متن مولودی امام رضا میرداماد

13:31 - 1402/03/06

متن مولودی ولادت امام رضا علیه اسلام - سید مهدی میرداماد

متن مولودی امام رضا میرداماد

متن مولودی امام رضا میرداماد

خادما گریه کنون صحنتو جارو میزنن

همه نقاره ی یا ضامن آهو میزنن

یکی بین ازدحام میگه کربلا میخوام

 یکی می بنده دخیل بچه ام مریضه به خدا

برام عزیزه به خدا

آقاجون، آقاجون

شب اول ماهه همه دلها پر آهه

 ببین خواهشم امشب فقط یه نیم نگاهه

چی میشه آقا منو کفتر گنبد کنی

 راهی مشهد کنی

کاش منم مثال آهو توی صحرا بودم

صید تو مولا بودم

علی موسی الرضایا علی موسی الرضا

هرکی روش دست بذاری آتیش حروم اون میشه

پیرزن میگه چرا خمیر من نون نمیشه

گفتی زائرم بشی یا مسافرم بشی

سه جا میام سراغ تو میشم تو قبر چراغ تو

شب راز و نیازه آقام آهو نوازه

 نگو غرق گناهم حرم رو همه بازه

عده ای با کرمت مجنون و با صفا شدن

 خیلی ها از حرمت راهی کربلا شدن

دل که مبتلا میشه جنسش از طلا میشه

 میگه برم امام رضا تا بگیرم یه کربلا

شب شیون و شینه شب شور حسینه

 دلم پنجره فولاد یا بین الحرمینه

متن مولودی امام رضا میرداماد

رضا شاه خراسان، رضا سلطان ایران، رضا رضا

دوباره دل بی قراره / خبرای حرمُ می آره

برای جشن تولد آقا دل روی دل می ذاره

میگن اینجا شاه و گدا هم مسیرند / حاجت دارا حاجتاشونُ می گیرند

اون جا کجاست که با صفاست / می گند که حج فقراست

از بچگی یادم دادند اون حرم امام رضاست

رضا شاه خراسان، رضا سلطان ایران، رضا رضا

آهوی دلم رمیده / خواب از سر دل پریده

از وقتی که تو حرم صدای نقاره خونه شنیده

غوغا دریا حرم سلطان ایران / ذکر لبهام ضامن آهو رضا جان

یکی به عشقش اسیره / برای آقا می میره

یکی برای مریضش غذای حضرتی می گیره

رضا شاه خراسان، رضا سلطان ایران، رضا رضا

مولودی امام رضا

متن مولودی امام رضا میرداماد

ولادت امام رضا علیه السلام 95 - سرود - جلو ایوون طلا زانو می زنم

جلو ایوون طلا زانو میزنم

با مژه صحنت و جارو میزنم

کاری با مردم دنیا ندارم

من به سلطانم فقط رو میزنم

دار و ندارمی صاحب اختیارمی

مهمون ویژه وقت احتضارمی

السلطان ابالحسن علی ابن موسی الرضا

********

تویی سلطان و منم رعیتی

که میگه حرف دل و به راحتی

اگه میشه شب میلادت اقا

مهمونم که یه غذای حضرتی

از سینه غم ببر اقا دم به دم ببر

روز تولدت ما رو حرم ببر

السلطان ابالحسن علی ابن موسی الرضا

********

اولین بار که زیارت اومدم

توی اون لحظه طوفانی اقا

مادرم میگفت چقدر مهربونی

پدرم میگفت که سلطانی اقا

سلطان ارتضا شکر خدا اقا

افتاده دست تو کار ما ایرونیا

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 0 =
*****