واژه نشاط در لغت فارسی به معانی سرزندگی، زندهدلی، خوشدلی، سبکی و چالاکی یافتن برای اجرای امور، خوشی، شادمانی، خرمی، سرور، شادی، خرسندی و در مقابل کسل آمده است. در لغتنامه دهخدا، در ادامه لغت شادی چنین آمده است: حالت مثبتی که در انسان به وجود میآید و در مقابل غم و اندوه قرار دارد. دهخدا در همین کتاب، شادی را به شادمانی، خوشحالی، مسرت، نشاط و طرب تعریف کرده است.
روش و طریقه زندگی، یا انجام کاری را سبک می گویند، حالا در روش و سبک زندگی، بعضی ها اخمو بودن و سخت زندگی کردن را انتخاب می کنند. ولی بعضی ها حداقل در ظاهر هم که شده شاداب و خندان هستند. که به تجربه ثابت شده وقتی شادتر و سرحال تر هستیم، بهتر کار می کنیم و با دیگران برخورد بهتری داریم و از طرفی، احساس موفقیت می کنیم و برای آنچه هنوز به دست نیاورده ایم، بیشتر تلاش می کنیم.
امروزه در علم پزشکی و روان شناسی به این نتیجه رسیده اند، خنده نوعی آرامش و استرس مثبت است که رغبت به زندگی را در فرد افزایش می دهد. خنده از بروز حالاتی چون خشم، ترس، سستی و رخوت می کاهد. وبه نظرم یکی از دواي درد افراد عقدهاي، منزوي، مايوس، بدبين، خجالتي، شوخي است.
قال علی علیهالسلام: «السرور یبسط النفس و یثیر النشاط، الغم یغبض النفس و یطوی الانبساط ،شادی مایه آرامش روان و امری نشاط برانگیز است اما غصه نفس را در تنگنا می نهد و آرامش روان را در هم میپیچد». [1]
همچنین خوبست تجربه و تمرین کنیم، و تجربه ثابت کرده که با لبخند و شوخ طبعی چقدر از فشار روانی ها کم می شوند، و کارها به ریل می افتد. اما اخم، عبوسی و سخت گیری جز اضطراب و غم و استرس، هیچ کمکی به حل مشکلات نمی کند. همانطور که امیرالمومنین علی علیه السلام می فرمایند: «اصل العقل القدرة و ثمرتها السرور؛ «ریشه عقل توانمندی و میوه آن سرور و شادی است»،[2] که مفهوم کلام حضرت این است که عاقل اخم نمی کند.
یکی از خصلتهای خوب مومن شوخ طبعی و شادابی می باشد؛ «دعابه » یا شوخ طبعی صفتی است که به فرموده امام صادق علیهالسلام در هر مؤمنی وجود دارد« ما من مؤمن الا و فیه دعابة. قلت: و ما الدعابه؟ قال: المزاح». [3]
و به عبارتی، یکی از خصوصیات مؤمن، شوخ طبعی است. برخلاف منافق که شخصی ترشرو و خشن است. البته شوخی هایی که تبدیل به حرام نشود همانطور که امام باقرعلیه السلام می فرماید: «خداوند کسی را که در میان مردم شوخی کند دوست دارد، به شرط آنکه سخن زشتی نگوید». که در ذیل برخی از شادی های ناپسند اشاره میشود.
شادی های ناپسند:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صل الله علیه و آله وسلم):« وَيْلٌ! لِلَّذِي يُحَدِّثُ فَيَكْذِبُ لِيُضْحِكَ بِهِ الْقَوْمَ وَيْلٌ لَهُ وَيْلٌ لَهُ وَيْلٌ لَهُ».[4]
دروغ گفتن ولو برای شوخی و مزاح، مزاحمت برای دیگران، تخریب معیارهای عرفی، دامن زدن به ناهنجاری ها، سو استفاده افراد بد خواه، ایجاد ناامنی، اشتباه در مصادیق شادی، تبدیل شادی به عادت، زیاده روی در شادی، غفلت از یاد خدا، خود تخریبی، از بین رفتن وقار فردی، کاهش خرد، حریم شکنی ها، مصرف گرایی افراطی، اسراف و تبذیر، کاهش نوآوری ها، مسخ ارزش ها و بی توجهی به سنت ها، ایجاد بدعت ها، رواج فرهنگ ولنگاری، کاهش مشارکت مردم در امور حیاتی و جدی،سوء استفاده دشمنان و زمینه سازی برای ناآرامی ها و…
نتیجه گیری و پیشنهادات:
شادی خانه و جامعه در گرو درک اثرات مثبت نشاط و همچنین حل مسائل مهم و اساسی زندگی است. زندگی انسانها زمانی سراسر لذت و شور و نشاط خواهد بود که سبک زندگی انسان خدایی شود و آن با انجام همه کارها برای رضای خدا بوده و نعمت های الهی فراموش نشود، رعایت حقوق الهی از جمله بجا آوردن نماز و روزه و... زیرا اتصال به خدا و حاکم شدن او در زندگی انسان ها و شناخت اهلبیت علیهمالسلام بالاترین سرمایه برای رسیدن به اوج لذت در زندگی است.
عدم رعایت حقوق الهی و تشدید مشکلات اجتماعی میتواند شادی اجتماعی را نابود سازد. مثلا مسائل مربوط به شغل، ازدواج، مسکن و... می تواند گیرنده شادی از آنها باشد.
آگاهسازی از اثرات نشاط واقعی نه شادی های زودگذر، مثل شادی با لذت مادی و زودگذر؛ توجه و دقت در شادسازی فضای شهری و عرصه های عمومی، مشتمل بر ساختمان ها، خیابان ها و میادین، نمادهای شهری و غیره، روی نشاط اجتماعی تاثیر معنادار دارد.
همچنین تقویت شبکه های اجتماعی، و شبکه های مروج شادی مثبت می تواند در توسعه نشاط اجتماعی موثر باشد.
و فعالیت های رفتاری (ورزش، محبت به دیگران، حضور در اجتماع، قدم زدن درکنار رود، یا کوه و...)، شناختی (تفکر مثبت، توجه به مواهب) و فعالیتهای داوطلبانه (تلاش و کوشش،مساعی در تحقق اهداف) میتواند نشاط مثبت اجتماعی را سبب گردد.
نشاط و شوخی، لبخند خوبست اما با خانواده خوب تر می باشد. بعضیها در بیرون خانه لبخند میزند و حتی از حق خودش گذشت میکند اما به خانه که میرسد سر زن و فرزند خراب میکند، که بدترین اخلاق چنین خود خوریها هست.
به خدا پناه می برم از تمام کجی ها و شر شیاطین
----------------------------------------
منابع:
[1]- غررالحکم، ج 2، ص 113.
[2]- بحار، ج 78، ص 7.
[3]- کافی، ج 2، ص 633.
[4]- أمالي طوسي، ج 19، ص 537.