بررسي مسأله «گدايي» از نگاه آيات و روايات

09:08 - 1392/12/23
چکیده: ‌از نظر اسلام، دو نوع گدایی وجود دارد؛‌ كه يك نوع آن خوب است و نوع دیگرش بد؛ این مسأله،‌ از دو جهت قابل بررسی است.
گدایی

رهروان ولایت ـ یکی از مسائلی که مطرح است این است که؛ خواستن از دیگران و به تعبیر عامیانه، «گدایی»، چه جایگاهی در دین ما دارد؟

ما این مسأله را از دو جهت، مورد بررسی قرار می‌دهیم:

اول: خوبی یا بدی گدایی از نظر اسلام؛
دوم:‌ بررسی بیشتر این مسأله در آیات و روایات؛

 - خوبی یا بدی گدایی از نظر اسلام:

‌از نظر اسلام، دو نوع گدایی وجود دارد؛‌ كه يك نوع آن خوب است و نوع دیگرش بد.

اما گدایی خوب، آن است که انسان، خود را محتاج خداوند بداند و هرگونه حاجتی که دارد از او بخواهد و به تعبیر ساده‌تر، گدای درِ خانه‌ی خدا باشد، این نوع گدایی بسیار خوب است و مقتضای وجود و طبیعت انسان، همین است که ذاتا محتاج خداوند است و قرآن کریم هم به این معنا، تصریح دارد و می‌فرماید:‌ «یا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمیدُ [فاطر/15] اى مردم! شما (همگى) نیازمند به خدائید و تنها خداوند است كه بى‏‌نیاز و ستوده است»، و در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: «وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِه‏ [نساء/32]  (اگر درخواستى دارید،) از فضل (و رحمت و برکت) خدا بخواهید».

 اما گدایی بد، آن است که انسان، دست نیاز به سوی انسان‌هایی دراز کند که مانند خودش نیازمند درگاه الهی هستند و همانطور که گدایی و خواستن از خداوند خوب است، گدایی از مردم، بد است، امام صادق(علیه‌السلام) از پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نقل فرمود که: «خداوند تبارك و تعالى، صفت گدائى از دیگران را دشمن می‌دارد و دوست دارد که از خودش درخواست شود و هیچ عبادتى به درگاه خداوند (عزّوجلّ) دوست داشتنی‌تر از این نیست كه دست طلب بردارند و با دعا و نیایش، حاجات خود را از او بخواهند، مبادا كسى از گدائى درگاه خدا شرم كند، گر چه به خاطر یك بند كفش باشد.» [1]

 - بررسی بیشتر این مسأله در آیات و روایات:

 در زمینه‌ی ناپسندی گدایی از مردم، روایات فراوانی داریم.

امام‌صادق(علیه‌السلام) فرمود: «إِیَّاكُمْ وَ سُؤَالَ النَّاسِ فَإِنَّهُ ذُلٌّ فِی الدُّنْیَا وَ فَقْرٌ تُعَجِّلُونَهُ وَ حِسَابٌ طَوِیلٌ یَوْمَ الْقِیَامَةِ [2] برحذر باشید از درخواست از مردم زیرا كه خوارى دنیا، فقر زودرس و مایه‏‌ى طولانى شدن حساب قیامت است.»

 و آن حضرت در روایتی دیگر فرمود: «شِیعَتُنَا مَنْ لَا یَسْأَلُ النَّاسَ شَیْئاً وَ لَوْ مَاتَ جُوعاً [3] شیعه‌ی ما کسی است که از مردم درخواست نمی‌کند اگرچه از گرسنگی بمیرد.»
 
 و امام علی(علیه‌السلام) فرمود: «الْمَسْأَلَةُ مِفْتَاحُ الْفَقْرِ [4] خواستن چیزى از مردم، كلید فقر (و پریشانى) است.»

 یک داستان زيبا:

امام صادق(علیه‌السلام) فرمود: «حال و روز مردى از اصحاب رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) سخت شد و زنش به او گفت: اگر به پیش پیامبر مى‌‏رفتى و از او درخواست مى‏‌كردى خوب بود، آن مرد پیش پیامبر آمد، شنید كه حضرت می‌فرماید: هر كس از ما بخواهد به او عطا مى‏‌کنیم و کسیکه بى‏‌نیازى پیشه كند خدا او را بى‏‌نیاز مى‏‌كند، آن مرد گفت حتما مقصودش منم پس به سوى زنش برگشت و او را از ماجرا خبر داد.

