معنی شعر آشنای غریبان (قیصر امین پور)
آشنای غریبان
چشمه های خروشان تو را میشناسند
موج های پریشان تورا میشناسند
خروشان و پریشان:قافیه آرایه تشخیص چشمه و موج:مراعات النظیر واج آرایی حرف ش تو را میشناسند و تورا میشناسند:ردیف
ترجمه=چشمه های پر جوش تورا میشناسند و موج های آشفته نیز تورا میشناسند
پرسش تشنگی را توآبی، جوابی
ریگ های بیابان تورا میشناسند
پرسش و جواب:مراعات النظیر و تضاد آرایه تشخیص ریگ:سنگ ریزه
ترجمه=تو همان آبی گوارایی هستی که انسان های تشنه را سیراب میکند و همچنین سنگ ریزه های بیابان نیز تورا میشناسند
نام تو رخصت رویش است و طراوت
زین سبب برگ و باران تو را میشناسند
رویش و طراوت و برگ و باران:تناسب یا مراعات النظیر
زین سبب:از این جهت طراوت:شادابی است:فعل اسنادی رخصت:اجازه رویش:روییدن
ترجمه=نام تو سبب رویش و شادابی است و به همین دلیل برگ و باران هم تورا می شناسند
هم تو گل های این باغ را میشناسی
هم تمام شهیدان تورا میشناسند
گل و باغ:مراعات النظیر گل های این باغ:انسان های شریف و پاک
ترجمه=هم تو انسان های شریف و پاک جهان را میشناسی و هم همه شهیدان تورا میشناسند
اینک ای خوب!فصل غریبی سر آمد
چون تمام غریبان تورا میشناسند
آرایه تلمیح غریبی:تنهایی سر آمد:تمام شد
ترجمه=ای انسان خوب اکنون زمان غریبی و تنهایی به پایان رسیده است زیرا همه انسان های غریب تورا می شناسند
کاش من هم عبور تو را دیده بودم
کوچه های خراسان تو را میشناسند
آرایه تلمیح و تشخیص
ترجمه=ای کاش من هم عبور کردن تورا از مدینه به خراسان دیده بودم،همه کوچه های خراسان نیز تورا می شناسند
منبع: ویرگول