واژه خشونت در فضای سیاسیِ بینالمللی، ابزاری برای غرب شد تا با تمسک به آن، اندیشههای مخالف با زیادهخواهی غرب را متهم به خشونتطلبی کرده و صلح را در تسلیم شدن مقابل زورگویی و تجاوز به حقوق دیگران معنا و مصداق مهم خشونتطلبی را اسلام و نظام مقدس جمهوریاسلامی معرفی کند.

«مجمععمومیسازمانمللمتحد» دوم اکتبر، سالروز تولد مهاتما گاندی رهبر استقلال هند را به عنوان «روز بینالمللی نفی خشونت» و به منظور ترویج فرهنگ صلح، تسامح و تفاهم و عاری از خشونت، انتخاب کرده است.
قبل از مفهومشناسی واژه خشونت، لازم است ابتدا مروری اجمالی به اندیشه گاندی داشته باشیم.
اندیشههای گاندی رهبر آزادیخواه هند در مبارزه با ظلم، بیعدالتی، استعمارگری و مقالات وی در مورد «تحمیل خواستههای استعمار بر جهان سوم»، نهتنها بر هند، بلکه تأثیر زیادی بر دنیا گذاشت و باعث خشم اروپاییان و زندانی شدن مکرر او شد؛ تفکری که با اندیشههای امام خمینی از جهات مبارزه با استعمار، استقلال و خودکفایی ، عدم جدایی دین از سیاست و... شبیه به هم بود.
گاندی معتقد به مبارزه بدون خشونت و استقلال و خودکفایی به وسیله تحریم کالاهای خارجی بود و درنهایت، این شیوه به پشتوانه قدرت مردمی هند، استعمار را به زانو درآورد.[1]
اما واژه خشونت به چه معناست؟
معنای عام این کلمه عربی، «زبری و درشتی» است و در علوم اجتماعی، بُروز رفتاری به صورت گفتار و یا کردارهای فیزیکیِ اجتماعی است که منجر به ناراحتی شخص مقابل و حتی جنگ تمامعیار شود.
هر چند بعضی مکاتب اخلاقی خشونت را به صورت مطلق نفی میکنند؛ اما این دیدگاه در عمل، منجر به جریترشدن ظالم و نابودی همیشگی حق و مظلوم میشود.[2]
در تمام جوامع دنیا برای جلوگیری از هرجومرج قوانینی معین میگردد که تخلف از آن موجب برخورد میشود؛ اما نگاه دین اسلام به این مسأله نگاه بسیار جامعی است. برای دین اسلام، اقامه حدود الهی و حقوق مردم مهم است تا بشر در پرتو آن به کمال برسد. حفظ حدود الهی و عدالت نیازمند حراست و اجرای قوانینی است که دست تعدیگران را از آن کوتاه گرداند؛ لذا اسلام، هم دین رحمت است و هم دین جدّیت و شدّت.
قرآن کریم در شرایط عادی و تعامل با مردم و دعوت به دین، خشونت را نهی میکند و به پیامبر میفرماید:
«اگر خشن و سختگیر باشی، مردم از اطرافت پراکنده میشوند».[3]
اما در برخورد با دشمنان دین خدا و زورگویانی که می خواهند عدالت و حقوق مردم را پایمال کنند میفرماید:
«علیه کافران و منافقان جهاد کن و با آنان خشن باش»[4] و در توصیف مؤمنان و صالحان میفرماید:
«علیه کافران، تند و خشن و در روابط میان خود، مهرباناند».[5]
این خشونت، قطعاً مشروع و عادلانه است و تنها علیه دشمنان اعمال میشود تا از حقوق انسانهای بیگناه حراست شود[6] و دین، جان، مال، آبرو و امنیت فرد یا جامعه به خطر نیفتد؛ این امر به جایی میرسد که اسلام با تأکید بر لزوم آمادگی در برابر تهاجمات دشمن، توصیه به تقویت وضعیت دفاعی میکند تا دشمن جرأت تجاوز به حقوق مسلمین را نداشته باشد.