زن گفت: رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نیز بشرى است، او را از حال خود آگاه كن! دوباره به پیش پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) آمد وقتى آن حضرت او را دید فرمود: هر كس از ما درخواست كند ما به او عطایى مى‏‌كنیم و هر كه بى‌‏نیازى جوید خدا او را بى‏‌نیاز مى‏‌كند، تا آن كه مرد سه بار آمد (هر بار همین را مى‏‌شنید) آنگاه آن مرد رفت و تبرى را قرض كرد و به كوه آمد و بالا رفت و هیزمى جمع آورى كرد و آن را آورد و به نصف چارك آرد فروخت فردا نیز روانه گردید و هیزم بیشترى آورد و آن را فروخت و پیوسته مال بیشترى پس انداز کرد تا آنكه تبرى خرید سپس مقدار بیشترى پس انداز نمود و با آن، دو شتر و غلامى خرید و به تدریج كار و بارش خوب شد. آنگاه به پیش پیامبر خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) آمد و او را از داستان آگاه كرد و قصه آمدن خود و گفتار آن حضرت را براى ایشان تعریف كرد، حضرت فرمود: من گفته بودم هر که از ما بخواهد به او عطا می‌کنیم و اگر بى‏‌نیازى جوید خدا او را بى‏‌نیاز مى‏‌كند.» [5]

 گواهی گدا، پذیرفته نمی‌شود:

شخصی که گدایی می‌کند، ارزش خود را تا حدی پایین می‌آورد که حتی شهادت او در مورد دیگران هم، پذیرفته نیست؛ روایت از پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) است که: «شَهَادَةُ الَّذِی یَسْأَلُ فِی كَفِّهِ تُرَدُّ [6] گواهی کسی که دست نیاز به سوی دیگران دراز می‌کند، پذیرفته نمی‌شود.»

 باز هم از بدی گدایی:

امام زین‌العابدین(علیه‌السلام)، وقتی دیدند که در روز عرفه، افرادی نزد مردم؛ دست نیاز دراز می‌کنند، فرمودند: «هَؤُلَاءِ شِرَارُ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ النَّاسُ مُقْبِلُونَ عَلَى اللَّهِ وَ هُمْ مُقْبِلُونَ عَلَى النَّاسِ [7] اینان، بدترین مخلوق خدا هستند چون مردم روی به سوی خدا دارند و آنها روی به سوی مردم دارند.»

 گدایی، ناپسند است اما راندن گدا هم پسندیده نیست:

در مورد ناپسندی گدایی از انسان‌ها، صحبت شد،‌ امّا به فرموده‌ی قرآن کریم، راندن گدا هم ناپسند است، چنانکه خداوند می‌فرماید:‌ «وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَر [ضحی/10] تهیدست حاجت خواه را با خشونت مران»، و امام باقر(علیه‌السلام) در این مورد می‌فرماید:‌ «لَوْ یَعْلَمُ السَّائِلُ مَا فِی الْمَسْأَلَةِ مَا سَأَلَ أَحَدٌ أَحَداً وَ لَوْ یَعْلَمُ الْمُعْطِی مَا فِی الْعَطِیَّةِ مَا رَدَّ أَحَدٌ أَحَداً [8] اگر گدا بداند که در گدایی، چه بدی‌هایی هست، هیچکس از دیگری درخواست نمی‌کرد و اگر بخشنده‌ی با عطا بداند چه سعادتى در عطا و بخشش نهفته است، هیچ‌گاه كسى را محروم نمى‏‌كرد.»

 و امام صادق(علیه‌السلام) در بیانی دیگر فرمود:‌ «اگر گدا مي‌دانست با گدایی، چه گناه بزرگی را بدوش می‌کشد، هیچکس از دیگری، گدایی نمی‌کرد و اگر درخواست‌ شونده بداند كه ممانعت، هم چه بار عظیمى دارد، كسى را ردّ نخواهد كرد.» [9]

 امام باقر(علیه‌السلام) هم فرمود: «أَعْطِ السَّائِلَ وَ لَوْ كَانَ عَلَى ظَهْرِ فَرَسٍ [10] به سائل (گدا) چیزی عطا کن اگرچه او بر پشت اسب باشد.»

