گروهی بر این باورند که حجاب نه تنها زمینههای لذتجویی زن و مرد را از میان برمیدارد بلکه طبق اصل و قاعدة «الانسان حریص علی ما منع» آنها را آزمندتر میکند. بر این اساس هم تشویق و اضطراب و التهاب در آنها بیشتر میشود و هم زمینه سوء استفاده را بیشتر میکند. در یکی از نشریات خارج از کشور آمده است:
به اعتقاد فروید، لذت نظر بارگی در معادله بین لذت و رنج نهفته است. لازمة لذت بردن از نگاه این است که میان نگرنده و نگریسته فاصله باشد، زیرا فاصلة مانند غیبت، خود اشتیاق برانگیز است. حجاب و نظام نگریستن آزرمگین پارههایی از صورت و اندام زن و مرد را میپوشانند و به این ترتیب، فاصلهای به وجود میآورند که مایة لذت بردن از دیدن و شنیدن است. این گونه محدودیتها در نگاه، در عین حال، به سوژة نگاه، بعدی تحریک کننده میبخشد و به این ترتیب، زن به عاملی اشتیاق انگیز بدل میشود، و سرانجام، همان نتیجهای به بار میآورد که با اصول و احکام دینی دربارة حجاب و نگاه در تضاد است، یعنی احکامی که برای جلوگیری از هوس انگیز شدن زن وضع شده است.
در همین مقاله از نظریهای یاد شده که چادر را با عنوان دام یا نقاب به بحث گذاشته است.
راسل همین عقیده را پذیرفته و از آن دفاع میکند، وی در این زمینه چنین نوشته است:
میزان دفعاتی که یک مرد احساس شهوت میکند مربوط به شرایط خاص فیزیکی خود است، در صورتی که فرصتهایی که برانگیزانندة چنین تمایلاتی در او هستند مربوط به قراردادهای اجتماعی که او پایبند بدانهاست میباشد.
برای بشر اولیه دوران ویکتورین، قوزک پای یک زن، محرک کفایت کنندهای بود. در حالی که یک مرد امروزی جز با دست یافتن به مقصود نهایی به هیچ ترتیب تحریکی نشان میدهد. این مر کاملاً مربوط به مدل لباس خانمهاست. اگر عریانی قوزک مد بود، همان کافی بود که ما را تهیج کند، و زنها هم مجبور بودند ـ همان طوری که در بعضی از قبایل بربری مجبورند- که از لباس پوشیدن به عنوان وسیلهای که خود را از نظر جنسی جالب توجه نمایند، استفاده کنند. درست نظیر چنین ملاحظاتی در مورد ادبیات و تصاویر نیز صدق میکند. آنچه در زمان بشر ویکتورین محرک بود، در مردان دورهای نسبتاً آزادتر، کاملاً بیاثر بود. هر چه متدین نماها آزادی جنسی را بیشتر محدود کنند، به همان اندازه نیز مردم زودتر تحریک خواهند شد.
نه دهم استقبال مردم از مجلات سکسی به خاطر تلقینهای ناشایستی است که علمای اخلاق در جوانان ایجاد کردهاند. یک دهم بقیه نیز به صورت فیزیولوژیکی است. به هر صورت و با هر قانونی که باشد بالاخره به وجهی اتفاق خواهد افتاد. من، با وجود این که میترسم در این مورد مردمان کمی با من موافق باشند مصرانه معتقدم که هرگز و به هیچ صورتی نباید قانونی در مورد جلوگیری از انتشارات جنسی وجود داشته باشد.
علامه سید محمد حسین فضل الله در میزگردی در پاسخ به این سؤال، چنین ابراز عقیده کرده است که: این قاعده نسبت به فکر و اندیشه صادق است. یعنی فکر و اندیشه را نمیتوان کتمان کرد؛ بلکه پنهان ساختن آن، آدمی را بیشتر حریص میکند تا از آن مطلع گردد. اما حجاب چنین خاصیتی ندارد. زیرا اگر زن حجاب را آن گونه که دین گفته رعایت کرد از این التهاب و حرص و آزمندی خبری نیست. آنگاه مثلی میآورد و میگوید: اگر درب خانه یا گاوصندوق نیمه باز باشد دیگران میخواهند بدانند داخل آن چیست. ولی اگر بسته باشد چنین هوسی در دیگران پدید نمیآید.
ثانیاً سوءاستفاده از چادر یا حجاب به معنای نادرستی این فرهنگی نیست. اگر در کشورهای پیشرفته نمایندگان مجلس یا افراد پلیس از موقعیت و منصب خود سوء استفاده کنند آیا به معنای آن است که مجلس و پلیس برای جامعه بیفایده است؟ یا این که باید جلوی سوء استفاده را گرفت. همین گونه است اگر زنی از چادر سوء استفاده کند.
گذشته از آن، اگر در جامعه، زن حضوری انسانی داشته باشد - که قبلاً بدان پرداخته شد -و انوقت خود را به محیط خانه اختصاص دهد و جامعه، عرصة فعالیت و تلاش مردان و زنان باشد، چنین وضعی پیش نخواهد آمد.
بر اینها باید افزود که تلاش شریعت در امر پوشش بدان جهت است که جامعه را به سمت پاکی سوق دهد ولی این بدان معنا نیست که به یکباره مقصود حاصل شود و هیچ گونه تخلف و سوء استفاده از آن نشود. به تعبیر دیگر هر قانونی ضایعاتی به همراه دارد و این نشان دهندة ضعف قانون نیست بلکه، حاکی از آن است که انسان موجود پیچیدة و عجیبی است. البته اگر درصد ضایعاتی بیش از اندازه متعارف باشد از ضعف قانون حکایت دارد و این را کسی درباره حجاب به اثبات نرسانده و تجربه نکرده است، بلکه واقعیت خلاف آن را نشان میدهد . آدرس: حجاب:مهریزی
. مجله ایران نامه، حمید نفیسی، مقالة «زن و نشانه شناسی حجاب»، سال نهم، ش 3، ص 418.
. همان، ص 425.
. برگزیدة افکار راسل، ص 15.
. قرائة جدیدة لفقه المراة الحقوقی، ص 139-141.
منبع: حجاب ایران