اهمیت و ضرورت بحث‌های اخلاقی

15:50 - 1392/12/02
رهروان ولایت ـ زندگی اخلاقی مهم‌ترين هدف انبياى الهى را تشكيل مى‏ دهد، چرا که بدون اخلاق نه دين براى مردم مفهومى دارد، و نه دنياى آنها سامان مى‏ يابد. اصولا زمانى انسان شايسته نام انسان است كه داراى اخلاق انسانى باشد و در غير اين صورت حيوان خطرناكى است كه با استفاده از هوش سرشار انسانى همه چيز را ويران مى‏ كند، و به آتش مى‏ كشد.
اهمیت و ضرورت بحث‌های اخلاقی

زندگی اخلاقی مهمترين هدف انبياى الهى را تشكيل مى‏ دهد، چرا که بدون اخلاق نه دين براى مردم مفهومى دارد، و نه دنياى آنها سامان مى‏ يابد. اصولا زمانى انسان شايسته نام انسان است كه داراى اخلاق انسانى باشد و در غير اين صورت حيوان خطرناكى است كه با استفاده از هوش سرشار انسانى همه چيز را ويران مى‏ كند، و به آتش مى‏‌كشد.

ضرورت اخلاق و زندگی اخلاقی در قرآن کریم  این‌گونه بیان شده است:

1- هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یتْلُو عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَیزَكِّیهِمْ وَیعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ [الجمعة/2]
و کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها می‌خواند و آنها را تزکیه می‌کند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت می‌آموزد هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند!

2 - لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ یتْلُو عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَیزَكِّیهِمْ وَیعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ [آل عمران/164]
خداوند بر مؤمنان منت نهاد [= نعمت بزرگی بخشید] هنگامی که در میان آنها، پیامبری از خودشان برانگیخت؛ که آیات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد؛ هر چند پیش از آن، در گمراهی آشکاری بودند.

اهميت اخلاق در روايات اسلامى:

1- در حديث معروفى از پيامبراكرم صلى الله عليه و آله آمده که:

«انما بعثت لاتمم مكارم الاخلاق; من تنها براى تكميل فضائل اخلاقى مبعوث شده ‏ام.»[1]

تعبير به «انما» كه به اصطلاح براى حصر است نشان مى‏دهد كه تمام اهداف بعثت پيامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله در همين امر يعنى تكامل اخلاقى انسانها خلاصه مى‌شود.

2- در حديثى از اميرمؤمنان على عليه‌السلام  آمده است: «لو كنا لانرجو جنة ولانخشى نارا ولاثوابا ولاعقابا لكان ينبغى لنا ان نطالب بمكارم الاخلاق فانها مما تدل على سبيل النجاح;[2]

اگر ما اميد و ايمانى به بهشت و ترس و وحشتى از دوزخ، و انتظار ثواب و عقابى نمى‏ داشتيم، شايسته بود به سراغ فضائل اخلاقى برويم، چرا كه آنها راهنماى نجات و پيروزى و موفقيت هستند.»

تعريف علم اخلاق:

علم اخلاق عبارت است از فنى كه پيرامون ملكات انسانى بحث مى‏ كند، ملكاتى كه مربوط به قواى نباتى، حيوانى و انسانى اوست، به اين غرض بحث مي كند كه فضائل آنها را از رذائلش‏ جدا سازد و معلوم كند كدام يك از ملكات نفسانى انسان خوب و فضيلت و مايه كمال اوست، و كداميك بد و رذيله و مايه نقص اوست، تا آدمى بعد از شناسائى آنها خود را با فضائل بيارايد، و از رذائل دور كند و در نتيجه اعمال نيكى كه مقتضاى فضائل درونى است، انجام دهد تا دراجتماع انسانى ستايش عموم و ثناى جميل جامعه را بخود جلب نموده، سعادت علمى و عملى‏ خود را به كمال برساند.[3]

-------------------------------------------

پی نوشت:

[1]. كنز العمال، حديث 52175 (جلد3، صفحه‏16)

[2]. مستدرك الوسائل، جلد 2، صفحه‏283. (چاپ قديم)

[3]. ترجمه تفسير الميزان جلد 1 صفحه 558 علامه سيد محمد حسين طباطبائى

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 14 =
*****