدن نیازهای خود بهشدت در معرض ارتکاب گناهان قرار میگیرند. مردان غالباً نگاه کلی و کلان به مطالب دارند و نسبت به جزئیات توجه کمتری میکنند؛ اما بانوان توانایی جزئینگری بیشتری دارند. آقایان عموماً در تفکر انتزاعی بهترند و وقتی روی مطلبی تمرکز میکنند از مطالب دیگر غافل میشوند، اما بانوان در انجام اعمال ظریف قدرت دارد و میتوانند همزمان به چندین نکته توجه کنند. در بسیاری از موارد مردان در عرصه اجتماعی و اقتصادی فعالیت و تجربه بیشتری دارند و در تصمیمگیری، لحظهای و احساسی عمل نمیکند؛ بهعبارتدیگر توانایی مدیریت بحران در آقایان عموماً بیشتر است.[2]
رعایت عدالت و مصلحت در قانونگذاری
در دین اسلام، خانواده جایگاه بیبدیلی دارد. ازدواج و تشکیل خانواده علاوه بر اینکه یک قرارداد و تعهد بین زوجین است، از منظر اسلام عبادت خداوند و تکمیلکننده دین معرفی میشود. خداوند در احکام خانواده مصلحت انسان را در نظر میگیرد؛ به شکلی که تا حد امکان، کیان خانواده حفظ شود و زمینه پیشرفت و تکامل زوجین فراهم آید.
یک نفر باید حرف آخر را بزند!
هر نهاد اجتماعی نیاز به مدیر دارد تا در شرایط بنبست یا سخت بودن تصمیمگیری، حرف آخر را بزند و از اختلاف و نزاع بیشتر جلوگیری کند. بنا بر تعالیم دین اسلام محوریت تصمیمگیری و تکیهگاه خانواده، مردان هستند.[3] این قانون به دلیل برتر بودن ارزشهای انسانی در مرد نسبت به زن نیست. حفظ نظام خانواده ایجاب میکند که درنهایت تصمیمگیر واحدی وجود داشته باشد. مصلحت حفظ خانواده و تولید نسل بسیار مهمتر از مفاسد چند تصمیم اشتباه توسط مرد خانواده است.
از نقطهضعف یکدیگر، سوءاستفاده نکنیم!
در مسائل جنسی و زناشویی، غالباً آقایان مطالبه کننده هستند و نیاز آنان به این ارتباط میتواند تبدیل به نقطهضعف شود. احتمال سوءاستفاده بانوی خانواده از این نیاز مرد، همواره وجود دارد. تحمیل خواستهها، موجب از بین رفتن مدیریت منسجم، احساس نارضایتی در زندگی و سردی کانون خانواده میگردد و اصلیترین نهاد جامعه را با خطر فروپاشی مواجه میکند. قانون اسلام قبول درخواست زوج توسط زوجه را لازم میداند تا جلوی مفاسد بیشتر را بگیرد و استحکام خانواده حفظ گردد.
باید به این نکته دقت کرد که لزوم اطاعت از شوهر در امور زناشویی، محدود به شریعت و احکام اسلام است؛ بنابراین اگر درخواست جنسی غیرمتعارف و بیش از حدود الهی باشد، اجابت آن بر زنان لازم نیست؛ بلکه گاهی حرام است. احکام دین اسلام، محدود به مشقت طاقتفرسا و ضرر هستند. اگر قبول مطالبه جنسی بهسختی و مشقت فراوان بینجامد یا برای سلامت مضر تشخیص داده شود، دیگر لازم نیست.
اخلاق و احکام جنسی اسلام در راستای حفظ خانواده و متناسب با تواناییها و نیازهای زوجین است. اسلام، رعایت حقوق عاطفی و احساسی بانوان و تأمین معیشت ایشان را بر مردان تکلیف کرده و از طرف دیگر برای حفظ مدیریت و آرامش روانی مردان، ازخودگذشتگی و توجه بانوی خانه به نیازهای شوهر را لازم دانسته است.
پینوشت:
[1]. همیار عشق، تفاوت زن و مرد از نظر روانشناسی: https://b2n.ir/s67276.
[2]. بیتوته، مهمترین تفاوتهای زنان و مردان از منظر روانشناسی: https://b2n.ir/a83728.
[3]. نساء: 34.