مفهوم سوء ظن آن است هرگاه كارى از كسى سر بزند كه قابل تفسير به صحيح و نادرست باشد، که آن را به صورت نادرستى تفسير كرد.
مفهوم سوء ظن آن است هرگاه كارى از كسى سر بزند كه قابل تفسير به صحيح و نادرست باشد، که آن را به صورت نادرستى تفسير كرد. مثلا هنگامى كه مردى را با زن ناشناسى دیده شد فكر كرد که آن زن نامحرم است و نيت آنها ارتكاب اعمال خلاف مى باشد در حالى كه بر اساس حسن ظن، آن زن همسر یا محرم او است؛ دائره حسن ظن و سوء ظن بسيار وسيع و گسترده است و در مسائل عبادی، اجتماعى، اخلاقى، اقتصادى و سياسى نيز جارى مى شود. سوء ظن به عنوان يكى از بدترين و زشت ترين رذائل اخلاقى در روايات اسلامى بیان می شود. در حديثى از پيامبر اكرم(ص) آمده است: «از گمان بد بپرهيزيد كه گمان بد، بدترين نوع دروغ است».(۱) در حديث ديگرى از پیامبر آمده است: «خداوند خون و مال و آبروى مسلمانان را بر يكديگر حرام كرده و همچنين گمان بد درباره آنها».(۲)
سوء ظن اقسامى دارد كه از بعضى آنها نهى شده است :
۱. سوء ظن به خدا: سوء ظن به پروردگار و بدبينى نسبت به وعده هاى الهى، آثار مخربى در بنيان ايمان و عقاید انسان دارد و انسان را از خدا دور مى سازد. اضافه بر اين سوء ظن به وعده هاى الهى سبب فساد عبادت مى گردد. چنانكه در حديث آمده است: «خداوند هيچ مؤمنى را بعد از توبه و استغفار عذاب نمى كند مگر به خاطر سوء ظن به خداوند و كوتاهى در اميدوارى به ذات پاك او و بداخلاقى و غيبت مؤمنين».(۳) به علاوه سوء ظن به خدا، انسان را از عنايات الهى محروم مى كند، زيرا خداوند با هر كس مطابق حسن ظن و سوء ظن او عمل مى نمايد.
۲. سوء ظن به مردم: این قسم از سوء ظن که بسیاری از مردم به آن مبتلا هستند طبق آيه 12 سوره مبارکه حجرات نهى شده است:
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمان ها گناه است؛ و هرگز (در کار دیگران) تجسس نکنید، ...» (۴)
۳. سوء ظن به خود: انسان نبايد نسبت به خود حسن ظن داشته باشد و همه كارهاى خود را بى عيب بپندارد. حضرت على(ع) در صفات متّقين (درخطبه همام) مى فرمايد: يكى از كمالات افراد باتقوا آن است كه نسبت به خودشان سوء ظن دارند و «خودشان را متّهم می شمارند.»(۵) افرادى كه خود را بى عيب مى دانند در حقيقت نور علم و ايمانشان كم است و با نور كم، انسان چيزى نمى بيند. يكى از دلايل آنكه امامان معصوم آن همه گريه و مناجات داشته اند، همان نور ايمان و معرفت آنان بوده است.
اين رذيله اخلاقى، همانند رذائل ديگر از سرچشمه هاى متعددى نشأت مى گيرد:
۱. آلودگى درون و برون
افرادى كه خودشان آلوده اند ديگران را همچون خود آلوده مى پندارند و از طريق «مقايسه به نفس، مردم را به روش خود مى پندارند. در حديثى از اميرمؤمنان على(ع) امده است:« آدم بد به هيچ كس گمان خوب نمى برد؛ زيرا ديگران را همچون خود مى پندارد».(۶)
۲. همنشينى با بدان
كسى كه معاشرانش را از افراد فاسد انتخاب كرده است طبيعى است كه نسبت به همه مردم سوء ظن پيدا كند؛ چرا كه تصور مى کنند معاشران او نمونه هايى از ساير مردم اند. حضرت على(ع) فرمود: « همنشينى با بدان سبب بدگمانى نسبت به نيكان می شود ».(۷)
۳. زندگى در محيط هاى فاسد
هنگامى كه انسان در خانواده يا در شهر و كشورى كه فساد بر آن حاكم شده است زندگى كند نظر او نسبت به همه افراد حتى به نيكان، منفی مى شود. هر چند معاشران او افراد خوبى باشند ولى غلبه فساد بر محيط كار، باعث سوء ظن مى شود.
۴. حسد، كينه توزى، تكبر و غرور
شخص حسود و كينه توز مى خواهد از اين طريق از مقام شخص محسود بكاهد و كينه خود را از اين طريق اعمال كند. افراد متكبر براى تحقير ديگران متوسل به سوء ظن می شوند تا آنها را در نظر خود و جامعه، افرادى پست و حقير جلوه دهد.
