بسم الله الرحمن الرحیم
ملت قهرمان ایران، در سال 57 به رهبری فقیهی جامع الشرایط، یک صدا فریاد زدند: استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی. حال از آن روز 35 سال میگذرد. سالهای پر فراز و نشیبی بوده است. البته نه به این معنا که پس رفتی در کار بوده باشد. ملت با انقلاب خود پویایی را آغاز کرد و این تکاپو هنوز نیز ادامه دارد.
گاهي بعضیها میگویند "انقلابیگری مردم امروز نسبت به بهمن 57 کمرنگتر شده است". ولی من اعتقادم این است که نه تنها کم نشده است بلکه بیشتر نیز شده است. روحیه انقلابی مردم، برخلاف خواست عدهای که میگویند "دیگر انقلاب تمام شد"؛ نشان دادهاند نه تنها کمتر نشده است، بلکه روز به روز بر آن افزوده شده است.
تنها به یک نشانه کوچک اشاره میکنم. مردم در سال 57 انقلاب کردند ولی در سال 58 به بنیصدر رأی دادند. (بنیصدری که علناً و نه به صورت پنهانی، افکار غربی خود را بیان میکرد). بینش انقلابی آن روز ملت، به هیچ وجه قابل مقایسه با بینش و بصیرت امروز ملت انقلابی نیست؛ آن روز بنیصدر با افکار غربیش رأی میآورد ولی امروز امثال بنیصدرها از ترس بصیرت انقلابی مردم، نمیتوانند به راحتی به نشر و بیان افکار خود بپردازند.
در همین سالهای اخیر، همه دیدند آنهایی که با انقلاب مردم، به صورت مناسب رفتار نکردند به چه روزی افتادند. از آنجا که انقلاب ملت ایران، انقلابی واقعی بوده که در آن، انقلابیون به جای اهداف زودگذر و کوچک، به دنبال اهداف بزرگ و جهانی بودند، انقلابشان همیشه در حال حرکت به سوی آرمانهایش بوده است.
با اینکه در این 35 سال، مشکلات بسیاری بر سر راه انقلاب ایجاد شد؛ که خیلی از آنها ریشه خارجی داشته و از سوی مستکبران ایجاد شده بود، ولی با این حال، ملّت ایران به راه مقدس خود ادامه دادند و لحظهای از راه رفته خود پشیمان نشدند؛ که اگر پشیمان میشدند در راهپیماییها و انتخابات مختلف، حضور پیدا نمیکرد؛ حضوری که هر سال نسبت به قبل پرشورتر بود.
بعضیها برای اشکال تراشی، سوالی مطرح میکنند مبنی بر اینکه انقلاب برای مردم چه کرد؟ جمهوری اسلامی برای مردم چه کرد؟ ابتدا باید گفت که این سوال دارای مغالطه است؛ چراکه انقلاب حرکتی بوده است که خود مردم کردهاند. جمهوری اسلامی مدل حکومتی است که خود مردم انتخاب کرده و در انتخابات متعدد، آنرا تأیید کردهاند. بلی اگر جمهوری اسلامی حکومتی مانند حکومت شاه خائن بود که از سوی امریکاییها و انگلیسیها نسخهپیچی شده بود باید این سوال پرسيده ميشد. امّا در مورد جمهوری اسلامی، نمیتوان چنین سوالی کرد؛ یا حداقل باید به گونه دیگری مطرح شود. میتوان سوال کرد "با مدل حکومتی جمهوری اسلامی به کجا رسیدیم".
موفقیتهایی که ملت، با مدل حکومتی "جمهوری اسلامی" بدان دست یافتهاند بقدری بسیار است که قابل شمارش نیست. بزرگترین نفعی که مردم بواسطه جمهوری اسلامی بدان دست یافتهاند در "جمهوریت همراه اسلامیّت" بوده است؛ یعنی جمهوریتی که رنگ و بوی اسلامی داشته است.
