چگونه مي توان خود را از عذاب خداوند به دور داشت؟

07:06 - 1391/10/14
بهترين راه نجات از عذاب الهي انجام وظايف فردي و اجتماعي، يا به عبارت بهتر، عمل به واجبات الهي و ترك منهيات الهي است. اگر تمام تلاشش را كسي به كار بست، ولي باز هم نتوانست در اصلاح جامعه تاثيري بگذارد، مطابق قواعد، بايد مطمئن باشد که عذاب الهي دامنش را نخواهد گرفت.

چگونه مي توان خود را از عذاب خداوند به دور داشت در حالي که آن گونه كه از روايات به دست مي آيد، وقتي عذاب مي آيد خوب و بد همه را در بر مي گيرد؛ در اين صورت چه بايد كرد؟

پاسخ :

قبل از اين که به پاسخ سؤال بپردازيم لازم است به اين نکته توجه کنيم که عدالت خداوند مقتضي است که هيچ کس را بدون دليل گرفتار عذاب نکند. بنابر اين اگر در روايات آمده که عذاب الهي تنها شامل گنه کاران نمي شود، يا در آيات قرآن داريم که «از فتنه اي هراسناک باشيد كه تنها به ستمگران نمي رسد»[1]، اين تعليل هم در روايات وارد شده که بي گناهان از آن جا مشمول عذاب مي شوند که از گناه گناه­کاران جلوگيري نکردند و فريضه امر به معروف و نهي از منکر را ترک نمودند.[2] بنابراين عذاب الهي بر هر كس كه وارد مي شود به دليل قصور و گناهي است كه از او سرزده. از اين مسئله مي توان به صورت كلي نتيجه گيري نمود كه بهترين راه نجات از عذاب الهي انجام وظايف فردي و اجتماعي، يا به عبارت بهتر، عمل به واجبات الهي و ترك منهيات الهي است. اگر تمام تلاشش را كسي به كار بست، ولي باز هم نتوانست در اصلاح جامعه تاثيري بگذارد، مطابق قواعد، بايد مطمئن باشد که عذاب الهي دامنش را نخواهد گرفت.
علاوه بر اين که نوع عذاب هاي که در آن گناه­کاران ظاهري و بي گناهان ظاهري همگي گرفتار مي شوند، اغلب گناهان اجتماعي هستند که وظيفه جلوگيري و خود داري از انجام آن ها هم وظيفه کل اجتماع است.[3]

تفصيل جواب شما را مي توان اين گونه ارائه داد:
عذاب هاي الهي ممكن است به يكي از دو صورت پديد آيد:

1. يكي عذاب هاي استئصالي و بر انداز، نظير آنچه بر امت هاي پيشين مانند قوم نوح، لوط، و عاد و ثمود نازل شده است. در اين نوع عذاب، افراد گناه كار و كساني كه سبب نزول عذاب شده اند و اساساً عذاب براي نابودي آنها نازل شده، هرگز نمي توانند نجات يابند و به طور يقين عذاب دامنگير آنها مي شود و آنها را نابود مي كند لذا وقتي نوح پسر خود را دعوت كرد كه وارد كشتي شود تا نجات يابد، او در جواب گفت: من به كوه پناه مي برم تا مرا از طوفان حفظ كند، نوح در جواب گفت: از اين طوفان و عذاب الهي هيچ چيزي نمي تواند تو را نجات دهد، و در همان حال بود كه موجي آمد و او را غرق كرد.[4] از اين آيه و آيات مثل آن بخوبي بدست مي آيد كه براي مسببين نزول عذاب هرگز راه نجات از عذاب وجود ندارد.[5]
اما كساني كه اهل معصيت نيستند و نقشي در نزول عذاب الهي ندارند مي توانند خود را از محل نزول عذاب دور كنند و نجات يابند. چه اينكه در جريان طوفان نوح و نزول عذاب به قوم لوط، مومنين از آن عذاب ها مصون ماندند، خداوند به پيامبران خود دستور داد تا زمينه نجات آنها را فراهم سازد و آنان را نجات دهد تا به آتش گناه معصيت كاران نسوزند. و اين نكته در آيات سورة هود 37 و 81 و مانند آن به خوبي مطرح شده است، و همچنين دربارة‌ نجات اهل ايمان در جريان قوم صالح آمده است: «فلمّا جاءَ امرنا نجينا صالحاً و الذين آمنوا معه برحمةٍ منّا و من خزي يوميذٍ»[6] يعني وقتي فرمان ما در رسيد، صالح و كساني را كه به او ايمان آورده بودند به رحمت خود رهانيديم، و از رسوايي آن روز نجات داديم. بنابراين، اهل ايمان و افراد بي گناه حتي از عذاب هاي استئصالي هم مي توانند نجات يابند گر چه براي ديگران راه نجات نخواهد بود.

