عدهای (مثل فرقه اوشو) وظیفه خود را تمسخر احکام دینی میدانند و با عقل ناقص خود میخواهند فلسفه احکام اسلامی را بفهمند، درحالیکه پوچ بودن خودشان را فریاد میزنند. ایشان نمیدانند که وقتی بشر به قانون نیاز دارد و خودش ناقص است، پس به قانون جامع و کامل یعنی دین الهی، محتاج و نیازمند است.
از سؤالات پر تکرار در احکام این است که فلسفه فلان حکم چیست؟ چرا فلان حکم از جانب خداوند صادر شده؟ فلان حکم با عقل ما جور در نمیآید و... از قدیمالایّام یکی از روشهای تفکرات غیر اسلامی و غیر دینی، تمسخر احکام بوده است. صاحبان این تفکرات پوچ، بدینوسیله میخواهند نتیجهگیری کنند که ادیان، غیرعقلانی هستند!
فلسفه نیاز بشر به دین
به حکم عقل، خداوند حکیم بر طبق مصلحت و مفسده واقعی در عالم خارج حکم میکند. پس قطعاً همه احکام، چه حرام و چه حلال، بر طبق مصلحتها و مفسدههایی هستند؛ اما عقل بهتنهایی نمیداند فلسفه فلان حکم بهصورت قطعی چه بوده است. در واقع اگرچه عقل، فلسفه بعضی از احکام را بهصورت جزئی میتواند دریابد، اما از درک همه آنها عاجز است.
از دلایل نیاز بشر به دین، نقصان درک بشر است. انسان در اوایل خلقت، در جوامع بسیار کوچک زندگی میکرد؛ ولی کمکم این زندگی فرق کرد و پیچیدگیهای اجتماعی شکل گرفت. این پیچیدگیها، چراغ نیاز به قانون را در انسان روشن کرد.
عقل میگوید قانونگذار خوب، باید سه ویژگی داشته باشد:
اولاً علم داشته باشد تا بتواند ویژگیهای انسانی و روابط اجتماعی و جهان پیرامون را بهخوبی بشناسد؛
ثانیاً دارای نفع شخصی نباشد؛ یعنی قانون را به نفع خودش ننویسد؛
ثالثاً قانونش، ضمانت اجرایی داشته باشد.
عقل با بررسی قوانین موجود، به این نتیجه میرسد همه قوانین موجود که به دست انسانها نوشته میشود دارای نقص است؛ چراکه قوانین انسانی مثل قوانین لیبرالیستی، مارکسیستی و بسیاری ایسمهای دیگر، یا در درک ویژگیهای انسانی و روابط انسانی و جهان پیرامون ناقصاند یا نویسندگان قوانین، آنها را به نفع صنفی خاص (مثلاً سرمایهداران) نوشتهاند و یا ضمانت اجرایی درستی ندارند. خود عقل حکم میکند که بهترین قانونگذار یا باید خارج از حیطه انسانی باشد یا از معصومین باشد که خدا این ویژگی ها را به وی داده است و در غیر این صورت، اشکالاتی بر آن قانون وارد است. خداوند سه ویژگی فوق را دارد؛ بنابراین بهترین قانونگذار، خداوند حکیم است.
تمسخری پوچ از فرقه اوشو
فرقه اوشو برای تمسخر اسلام، دست به یاوهگوییهایی بی اساس زده است؛ بهعنوانمثال میگوید: در اسلام ادرار کردن روبهقبله حرام است؛ لابد فلسفه این حکم بهخاطر این بوده که مسلمانان معتقد هستند خدا در کعبه وجود دارد و در سایر نقاط نیست یا اینکه فقط کعبه مقدس است و سایر نقاط زمین غیر مقدس است!
پاسخی روشن
اگر اوشو اندک آشنایی با دین مبین اسلام داشته باشد هیچ موقع نمیگوید که «چون خدا در کعبه است یا مثلاً فقط کعبه مقدس است؛ پس ادرار کردن روبهقبله حرام است». اینها فقط فکر نویسنده و نسبت دروغ به اسلام دادن است. خیلی بدیهی است که اسلام معتقد است، خدا در همهجا حاضر و ناظر است و همچنین اماکن مقدس زیادی مثل حرمهای اهلبیت علیهمالسلام و مساجد و حسینیهها و غیره داریم. اینکه حرفی را با تمسخر به اسلام نسبت دهیم و بهقولمعروف حرف در دهان اسلام بگذاریم، کلامی غیرعقلانی است. این فقط از باب مشت نمونه خروار است که این افراد چقدر کوته فکرند و دقت لازم را در احکام ادیان ندارند.
بنابراین انسانها به قوانین الهی نیازمند هستند و همچنین تمسخر احکام اسلامی، نشان از پوچ بودن آن تفکر انحرافی است.