جمهوریتی که در خیلی از کشورها اجرا میشود، در درون خود استبداد دارد؛ در حالی که جمهوری اسلامی در درون ساختار خود، با وجود فقیهی باتقوا و خداترس همیشه از استبداد به دور است. وجود نهادی به نام "ولایت فقیه" جلوی دیکتاتوری را گرفته است. برای تنویر افکار، بهتر است به مثالی عینی توجه کنیم. همین امروز در امریکا که عدهای فکر میکنند دموکراسی کامل در جریان است، اگر رئیس جمهور اوباما با مصوبه مجلس سنا موافق نباشد میتواند آن مصوبه را وتو و ملغی کند. همین اواخر بود که دولت امریکا مجلس سنا را تهدید کرد که اگر علیه ایران تحریمهای جدیدی وضع شود، آنرا وتو خواهد کرد.
حال به کشور خودمان توجه کنیم. آیا در ایران، رئیس جمهوری چنین قدرتی دارد؟ آیا او میتواند بعد از تصویب قانونی، بگوید من آنرا ملغی میکنم؟ شاید بتواند تخلف کرده و اجرایش نکند که آن هم پیگیری قانونی از طریق نهادهای نظارتی و قانونگذار را در پی خواهد داشت؛ ولی این فرق میکند با آنجا که رئیس جمهور بگوید من مصوبه مجلس را ملغی میکنم. این کار نوع ضعیفی از بستن مجلس قانونگذار است. مانند آنچه که در زمانهای گذشته اتفاق افتاد و شاههای خائن به "توپ بستن مجلس" دست زدند.
در جمهوری اسلامی هر مسئولی میتواند مورد نظارت باشد. از رهبری گرفته تا کوچکترین مسئولین؛ گرچه در جاهایی اشکالات فردی باعث نظارت دقیق نشود. ولی همین خیلی مهم است که بالاترین رتبه این مدل حکومتی که "رهبر" است مورد نظارت نهادی دیگر به نام مجلس خبرگان است؛ که آنهم توسط مردم مورد نظارت مستقیم میباشد.
همه اینها را اضافه کنید به موفقیتها و پیروزیهای مادی مردم. ملت در این 35 سال با پشت سر گذاردن 8 سال جنگ با صدام وحشی و صدامیان وحشیتر که انواع ادوات نظامی را در اختیار وی میگذاشتند تا بتواند در مقابل سلحشوری جوانان این ملت مقاومت کند.
پیشرفتهای مادی ایران با وجود تحریمهای ناجوانمردانه و البته ظالمانه علیه مردم، چشمگیر بوده است. برای درک اين مطلب، بهتر است ایران را با کشوری که وضعیتی مشابه وضعیت اين كشور را داشته است مقایسه کنیم. کشوری که 8 سال جنگ کند، 35 سال تحریم شود، ویرانیها و نارساییها و بیعدالتیهای قبل از انقلاب را داشته باشد و در پی سازندگی آن همه خرابی هم باشد.
اقتصاد مصرفگرای زمان پهلوی، امروز تبدیل به اقتصاد تولیدگر شده که اگر چنانچه مشکلات بوجود آمده از سوی دشمن نبود، چندین برابر حال فعلی، پیشرفت داشتیم.
به همه اینها، پیشرفتهای علمی شگرفی که در طول این 35 سال اتفاق افتاده است را نیز اضافه فرمایید؛ زمانی بود که ایران، محل جولان پزشکان گاهاً کم سواد هندی بود؛ ولی حالا ایران، به قطب پزشکی و دارویی در جهان تبدیل شده است که پذیرای توریست پزشکی است.
همان طور که در ابتدای این نوشته عرض شد، پیروزیهای ملت ایران به همراه جمهوری اسلامی بقدری زیاد است که گوشه مهمی از آنها را میتوان در این مختصر بیان کرد. البته ناگفته نماند مشکلاتی نیز داریم که به حول و قوه الهی هر روز کمتر میشود.