رهروان ولایت ـ انسانها از بعضی امور لذت میبرند و از بعضی دیگر رنجور میشوند. بسته به نوع نگاه فرد به زندگی، یک مساله واحد میتواند عامل رنج یا لذت فرد شود. علم اخلاق در تنظیم این امور سهم اساسی داشته و در سایه مسائل اخلاقی است که لذت و درد صحیح از ناصحیح تشخیص داده میشود؛ از همین روست که اگر برای رسیدن به لذت واقعی، درد یا سختیای لازم باشد با کمال میل آن را میپذیریم.
افرادی که دارای ملکه تهذیب نفس و تزکیه هستند، غیر از خدا از کسی اثرپذیری ندارند. مثلا اگر کسی آنها را عصبانی کند، کظم غیظ و تحمل و صبر، ایشان را از عکسالعمل ناشایست باز میدارد. یا این که نوع نگاهها و توقعات مردم جامعه، نوع پوشش و رفتار و گویش آنها را تعیین نمیکند. به اصطلاح گفته میشود رفتار و لذت این افراد فعلی است نه انفعالی.
تهذیب اخلاق قدرتی به انسان میدهد که لذت فرمانده را ببرد نه لذت فرمانبر و خدمتگزار را. چنین شخصی لذت دروغین نمیبرد. لبخند تصنعی برای رضایت دیگران، خوشحالی به جهت همرنگی با جماعت، خوردن و شنیدن و پوشیدنی که صرفا به جهت رضایت دیگران انجام شود، در زندگی چنین فردی جای ندارد؛ چرا که او انسان شجاعی است که قوانین زندگی خود را تنها از منبع الهی دریافت میکند.
امیرالمومنین علی علیه السلام در توصیف چنین فردی میفرماید: «أشجع الناس من غلب هواه» [1]:
شجاعترين انسانها كسى است كه در نبرد با هوا و هوس فاتح باشد. يعنى اگر شهوت يا غضب او چيز باطلی طلب مىكند، او بر شهوت و غضب خود مسلط شود.
شهوت و غضب حرام جای بحثش نیست.اما گاهى شهوت انسان، شهوت حلال است، انسان تمام عمر خود را در کارهای مباحی صرف میکند که او را از کار مهم یا اهم باز میدارد؛ یا غذایی میخورد که با این که حلال است او را کسل و بیحال میکند و این بیحالی باعث سستی در عبادت و مطالعه و کار و تلاشش میشود.
قرآن کریم از زبان کسانی که برنامه زندگی خود را بر اساس شهوت و غصب ادامه میدهند میفرماید: «ربنا غلبت علينا شقوتنا» [سوره مؤمنون، آيه .106]
شقاوت ما بر ما غالب شد و ما اسير و فرمانبر شقاوت بوديم.
زمانی که انسان اسیر شهوت و شقاوت و غصب خود است، مسلما شیطان بر او مسلط بوده و کسی که لذت فاعلی میبرد شیطان و آن که لذت انفعالی میبرد خود انسان میباشد.
قرآن کریم در مورد دسيسه شيطان مىفرمايد: «و لأزينن لهم فى الأرض و لاغوينهم أجمعين» [سوره حجر، آيه .39]:
من آدميان را در اثر آمال و آرزوها و نشان دادن زر و زيور و زرق و برق فريب مىدهم. فريب خورده اگر هم لذت ببرد، لذت انفعالى دارد.
برعکس گروه اول،کسانی که زاهد، عارف، عابد و بنده خدا هستند و طعم ریاست را چشیده اند، قبل از مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... ، در درون خود، تکلیف رئیس و مرئوس را مشخص میکنند و معتقدند روح، باید فرمان بدهد و بدن باید اطاعت کند و این یعنی ریاست بر لذت.
به عنوان مثال، روح امر میکند شما روزه بگیرید،و بدن با این که رنج میبرد، اطاعت میکند و روح از این فرمانروایی بر بدن لذت میبرد. این جا روح، خدا را شکر میکند که من فرمان دادم و بدن اطاعت کرد. همین طور است در نگاه نکردن به نامحرم یا گوش ندادن به آهنگهای حرام و یا نخوردن مالهای حرام و دستورات دینی دیگر.
------------------------------------------
پی نوشت:
[1]. بحار، ج 74، ص 112، ح .2
برگرفته از كتاب مبادى اخلاق در قرآن، نويسنده: آيت الله جوادى آملى