بسم الله الرحمن الرحيم
«وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلَئكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلَّا إِبْلِيسَ أَبىَ وَ اسْتَكْبرَ وَ كاَنَ مِنَ الْكَافِرِين[بقره/34]؛ و (ياد كن) هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم: "براى آدم سجده و خضوع كنيد!" همگى سجده كردند جز ابليس كه سر باز زد و تكبر ورزيد و از كافران بود.»
فرشتگان مأمور به سجده بر انسان شدند. سجده تکریم و تعظیم نه سجده عبادی. در واقع چون با دستور خداوند بر انسان سجده کردند، علاوه بر تکریم انسان، عبادت و بندگی خداوند را هم کردهاند. [1] به قول حافظ شیرازی:
مَلَك در سجدهٴ آدم زمينبوس تو نيّت كرد ٭٭٭٭ كه در حسن تو چيزي يافت بيش از طور انساني [2]
همچنانکه در قصّه حضرت یوسف (علیه السلام) میفرماید:
«وَ رَفَعَ أبَوَيْهِ عَلَي الْعَرْشِ وَ خَرُّوا لَهُ سُجّداً [یوسف/100]؛ و پدر و مادر خود را بر تخت نشاند و همگى بخاطر او به سجده افتادند.»
بنابر این سجده غیر عبادی برای غیر خدا در لسان قرآن وجود دارد و ممنوعیتی از آن نیست و به بیانی دیگر: سجده ذاتاً عبادت نیست بلکه سجده بر دو گونه است. سجدۀ عبادی و سجدۀ غیر عبادی.
نکته دیگر اینکه ملائکه به شخص آدم سجده نکردند بلکه به شخصیّت او به عنوان انسان کامل سجده نمودند.
برخی عقیده دارند که آدم (علیه السلام) مسجودٌ الیه بود، مانند کعبه که سنگ نشانی است برای تعیین جهت سجده.[3] امّا نظر صحیح این است که آدم (علیه السلام) «مسجود له» بود، نه قبله و «مسجود اليه» [4] زيرا مقصود از قصهٴ سجده، تعظيم آدم و اظهار برتري او بر فرشتگان است و شكي نيست كه مجرّد قبله قرار گرفتن چيزي يا كسي به برتري او از ساجدان دلالت ندارد.[5]
همچنین اگر انسان قبله قرار گرفته بود، ابلیس از سجده امتناع نمیکرد زیرا ابلیس سالها به سوی بیت المعمور سر به سجده نهاده بود و از پذیرش قبله جدید إبایی نداشت.
اگر ابليس رجم شد و ملعون قرار گرفت جُرمش اين بود كه در آيينهٴ آدم، عكس خدا را نديد و به تعبير استادْ الهي قمشهاي (رحمه الله):
جرمش اين بود كه در آينه عكس تو نديد ٭٭٭٭ ورنه بر بوالبشري ترك سجود اين همه نيست [6]
نکته پایانی اینکه سجده ملائکه برای همان یکبار نبوده است بلکه این تکریم تا انسان و فرشته موجودند وجود خواهد داشت زیرا علّت سجده که علم الاسماء است در انسان کامل وجود دارد لذا سجده بر او نیز همیشه وجود خواهد داشت.
در حدیث معراج به همین نکته اشاره شده است:
«لَمَّا أسْرَي بِرَسُولِ اللهِ (صلي الله عليه و آله) حَضَرَتِ الصَّلَاة، فَأذَّنَ جبرَئِيلَ وَ أقَامَ جبرئيلَ لِلصَّلَاةِ، فَقَالَ: يَا مُحَمَّد تَقَدَّمْ، فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و اله): تَقَدَّمْ يَا جبرئيل، فَقَالَ لَهُ: إنَّا لَا نُتَقَدَّمُ الْآدَمِيِّينَ مُنْذُ أمَرَنَا بِالسُّجُودِ لِآدَمَ[7]؛در شب معراج جبرئيل اذان و اقامه گفت و به حضرت گفت: پيش بايست. حضرت فرمودند: تو پيش بايست يا جبرئيل. جبرئيل گفت: از آن روزى كه حق سبحانه و تعالى ما را امر كرد به سجدۀ حضرت آدم (عليه السّلام)، ما گروه فرشتگان تقدم نجستيم و نمىجوييم بر آدميان.» [8]
------------------------------------------------
پينوشت:
[1]. الميزان،ج 1، ص 124: في تحف العقول، قال: إنَّ السُّجُودَ مِنَ الْمَلَائِكَةِ لِآدَمَ- إنَّمَا كَانَ ذَلِكَ طَاعَةٌ للهِ وَ مَحَبَّةٌ مِنْهُمْ لِآدَمَ.
[2]. دیوان حافظ، غزل شمارهٔ ۴۷۴
[3]. تفسير قرطبي، ج 1، ص 277 ـ 278.
[4]. چنانکه ظاهر تعبیر آیه نیز همین را میرساند: «اُسْجُدُوا لِآدَمَ»
[5]. غرائب القرآن، ج 1، ص 240.
[6]. تسنیم، ج3ص273
[7]. البرهان ج 2: 400- تفسير العياشي، ج2، ص277- علل الشرائع، ج1، ص8- بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج18، ص404
[8]. ترجمه از: لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه، ج8، ص: 678
اللهم صلّ علي محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم