سالهاست که برخی رسانههای ضدانقلاب با مقایسه وضعیت رفاهی و خدمات عمومی جمهوری اسلامی ایران و امیرنشین قطر، این سؤال را در ذهن مخاطب تداعی میکنند که درآمدهای نفتی ایران کجا هزینه میشود؟!

از جمهوری اسلامی بهعنوان یک کشور نفتخیز یاد میشود. همین برخورداری از نفت موجب مقایسهای نادرست میان ایران و دیگر کشورهای نفتی در مورد سطح رفاه عمومی شده است. این مقایسه در حالی است که صادرات نفتِ یک تبعه امارات در طی یک سال با توجه به جمعیت بومی آن، مساوی صادرات یک قرن نفت برای یک ایرانی است؛ این نسبت برای یک قطری، معادل با صادرات دو قرن یک ایرانی میباشد.(1)
همچنین قطر تاکنون بهعنوان بزرگترین تولیدکننده گاز طبیعی دنیا شناخته شده است که با پیشبینیهای صورت گرفته، تا سالهای زیادی همچنان در صدر صادرکنندگان گاز خواهد بود. بنابر گفته وزیر مشاور در امور انرژی قطر، این کشور تولید گاز خود را در سال 2024 با رساندن به 65 میلیون تن دو برابر خواهد کرد؛ اقدامی که صدها میلیارد دلار را روانه صندوقهای ذخیره ارزی این کشور خواهد کرد.(2)
این کشف ذخایر عظیم گازی و جهش تولید بیسابقه، درآمد سرشاری را نصیب مردم بومی این کشور خواهد کرد که تنها چهارصد هزار نفر میباشند، اما جمهوری اسلامی ایران با داشتن جمعیتی حدود 200 برابر کشور کوچک قطر، درآمدی تقریباً یکسان در حوزه نفت و میعانات گازی با قطر دارد. تنها کافی است بدانیم جمعیت شاغل در آموزشوپرورش ایران چیزی نزدیک به دو برابر کل جمعیت قطر است.
در نهایت برای پی بردن بیشتر به این مقایسهی اشتباه و غیر علمی، کافی است بدانیم که اگر دولتمردان کشورمان، کل درآمدهای نفتی را تنها در شهرِ چهارصدهزارنفری ملارد هزینه کنند، میشود ملارد را با قطر مقایسه کرد!
1- اطلاعات انرژی آمریکا، https://b2n.ir/s76718.
2- روزنامه تعادل، https://b2n.ir/p12025.