 ردّ نکردن گدا، اگرچه به چیزی کم:

رد نکردن گدا مورد سفارش معصومین(علیهم‌السلام) است اگرچه با چیز کمی باشد، امام  علی(علیه‌السلام) به یکی از اصحاب خود به نام کُمَیل فرمود: «یَا كُمَیْلُ لَا تَرُدَّنَّ سَائِلًا وَ لَوْ بِشِقِّ تَمْرَةٍ أَوْ مِنْ شَطْرِ عِنَبٍ [11] اى كمیل! درخواست‏‌كننده را برمگردان اگرچه به نصف خرما یا نصف انگور باشد (که به او می‌بخشی).»

 شاید فرشته باشد:

در یکی از مناجات‌های حضرت موسی(علیه‌السلام) با خداوند، به آن حضرت گفته شد: «ای موسی! سائل (گدا) را گرامی دار (اگرچه) با بخششی اندک؛ و یا (او را) به نیکویی بازگردان زیرا کسی که نه انسان است و نه از جنّیان، بلکه از فرشتگان خداوند است نزد تو می‌آید تا در آنچه به تو دادم؛ تو را بیازماید و از آنچه به تو عطا کردم درخواست می‌کنند پس ای پسر عمران! مراقب باش که چگونه رفتار می‌کنی.»[12]

 بخشش هم حدّی دارد:

درست است که به بخشش از مال سفارش شده‌ایم اما این بخشش هم حدی دارد، و نباید آنقدر ببخشیم که خودمان محتاج شویم، در روایت است که یکی از یاران امام صادق(علیه‌السلام) به نام ولید‌بن‌صبیح می‌گوید نزد آن حضرت بودیم که گدایی؛ نزد ایشان آمد پس آن حضرت، به او چیزی بخشیدند، سپس شخص دیگری آمد، امام(علیه‌السلام) به او هم چیزی عطا کردند، نفر سومی هم آمد و باز هم آن حضرت به او بخشیدند، شخص دیگری هم آمد امام(علیه‌السلام) به او فرمودند: خداوند بر تو وسعت دهد (روزیت را زیاد گرداند) سپس فرمودند: اگر شخصى مالى داشته باشد كه سى هزار درهم یا چهل هزار درهم باشد و بخواهد كه چیزى باقى نماند یا چیزى را از آن باقى نگذارد، (و همه را در راه مشروع صرف نماید) مى‏‌تواند اما آخر از جمله آن سه كسى خواهد بود كه دعاى ایشان رد می‌شود،  ولید مي‌گويد: عرض کردم كه آن سه كیستند؟ حضرت فرمودند كه یكى از آنها شخصى است كه مالى داشته باشد و همه را به صورت غیر صحیح؛ خرج کند (اگر چه در راه مشروع باشد) و بعد از آن بگوید كه خداوندا! مرا روزى ده، پروردگار عالمیان می‌فرماید كه آیا راه طلب روزی را برایت قرار ندادم؟»[13]
 
 صدقه، اول به دست خدا می‌رسد بعد به دست سائل:

از قرآن کریم و روایات استفاده می‌‌شود که صدقه، قبل از رسیدن به دست گدای فقیر، به دست خدای متعال می‌رسد،‌ پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در این‌مورد می‌فرماید: «صدقه‌ی مؤمن در دست فقیر قرار نمى‏‌گیرد مگر اینکه قبلا در دست خدا قرار مى‏‌گیرد سپس این آیه را تلاوت كرد: أَ لَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَأْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ [توبه/102] آیا نمى‏‌دانند كه خدا توبه را از بندگانش قبول مى‏‌كند و صدقات را مى‏‌گیرد و خدا تواب و رحیم است.»[14]
 ‌
 و نقل است که امام زین‌العابدین(علیه‌السلام) وقتی صدقه می‌دادند دست خود را می‌بوسیدند و از ایشان در مورد علت این‌ کار سؤال شد، فرمود: «إِنَّهَا تَقَعُ فِی یَدِ اللَّهِ قَبْلَ أَنْ تَقَعَ فِی یَدِ السَّائِلِ [15] همانا آن (صدقه) قبل از آنکه در دست سائل قرار گیرد؛ در دست خدا قرار می‌گیرد.»

