تجربه بیش از چهار دهه انتخابات در جمهوری اسلامی نشان میدهد، افزایش مشارکت در انتخابات، همواره به طور مستقیم و غیر مستقیم در زمینه رشد "امنیت اقتصادی و تجاری"، "سرمایهگذاری خارجی" و "قدرت دولت و مجلس برای انجام إصلاحات" مؤثر واقع شده است.
صاحب نظران مبانی اقتصادی بهخوبی میدانند که متغیرها و شاخصهای اقتصادی در هر جامعهای تحتتأثیر دو دسته از عوامل قرار میگیرند: 1- عوامل غیراقتصادی 2- عوامل اقتصادی.
نکته مهم این است که احتمالا عموم مردم نمیدانند که تاثیر عوامل غیراقتصادی بر روند اقتصاد جامعه در بعضی موراد بسیار بیشتر از عوامل اقتصادی است.
سوال اینجاست که عوامل غیراقتصادی موثر در اقتصاد چیست؟
عوامل غیراقتصادی شامل ارزشهای اجتماعی، دینی، سیاسی و فرهنگی است که هریک از اینها ریشه در نگرش و بینش فکری و فلسفی حاکم بر جامعه دارد.
اما این مسائل چگونه در اقتصاد تاثیر میگذارند؟
مثلاً برای اینکه یک جامعه در مسیر پیشرفت و رفاه اقتصادی قرار گیرد باید نسبت به همه انسانها و زندگی مادی او نگاهی عدالت محور و بدون تبعیض داشته باشد. این نگاه بستر لازم برای ایجاد ساختارهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و اداری و اجراییِ سازگار با پیشرفت و رفاه اقتصادی را فراهم میکند.
از سوی دیگر ناگفته پیداست نگرشهای تبعیضآمیز به انسانها و نهادها، به این معنی که گروهی از جامعه نسبت به سایرین دارای امتیازات ویژهای باشند یا به اصطلاح جامعه تقسیم به شهروندان درجه یک، دو و... شوند، موجب تشکیل ساختارهایی ضدپیشرفت و رفاه خواهد شد.
بنابراین میتوان گفت، پیشرفت و رفاه اقتصادی در جوامع زمانی امکانپذیر است که بسترهای غیراقتصادی لازم در جامعه شکل گرفته باشد.
با این وصف میتوان بیان داشت انتخابات در ایران یک فرصت بینظیر برای اقشار مختلف است که با استفاده از یک فرصت یکسان و بدون تبعیض، افرادی را برگزینند که با نگاهی فراگیر در تحقق یک عدالت اجتماعی قدم بردارند.
پس میتوان نتیجه گرفت اگر یک جامعه در بهرهگیری از چنین فرصتی کوتاهی کند در واقع خود را از دستیابی به حقوق خود محروم ساخته است.
تجربه بیش از چهار دهه انتخابات در جمهوری اسلامی نشان میدهد، افزایش مشارکت در انتخابات، همواره به طور مستقیم و غیر مستقیم در زمینه رشد "امنیت اقتصادی و تجاری"، "سرمایهگذاری خارجی" و "قدرت دولت و مجلس برای انجام إصلاحات" مؤثر واقع شده است.
از منظر توسعه سیاسی نیز میزان مشارکت مردم در انتخابات میتواند بر امنیت ملی، تقویت همبستگی و وحدت ملی تأثیر مهمی داشته باشد, چه اینکه هر میزان مشروعیت و مقبولیت یک نظام سیاسی افزایش یابد، از یک سو امنیت داخلی کشور نیز تثبیت میشود و از سوی دیگر کشور در مقابله با تهدیدات خارجی باصلابتتر ظاهر شود.
اما بیان چند نکته در باب تاثیر مشارکت مردم در انتخابات ضروری است:
1. یکی از مشکلاتی که سیاستگذاران کشور در عرصه تصمیم گیری در حوزه اقتصاد با آن مواجه هستند این است که با اجرای یک سیاست اصلاحاتی و تغییر در ساختار، منتفعین و متضررین یک حوزه با مخالفتهای شدید، چالشهای امنیتی و اعتباری برای دولت حاکم یا مجلس قانونگذار ایجاد کنند. به طور مثال به موازات تصمیمات دولت برای کنترل نرخ ارز عدهای که سودشان در گران سازی ارز است با اختلال در بازار و ایجاد تقاضای کاذب موجب افزایش نرخ ارز و فشار بر تصمیم سازان این عرصه میشوند؛ اما افزایش مشارکت در انتخابات میتواند باعث تقویت دولت و مجلس برای اتخاذ و اجرای اصلاحات ساختاری برای پیشبرد اقتصادی شود.
2. نقش مردم در انتخاب افراد شایسته برای قانونگذاری غیرقابل چشم پوشی است, چه اینکه یک قانونگذار فهیم میتواند بستر لازم برای توسعه را فراهم کند. انتخابات پرشورتر منجر به انتخاب افکار قویتر و فرهیختهتر می شود که نتیجهی آن تصویب قوانینی جامعتر و کاربردیتر میشود.
3. یک انتخابات خوب با مشارکت حداکثری میتواند روی انتظارات مردم بر متغیرهای کلان اقتصادی اثر مثبت داشته باشد. چرا که این حضور موجب تزریق آرامش و ثبات به فضای اجتماعی_سیاسی کشور شده و به تبع آن آرامش به اقتصاد تزریق میشود، و بالعکس مشارکت حداقلی حاکمیت را با بحران مقبولیت و در نتیجه کاهش امنیت سرمایه گذاری مواجه میکند.
4. مشارکت باللای مردمی موجب پاسخگو کردن مسوولان در قبال رای مردم میتواند باشد و زمینه را برای تحقق وعدههای افراد و احزابی که در کارزار انتخابات شرکت میکنند بهویژه در زمینه اقتصادی را فراهم کند.