۵. عقده حقارت
كسى كه گرفتار خود كم بينى شده و يا از سوى ديگران مورد تحقير واقع می شود سعى مى كند ديگران را هم در محيط فكر خود، حقير و پست، آلوده و گنه كار حساب كند تا از عقده خود بكاهد و آرامش كاذبى براى خويش فراهم سازد. سوء ظن نسبت به خداوند، عمدتاً از ضعف ايمان ناشى مى شود؛ عدم ايمان به صفات ذات و فعل و ضعف باورها نسبت به علم، قدرت، رحمانيت، رازقيّت و ساير صفات پروردگار او را به سوء ظن در وعده هايش مى کشاند و راههاى سعادت و نجات را به روى انسان مى بندد.
گسترش دامنه سوء ظن در جوامع بشرى، آثار بسيار زيانبار و نامطلوبى دارد كه به بیان برخی از آن اشاره می کنیم؛
۱. از میان رفتن اعتماد
در جامعه اى كه بى اعتمادى حكم فرما است همدلى، همكارى و تعاون وجود ندارد و آثار و بركات زندگى دسته جمعى از ميان مى رود.
در حديثى از امام على(ع) آمده است: «كسى كه بدگمان باشد نسبت به كسى كه به او خيانتى نكرده بدبين مى شود و او را خائن مى پندارد».(۸)
۲. ایجاد درگیری
در بسيارى از موارد اشخاص به دنبال سوء ظن خود حركت مى كنند و حادثه مى آفرينند و گاه حتى به خونريزى منتهى مى شود. از حضرت على(ع) روایت است که: «سوء ظن كارها را به فساد مى كشد و مردم را به انواع بدى ها وادار مى كند».(۹)
۳. از دست دادن اطرافیان
سوء ظن سبب مى شود كه انسان به سرعت دوستان خود را از دست بدهد؛ حتى نزديكانش او را تنها بگذارند و اين وحشتناك ترين غربت است. اميرمؤمنان على(ع) فرمود:
«كسى كه سوء ظن بر او غالب شود، راه صلح و صفا ميان او و دوستانش را مى بندد»(۱۰)
۴. فساد عبادت
در روایتی آمده است: «سوء ظن، عبادت انسان را فاسد مى كند و پشت او را از بار گناه سنگين مى نمايد».(۱۱) اگر منظور از سوء ظن در اين روايت، سوء ظن به پروردگار باشد علت فساد عبادت روشن است. و اگر نسبت به مردم باشد (همان گونه كه ذيل روايت گواهى مى دهد) به خاطر آن است كه در بسيارى از موارد به دنبال سوء ظن، انسان مرتكب تجسّس و به دنبال آن مرتكب غيبت و گاه تهمت مى شود.
۵. تحلیل نادرست
سوء ظن چون يك تفكر انحرافى است تدريجاً در ساير افكار انسانى نيز اثر مى گذارد و تحليل هاى انسان نيز نادرست مى شود و از رسيدن به واقعيت ها كه زمينه پيشرفت و موفقيت است باز می ماند. در حديثى از اميرمؤمنان على(ع) چنين نقل شده است كه فرمود: «كسى كه سوء ظن داشته باشد تفكر او خراب مى شود».(۱۲)
بنابراین برای درمان این صفت ناپسند باید اقداماتی انجام داد از جمله اینکه؛ اگر انسان از تجسّس در زندگى خصوصى افراد بپرهيزد يكى از مهمترين عوامل سوء ظن را از خود دور ساخته است، اگر انسان نسبت به كسى بدگمان شد و از او فاصله گرفت و اظهار بى اعتمادى نمود و... سبب تشديد اين صفت مى شود ولى با بى اعتنايى و ترتيب اثر ندادن تدريجاً ضعيف و محو مى گردد. بی شك توجه به مجازاتهاى الهى و آثار سوء معنوى اين رذيله اخلاقى، اثر قوى و بازدارنده در اين زمينه دارد.
۱. مجلسی، بحار الانوار، جلد ۷۲، صفحه ۱۹۵. «اِيّاكُمْ وَ الظَّنُّ فَاِنَ الْظَنَّ اَكْذَبُ الْكِذْبِ»
۲. همان، صفحه ۲۰۱.
۳. مجلسی، بحار الانوار، جلد ۶۷، صفحه ۳۶۶.
۴. « یا ََّاَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اجْتَنِبُواْ كَثِيراً مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلاَ تَجَسَّسُواْ...»
۵. سید رضی؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳، صفحه ۶۱۳.
۶. سید رضی؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳، صفحه۱۰۵.
۷. مجلسی؛ بحار الانوار، جلد ۷۱، صفحه ۱۹۱.
۸. همان. «مَنْ سائَتْ ظُنُونُه اِعْتَقَدَ الْخِيانَةَ بِمَنْ لا يَخُونُه»
۹. همان. «سُوءُالظَّنِّ يُفْسِدُ الاُْمُورَ وَ يَبْعَثُ عَلَى الشُّروُرِ»
۱۰. همان. «مَنْ غَلَبَ عَلَيْهِ سُوءُ الظَنِّ لَمْ يَتْرُكْ بِيْنَهُ وَ بَيْنَ خَليل صُلْحاً»
۱۱. همان. «اِيّاكَ اَنْ تُسِيىءَ الظَنَّ فَاِنَّ سُوءَالظَّنِ يُفْسِدُ الْعِبادَةَ وَ يُعَظِّمُ الْوِزْرَ»
۱۲. همان. «مَنْ ساءَ ظَنُّهُ ساءَ وَهْمُه»