باید گفت، کاربرد واژه خشونت در فضای سیاسیِ بینالمللی، ابزاری برای غرب شد تا با تمسک به آن، اندیشههای مخالف با زیادهخواهی غرب را متهم به خشونتطلبی کرده و صلح را در تسلیم شدن مقابل زورگویی و تجاوز به حقوق دیگران معنا و مصداق مهم خشونتطلبی را دین مبین اسلام، تشیع و نظام مقدس جمهوریاسلامی معرفی کنند.
غرب با مهندسی معکوس واژهها و مفاهیم، سعی در دگرگونی و استحاله آن در اذهان به شیوه مطلوب دارد؛ در مقابل اسلام واقعی، اسلام وهابی را میسازد؛ در مقابل شیعه، شیعه انگلیسی، در مقابل مرجعیت، مرجعیت خودساخته یا انگلیسی، و مقابل هیئت حسینی، هیئتهای سکولار را برپا میکند. اذکار مقدس «لاالهالاالله» و «محمدرسولالله» و «اللهاکبر» را در جنایات داعش معنا میکند و گاهی توسط افراد جاهل یا خائن، اتمام حجّت حضرت سیدالشهدا با عمرسعد را تفسیر به مذاکره با دشمن و جمله «هیهاتمنالذله» ایشان را سانسور میکند؛ جای جلاد و شهید را عوض میکند، جنایات آشوبگران را اقدامات آزادیخواهانه میداند و برای قاتلینی که باید به سزای عمل خود برسند تا امنیت و آرامش در جامعه حاکم شود، هشتگ «اعدام نکنید» میزند و آنها را شهید معرفی میکند!
غربیها و عوامل آنها به کمک رسانه برای نفی مطلق خشونت، احکام بازدارنده از تعدی و ظلم و جنایت را نیز خشونت معرفی کرده و در تلاشند با گرفتن ویژگیهای شجاعت، ایثار، غیرت و تعصّب دینى از مردم و به رخ کشیدن خشونت داعش، اسلام واقعی را دینی خشن معرفی کنند تا القاء كنند خشونت مطلقاً محكوم است؛ یعنى شعار مرگ بر آمریكا و ایستادگی در برابر آشوبگران نیز رفتار خشن و محكوم است.
با این نگاه، اعمال در گرو سلیقه رفتاری است و اصلاً حق و باطلی وجود ندارد و این همان پلورالیسم است که ویژگی آن، بیتفاوت بودن نسبت به عقاید و ارزشها و رفع حساسیت دینی است[7] که نمونههای جزئی آن را در فتنه "زن، زندگی، آزادی " میبینیم. وقتی این نگرش ترویج شد، میدان برای تاختوتاز غرب باز میشود؛ آن هم غربِ مدعی حقوق بشری که رکورددار بیشترین آمار جنایات و اقدامات خشونتآمیز است!
روز جهانی بدون خشونت پوستهای تهی از معنای واقعی آن است؛ ابزار شعاری که تاکنون خاصیتی در دفاع از حقوق مظلومین جهان نداشته و روح گاندی را نیز متحیر خواهد ساخت!
پی نوشت:
[1]. ایرنا، https://irna.ir/xjx2bW.
[2]. کیهان، 14/6/78، http://tarikhirani.ir/fa/news/8588.
[3]. لَوكُنتَ فَظًّا غَليظَ القَلبِ لَانفَضّوا مِن حَولِكَ، آلعمران: 159.
[4]. جاهِدِ الكُفّارَ وَ المُنافِقينَ و َاغلُظ عَلَيهِم، توبه: 73.
[5]. أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم، فتح: 29.
[6]. پژماناحسانبخش، B2n.ir/ens1.
[7]. آیتالله مصباحیزدی، B2n.ir/mesbah1.