حضرت زهرا سلاماللهعلیها بعد از رحلت پدر بزرگوارش، مصیبتهای فراوانی کشیدند. ایشان در جهت تبیین آموزههای دین و جایگاه امامت امیرالمؤمنین علیهالسلام، کوشش بسیار نمودند؛ ولی مردم در حق او و شوهرش بیوفایی کردند.
بر پایه آیات قرآن و روایات معصومان علیهمالسلام، حضرت زهرا سلاماللهعلیها معصوم میباشد؛[1] بنابراین هرگونه گفتار و رفتار ایشان، دارای حکمت و دلیل خواهد بود. ایشان در طول عمر کوتاه خویش بعد از رحلت پدر، اقداماتی را در جهت تبیین و تثبیت ولایت انجام دادند که دقت در آنها هر انسانی را متحیر میسازد.
دعوتهای شبانه حضرت زهرا سلاماللهعلیها
از اقداماتی که حضرت زهرا سلاماللهعلیها در تبیین ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام انجام دادند، دعوتهای شبانه بود. ابن قتیبه مینویسد: امیر مؤمنان علیهالسلام هر شب حضرت زهرا سلاماللهعلیها را بر مرکبی سوار میکرد و به درب خانه انصار میرفت و از آنها طلب یاری میکرد.[2] برخی گفتهاند این ماجرا تا چهل شب ادامه داشت.[3] بعدها امیرالمؤمنین علیهالسلام به ماجرای غدیر و خلافت خودشان بعد از پیامبر صلیاللهعلیهوآله، نیز احتجاج کردند؛ ولی باز افرادی با کتمان آن، خود را به فراموشی زدند.[4]
بهانههای انصار و مهاجرین برای عدم یاری
بهانه اول. دیر آمدن و گذشتن زمان بیعت
بعد از احتجاج حضرت زهرا سلاماللهعلیها، برخی در جواب حضرت گفتند: «يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ، قَدْ مَضَتْ بَيْعَتنَا لِهَذَا الرَّجُلِ، وَ لَوْ أَنَّ زَوْجَكِ وَ ابْنُ عَمِّك سَبَقَ إِلَيْنَا قَبْلَ أَبِي بَكْرٍ مَا عدلنا بِهِ»؛[5] «ای دختر رسول خدا، بیعت ما با این مرد تمام شد و اگر شوهرت نیز زودتر آمده بود، بیعت او را نمیشکستیم».
پاسخ چنین ادعایی روشن بود. آیا انتظار داشتند امیرالمؤمنین، پیامبر علیهماالسلام را با آن حال، رها کند و با مردم بر سر خلافت، به منازعه برخیزد؟ آیا غدیر خم زودتر بود یا سقیفه؟ آیا بیعت خودشان را در غدیر خم فراموش کردند؟
بهانه دوم. عدم کفایت یاری یک نفر
معاذ بن جبل در جواب احتجاج حضرت زهرا سلاماللهعلیها گفت: «فَمَعِي غَيْرِي قَالَتْ لَا مَا أَجَابَنِي أَحَدٌ قَالَ فَأَيْنَ أَبْلُغُ أَنَا مِنْ نُصْرَتِكَ»؛[6] «آیا غیر از من کسی دیگر هم هست؟ حضرت فرمود: نه؛ کسی جوابم را نداد. شخص گفت: نصرت و یاری من تنها به درد شما نمیخورد»؛ این شخص هر چند در اواخر عمر از یاری نکردن امیرالمؤمنین علیهالسلام، اظهار پشیمانی کرد؛ ولی دیگر دیر شده بود.[7]
بهانه سوم. بیوفایی و عدم پایبندی
زمانی که امیرالمؤمنین علیهالسلام همراه با حضرت زهرا سلاماللهعلیها و فرزندانش، به در خانه مهاجران و انصار رفتند، در نهایت موفق شدند با چهل و چهار نفر پیمان یاری ببندند؛ ولی تنها چهار نفر از این افراد به وعدهگاه آمدند: «فَلَمْ يُوَافِ مِنْهُمْ أَحَدُ إِلَّا أَرْبَعَةً»؛[8] «به غیر از چهار نفر هیچ کسی وفا به عهد نکرد». این افراد، شب با حضرت پیمان یاری میبستند؛ ولی صبح همان روز، نقض پیمان میکردند؛ باز حضرت شب به در خانه آنها میرفت و علت نیامدنشان را جویا میشد، اینان پیمان میبستند؛ ولی صبح میشکستند و این عمل تا سه شب ادامه داشت.
چهار. سکوت مرگبار
بسیاری از مردم سکوت کردند؛ تا جایی که حضرت زهرا سلاماللهعلیها در خطبه فدکیه آنها را توبیخ میکند: «ما هذِهِ الْغَمِیزَةُ فِی حَقّی وَ السِّنَةُ عَنْ ظُلامَتِی؟»؛[9] «این نادیده گرفتن حق من و تغافل در برابر ستمی که بر من وارد شده است، چیست؟»
پنج. فراموشی
زمانی که امیرالمؤمنین علیهالسلام غدیر خم را یادآوری کرد، برخی خود را به فراموشی زدند: «كَبِرْتُ وَ نَسِيتُ، فَقَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِالسَّلاَمُ: اَللَّهُمَّ إِنْ كَانَ كَاذِباً فَاضْرِبْهُ بِبَيَاضٍ لاَ تُوَارِيهِ اَلْعِمَامَةُ»؛[10] «من پير شدهام و فراموش كردهام. اميرالمؤمنين فرمود: خدايا! خدايا! اگر او دروغ مىگويد یک نوع سفيدی(برص) در او پديد آور كه عمامه آن را نپوشاند»».
آری! از مردمی که بعد از گذشت چند ماه، اینگونه جواب حجت خدا را میدهند، انتظار یاری داشتن بیجاست؛ ولی باید حجت را بر آنها تمام کرد.
پینوشت:
[1]. احزاب: 33.
[2]. دینوری، ابنقتیبه، الإمامة والسياسة، دارالاضواء، ج1، ص29.
[3]. شیخ مفید، محمدبن محمد، الإختصاص، المؤتمر العالمى، ص184.
[4]. ابن شهرآشوب، مناقب آل أبيطالب، علامه، ج2، ص279.
[5]. دینوری، ابنقتیبه، الإمامة والسياسة، دارالاضواء، ج1، ص29.
[6]. شیخ مفید، محمدبن محمد، الإختصاص، المؤتمر العالمی، ص184.
[7]. دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب، الشریف الرضی، ج2، ص391.
[8]. هلالی، سلیم بن قیس، تحقیق، محمدباقرانصاری، ج1، ص146.
[9]. مجلسی، بحارالانوار، داراحیاءالتراثالعربی، ج29، ص220.
[10]. شیخ مفید، محمدبن محمد، مؤسسةآلالبیت، الارشاد، ج1، ص351.