 دعای گدا برای شما مستجاب می‌شود:

همچنین از روایات، استفاده می‌شود که دعای شخص سائل در مورد کسی که به او صدقه می‌دهد مستجاب می‌شود ولی در مورد خودش مستجاب نمی‌شود، امام زین‌العابدین(علیه‌السلام) فرمود: «دَعْوَةُ السَّائِلِ الْفَقِیرِ لَا تُرَدُّ [16] دعاى سائل فقیر برگشت ندارد»، و آن حضرت؛ به خادمشان که مأمور صدقه دادن به فقیر بود، امر مى‏‌كرد كه به فقیر بگوید دعای خیر كند [17] و از امام صادق(علیه‌السلام) روایت است که: «وقتى به آنان چیزی بخشیدید تلقین كنید كه دعا كنند، چون دعاىشان در حق شما مستجاب مى‏‌شود ولى در حق خودشان مستجاب نمی‌شود.» [18]

 خداوند را شاکریم و امیدواریم:

واقعا اسلام ما؛ در مکتب اهل‌بیت(علیهم‌السلام) چقدر زیباست که برای هر چیزی آداب و بیانی دارد حتی در مورد گدایی؛ هم وظیفه‌ی اولیّه را مشخص می‌کند و بدی‌های این کار را بیان می‌فرماید و هم وظیفه‌ی دیگران را در برخورد با این اشخاص، تعیین می‌کند و از خداوند به خاطر این دین کامل، سپاس‌گزاریم.

 امید‌واریم که با زیاد شدن معرفت عمومی اشخاص، کسی دست نیاز به سمت دیگران دراز نکند و فرهنگ کار و تلاش و قناعت، در امت اسلامی؛ به حد اعلای خود برسد، و همچنین مسئولین این نظام اسلامی، در زمینه‌ی محقق شدن این امر، اهتمام بیشتری بکار بگیرند.

-------------------------------------------------------

پی‌نوشت:

[1]. إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَحَبَّ شَیْئاً لِنَفْسِهِ وَ أَبْغَضَهُ لِخَلْقِهِ أَبْغَضَ لِخَلْقِهِ الْمَسْأَلَةَ وَ أَحَبَّ لِنَفْسِهِ أَنْ یُسْأَلَ وَ لَیْسَ شَیْ‏ءٌ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ أَنْ یُسْأَلَ فَلَا یَسْتَحْیِی أَحَدُكُمْ أَنْ یَسْأَلَ اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ وَ لَوْ بِشِسْعِ نَعْلٍ «الكافی، ج‏4، ص 20-21»
[2]. اصول‌كافی، ج‏4، ص20
[3]. عدة الداعی و نجاح الساعی، ص99
[4]. تصنیف غرر الحكم و درر الكلم، ص361
[5]. قَالَ الصَّادِقُ ع‏ اشْتَدَّتْ حَالُ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَتْ لَهُ امْرَأَتُهُ لَوْ أَتَیْتَ النَّبِیَّ ص فَسَأَلْتَهُ فَجَاءَ إِلَى النَّبِیِّ ص فَسَمِعَهُ یَقُولُ مَنْ سَأَلَنَا أَعْطَیْنَاهُ وَ مَنِ اسْتَغْنَى أَغْنَاهُ اللَّهُ فَقَالَ الرَّجُلُ مَا یَعْنِی غَیْرِی فَرَجَعَ إِلَى امْرَأَتِهِ فَأَعْلَمَهَا فَقَالَتْ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص بَشَرٌ فَأَعْلِمْهُ فَأَتَاهُ فَلَمَّا رَآهُ قَالَ ص مَنْ سَأَلَنَا أَعْطَیْنَاهُ وَ مَنِ اسْتَغْنَى أَغْنَاهُ اللَّهُ حَتَّى فَعَلَ ذَلِكَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ ثُمَّ ذَهَبَ الرَّجُلُ فَاسْتَعَارَ فَأْساً ثُمَّ أَتَى الْجَبَلَ فَصَعِدَهُ وَ قَطَعَ حَطَباً ثُمَّ جَاءَ بِهِ فَبَاعَهُ بِنِصْفِ مُدٍّ مِنْ دَقِیقٍ ثُمَّ ذَهَبَ مِنَ الْغَدِ فَجَاءَ بِأَكْثَرَ مِنْهُ فَبَاعَهُ وَ لَمْ یَزَلْ یَعْمَلُ وَ یَجْمَعُ حَتَّى اشْتَرَى فَأْساً ثُمَّ جَمَعَ حَتَّى اشْتَرَى بَكْرَیْنِ وَ غُلَاماً ثُمَّ أَثْرَى وَ حَسُنَتْ حَالُهُ فَجَاءَ إِلَى النَّبِیِّ ص فَأَخْبَرَهُ وَ أَعْلَمَهُ كَیْفَ جَاءَ یَسْأَلُهُ وَ كَیْفَ سَمِعَهُ یَقُولُ فَقَالَ ص قُلْتُ لَكَ مَنْ سَأَلَنَا أَعْطَیْنَاهُ وَ مَنِ اسْتَغْنَى أَغْنَاهُ اللَّهُ «الكافی، ج‏2، ص139»
[6]. عدة الداعی و نجاح الساعی، ص99
[7]. همان
[8]. الكافی، ج‏4، ص20
[9]. لَوْ یَعْلَمُ السَّائِلُ مَا عَلَیْهِ مِنَ الْوِزْرِ مَا سَأَلَ أَحَدٌ أَحَداً وَ لَوْ یَعْلَمُ الْمَسْؤُولُ مَا عَلَیْهِ إِذَا مَنَعَ مَا مَنَعَ أَحَدٌ أَحَداً «عدةالداعی و نجاح‌الساعی، ص99»
[10]. الكافی، ج‏4، ص15
[11]. بحار الأنوار، ج‏74، ص270
[12]. كَانَ فِیمَا نَاجَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ مُوسَى ع قَالَ یَا مُوسَى أَكْرِمِ السَّائِلَ بِبَذْلٍ یَسِیرٍ أَوْ بِرَدٍّ جَمِیلٍ لِأَنَّهُ یَأْتِیكَ مَنْ لَیْسَ بِإِنْسٍ وَ لَا جَانٍّ مَلَائِكَةٌ مِنْ مَلَائِكَةِ الرَّحْمَنِ یَبْلُونَك فِیمَا خَوَّلْتُكَ وَ یَسْأَلُونَكَ عَمَّا نَوَّلْتُكَ فَانْظُرْ كَیْفَ أَنْتَ صَانِعٌ یَا ابْنَ عِمْرَانَ [الكافی، ج‏4، ص15]
[13]. عَنِ الْوَلِیدِ بْنِ صَبِیحٍ قَالَ كُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَجَاءَهُ سَائِلٌ فَأَعْطَاهُ ثُمَّ جَاءَهُ آخَرُ فَأَعْطَاهُ ثُمَّ جَاءَهُ آخَرُ فَأَعْطَاهُ ثُمَّ جَاءَهُ آخَرُ فَقَالَ یَسَعُ اللَّهُ عَلَیْكَ ثُمَّ قَالَ إِنَّ رَجُلًا لَوْ كَانَ لَهُ مَالٌ یَبْلُغُ ثَلَاثِینَ أَوْ أَرْبَعِینَ أَلْفَ دِرْهَمٍ ثُمَّ شَاءَ أَنْ لَا یَبْقَى مِنْهَا إِلَّا وَضَعَهَا فِی حَقٍّ لَفَعَلَ فَیَبْقَى لَا مَالَ لَهُ فَیَكُونُ مِنَ الثَّلَاثَةِ الَّذِینَ یُرَدُّ دُعَاؤُهُمْ قُلْتُ مَنْ هُمْ قَالَ أَحَدُهُمْ رَجُلٌ كَانَ لَهُ مَالٌ فَأَنْفَقَهُ فِی غَیْرِ وَجْهِهِ ثُمَّ قَالَ یَا رَبِّ ارْزُقْنِی فَقَالَ لَهُ أَ لَمْ أَجْعَلْ لَكَ سَبِیلًا إِلَى طَلَبِ الرِّزْقِ... «الكافی، ج‏4، ص16»
[14]. مَا تَقَعُ الصَّدَقَةُ [صَدَقَةُ] الْمُؤْمِنِ فِی یَدِ السَّائِلِ حَتَّى تَقَعَ فِی یَدِ اللَّهِ تَعَالَى ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَةَ- أَ لَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَأْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ «عدة الداعی و نجاح الساعی، ص68»
[15]. عدة الداعی و نجاح الساعی، ص68
[16]. همان
[17]. وَ كَانَ ع یَأْمُرُ الْخَادِمَ إِذَا أَعْطَیْتَ السَّائِلَ أَنْ تَأْمُرَهُ أَنْ یَدْعُوَ بِالْخَیْرِ «عدة الداعی و نجاح الساعی، ص68»
[18]. إِذَا أَعْطَیْتُمُوهُمْ فَلَقِّنُوهُمُ الدُّعَاءَ فَإِنَّهُ یُسْتَجَابُ لَهُمْ فِیكُمْ وَ لَا یُسْتَجَابُ لَهُمْ فِی أَنْفُسِهِمْ «من لا یحضره الفقیه، ج‏2، ص69»

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 15 =
*****