شخصی که صادق نیست، گرفتار ضعف شخصيت و حقارت درونی است و برای پوشاندن آن ضعفها، افکار، احساسات، ارزشها و انگیزههای واقعی خود را پنهان میکند و به دروغ متوسل میشود.

ویژگی انسان راستگو
صداقت در تمامی روابط، لازم و ضروری است. صداقت داشتن یعنی فرد بدون هیچ کم و کاستی، همانگونه که هست، باشد. انسان صادق اصالت دارد، از احساسات خود آگاه است و میتواند در زمان مناسب، این احساسات را بیان کند. چنین شخصی در ارتباط با دیگران خودش هست؛ به طوری که دیگران میتوانند او را همانگونه که هست، بشناسند. آنچه از چنین فردی به دست میآید، همان چیزی است که میبینید. به عبارت دیگر ظاهر و باطن او یکی است.
بیارزشی دروغگو
در مقابل، شخصی که صادق نیست، گرفتار ضعف شخصيت و حقارت درونی است و برای پوشاندن آن ضعفها، افکار، احساسات، ارزشها و انگیزههای واقعی خود را پنهان میکند و به دروغ متوسل میشود. ازاینرو رسول خدا صلىاللهعليهوآله میفرماید: «لايَكذِبُ الكاذِبُ إلاّ مِن مَهانَةٍ فى نَفسِهِ»؛[1] «دروغگو، دروغ نمیگوید مگر به سبب حقارت و پستىای كه در درون اوست».
متأسفانه پنهانکاری شخص دروغگو در برابر دیگران تا جایی پیش میرود که مانع خودآگاهی خودش میشود؛ به طوری که خیلی زود آنچه در او اصیلتر و خودجوشتر بوده است، آنچنان مدفون میشود که حتی خودش نیز قادر به تشخیص آن نیست. بنابراین شخص به همان اندازه که از اصالت دور میشود، از برقراری رابطه معنادار با دیگران نیز ناتوان خواهد بود. چنین فردی باید جرئت کند خودش باشد تا بتواند با دیگران ارتباط مناسب برقرار کند.[2]
پینوشت:
[1]. علامه مجلسی، بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربي، 1368ش، ج69، ص۲۶۲.
[2]. برگرفته از کتاب روانشناسی روابط انسانی، رابرت بولتون، فصل دوم، چاپ دهم، انتشارات رشد، 1397.