2. برخي عذاب ها جنبة براندازي ندارد و به اصطلاح عذاب استئصالي نيست، بلكه گاهي بعضي اعمال انسان سبب مي شود كه خود انسان و يا افراد پيرامون او دچار گرفتاري و به اصطلاح عذاب و نزول بلاياي طبيعي نظير خشكسالي و يا زلزله و يا امثال آن بشود. (البته همه گرفتاري هاي از نوع نمرات نيست)[7] در اين گونه موارد، از طريق توبه و استغفار و بازگشت به سوي خداوند مي شود از گرفتاريها و عذاب ها خود را نجات داد؛ لذا در آموزه هاي ديني زياد سفارش شده كه مومنين بايد فراوان استغفار كنند، روايات مسئله را در منبع ذيل جويا شويد.[8] و در قرآن كريم نيز آمده: «و ما كان الله مُعذبهم و هم يستغفرون»[9] يعني تا آنان طلب آمرزش مي كنند، خدا عذاب كنندة‌ آنها نخواهد بود.

3. طبق مطالبي كه بيان شد، مومنان و به تعبير ديگر، (افراد خوب) مي توانند از طريق توبه و استغفار و همراهي با انسان هاي كامل خود را از عذاب الهي حفظ كند و حتي عذاب هاي برانداز نيز نمي تواند دامن گير او بشود و همچنين براي رهايي از عذاب هاي غير استئصالي، راه چاره هاي ديگر نيز در آموزه هاي ديني بيان شده كه به چند نمونه از آن اشاره مي شود:
الف: مثلاً دعا موجب نجات است لذا در روايات آمده: امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمود: دعا قضايي را كه از آسمان نازل شده بر مي گرداند.[10] و در روايت ديگري از امام رضا ـ عليه السّلام ـ رسيده كه فرمود: دعا بلاء را دفع مي كند.[11] براي اطلاع بيشتر از اين گونه روايات به منبع ذيل مراجعه شود.[12]

ب: در روايات متعدد آمده كه صدقه دادن موجب دفع بلايا مي شود از جمله فرمود: «الصدقة تدفع البلاء»[13] يعني صدقه بلا را دفع مي كند. و در روايت ديگر آمده: الصدقة تمنع سبعين نوعاً من انواع البلاء»[14] يعني صدقه هفتاد نوع بلاء را دفع مي كند.

ج: و در روايات آمده بسياري از گناهان موجب نزول بلا و گرفتاري براي مردم مي شود از جمله رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: هر گاه در ميان مردم فحشاء علني پديد آيد، آن موجب طاعون و قحطي است. احتكار و كم فروشي و گران فروشي، سبب جور سلطان مي شود و باعث بالارفتن هزينه هاي زندگي مي گردد. ندادن زكات، خشكسالي را در پي خواهد داشت، عهد شكني موجب تسلط دشمن بر انسان مي شود.[15]
و از آنجا كه گناهان ياد شده سبب نزول بلاياي ياد شده است، لذا ترك آنها و استغفار نمودن از آن گناهان موجب رفع آن گونه بلايا خواهد شد. همچنين گناهان ديگر نيز سبب نزول بلا هستند مثلاً قطع صلة‌رحم باعث نابودي انسان مي شود. دروغ موجب هلاكت انسان مي شود، براي اطلاع بيشتر به منبع ذيل مراجعه شود.[16]

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. امام خميني (ره)، چهل حديث، نشر موسسة آثار امام، 1378 ش.
2. ناصر مكارم، تفسير نمونه، ج 22، ص 368 ـ ج 15، ص 290 ـ ج 6، ص 236، نشر دارالكتب الاسلاميه، تهران، 1379 ش.
3. محمد شجاعي، مقالات (طريق عملي تزكيه 2) نشر سروش، تهران، 1379ش.[1]. انفال/ 25.
[2]. مطهري، مرتضي، مجموعه آثار، (حماسه حسيني)، تهران، انتشارات صدرا، چاپ ششم، 1382، ج 17، ص 253 ـ 275 و 307 ـ 311.
[3]. طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان في تفسير القرآن، بيروت، مؤسسه الاعلمي للمطبوعات، 1411 هـ ق، ج9، ص 50 ـ 53.
[4] . هود/ 43.
[5] . مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، نشر دارالكتب الاسلاميه، 1379 ش، ج 9، ص 99 ـ 101.
[6] . هود/ 66.
[7]. مطهري، مرتضي، مجموعه آثار، عدل الهي، تهران، انتشارات صدرا، چاپ پنجم، 1373، ج1، ص 229.
[8] . کليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، تهران، نشر فرهنگ اهل بيت، بيتا، ج 4، ص 170 و 179.
[9] . انفال/ 33.
[10] . اصول كافي، همان، ج 4، ص 215.
[11] . همان.
[12] . همان.
[13] . محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحكمه، نشر مكتب الاعلام السلامي، 1362ش، ج 5، ص 320.
[14] . همان.
[15] . حر عاملي، وسائل الشيعه، قم، نشر موسسة آل البيت، 1416 ق، ج 16، ص 273.
[16] . همان.

منبع:سایت اندیشه قم

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
10 + 8 =
*****