متکلمین معتقداند برای اثبات نبوت یک شخص، سه راه وجود دارد؛ راه اول و مهمترین آنها «معجزه» است؛ راه دوم خبر دادن پیامبر قبلی است که نبوت او به وسیله معجزه ثابت شده است؛ راه سوم نیز قرائن و شواهد موجود است، یعنی از نحوه دعوت او، طریقه زندگی او، محتوای دعوت او، دستوراتی را که آورده و... میتوان فهمید او از جانب خدا سخن میگوید یا از جانب خویش.[1]
در مورد نبی مکرم حضرت محمد مصطفی صلیاللهعلیهوآله که ادعای نبوت کردند و دین جدیدی به نام «اسلام» را آوردند، هر سه نشانه وجود دارد، لذا میتوان گفت: ایشان بدون هیچ شک و تردیدی پیامبر الهی و سفیر خداوند متعال بودهاند که برای هدایت بشر از گمراهی و ضلالت فرستاده شد.
راجع به حضرت، علاوه بر قرآن کریم که معجزه جاوید ایشان است و هم اکنون نیز در دست ماست و میتوان آن را آزمود، در کتب معتبر تاریخی بیش از چهار هزار معجزه نقل شده است که همه آنها دلیلی محکم بر نبوت ایشان است. برای نمونه میتوان به «شق القمر» ، «راه رفتن درخت به فرمان حضرت»، «خروج آب از میان دست حضرت»، «شهادت سنگریزهها به نبوت ایشان» و... اشاره کرد.[2]
قرآن کریم نیز به عنوان بزرگترین و مهمترین معجزهی حضرت، بیش از 1400 سال است که تحدی کرده و میفرماید: «وَ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (بقره-23): اگر درباره آنچه بر بنده خود (پيامبر) نازل كردهايم شك و ترديدی داريد (لا اقل) يك سوره مانند آن بياوريد و گواهان خود را غير از خدا بر اين كار دعوت كنيد، اگر راست میگویيد».
این آیه و امثال آن به روشنی بیان میکنند که قرآن همه مردم دنیا را به مبارزه فرا خوانده و از آنها خواسته است که اگر راجع به حقانیت آن شکی دارند، خودشان مانند آن را بیاورند و تا به حال کسی نتوانسته است حتی یک آیه مانند آن را بیاورد، با اینکه علم و دانش کنونی بسیار پیشرفت کرده و اصلا قابل قیاس با گذشته و زمان نزول قرآن نیست.
همچنین اگر به تورات و انجیل مراجعه کنیم، بشارتهای حضرت موسی و حضرت عیسی علیهماالسلام را راجع به آمدن پیامبر عظیم الشأن صلیاللهعلیهوآله را خواهیم دید.
قرآن کریم نقل میکند که این نشانهها به حدی بود که علمای یهود و نصاری، پیامبر صلیاللهعلیهوآله را مانند فرزند خود میشناختند؛ قرآن میفرماید: «الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ وَ إِنَّ فَرِيقاً مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ (بقره-146): كسانى كه كتب آسمانى به آنان دادهايم او (پيامبر) را همچون فرزندان خود میشناسند (اگر چه) جمعى از آنان حق را آگاهانه كتمان میكنند».
همچنین از زبان حضرت عیسی علیهالسلام میفرماید: «وَ إِذْ قالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يا بَنِي إِسْرائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَيِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبِينٌ (صف-6): و به ياد آوريد هنگامى را كه عيسى پسر مريم گفت: اى بنى اسرائيل! من فرستاده خدا به سوى شما هستم در حالیكه تصديق كننده كتابى كه قبل از من فرستاده شده يعنى تورات میباشم، و بشارت دهنده به رسولى هستم كه بعد از من میآيد و نام او احمد است، اما هنگامى كه او (احمد) با معجزات و دلائل روشن به سراغ آنها آمد گفتند: اين سحرى است آشكار».
قرائن و شواهد نیز گواه است که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله به حق پیامبری از سوی خداوند متعال بود، چرا که در طول عمر مبارکشان حتی یک مورد از ایشان دروغ دیده یا شنیده نشد، به حدی ایشان مورد اعتماد مردم بود که حتی قبل از نبوت به «امین» معروف گشت و مورد اعتماد همه مردم مکه بود، محتوای دعوت او عالیترین مفاهیم بشری بودند که در آن جامعه عرب بیسابقه بود و از فهم و درک بشر بالاتر. ساده زیستی و فقر او حتی بعد از تشکیل حکومت هم دلیلی محکم بر صدق دعوای او بر نبوت بود.
در نتیجه: با توجه هر سه نشانه؛ میتوان به راحتی نبوت خاتم الانبیاء حضرت محمد مصطفی صلیاللهعلیهوآله را اثبات کرد؛ ادیان و پیامبران قبلی به آمدن ایشان بشارت داده بودند؛ معجزات فراوانی ارائه کرد که مهمترین آنها هم اکنون نیز در دست ماست؛ قرائن و شواهد هم نشان میدهد ایشان فرستاده الهی بوده است.
-------------------------
[1] الإلهيات على هدى الكتاب و السنة و العقل، ج3، ص: 67.
[2] برای مطالعه به کشف المراد، ص 169 مراجعه کنید.
نظرات
سلام،کاملا جامع و گویا بود.
با آرزوی توفیق روزافزون...
اگر این دلایل کافی بود که اکنون هیچ غیر معتقدی وجود نداشت. چرا این طوره ؟ من گیج شدم کمکم کنید. وقتی قران می خوانم مخصوصا وقتی ترجمه آن را برایم خیلی سوال پیش می آید
با سلام. مشکل خیلی از مردم اینه که یا نسبت به این امور بی تفادتند، یا تعصب دارند و لجاجت میکنند، و الا اگر کسی به دنبال حق و حقیقت باشه، به راحتی اسلام و تشیع را میپذیرد؛ مثل پروفسور «کربن» که در زمان «علامه طباطبایی» که خودش از فلاسفه غرب بود و تنها با چند جلسه مناظره با ایشان مسلمان و شیعه شد و الان بسیاری از مردم غرب دارن مسلمان میشن. شما از یک پیامبر برای اثبات مدعای خودش چی میخوای؟ غیر از معجزه؟
شما هر سوالی داشتید حقیر در خدمتتون هستم؛ حتی میتونید به پروفیل حقیر بیاید و پیام خصوصی بدید که بین خودمون بمونه. انسان در زمینه اصول دین کاملا آزاد است و باید با علم و آگاهی دینش رو انتخاب کند، خلاصه هر سوالی داشتید حقیر در خدمتم.