مناسک دینی اموری ارزشمند هستند. سیاست ما نیز چیزی جدا از دیانت نیست. اگر روزی بتوانیم رفتارهای کلان اجتماعی و سیاسی خود را به شکل انجام یک وظیفه دینی ببینیم، بسیار عالی است. آنچه اکنون در فضای سیاسی جامعه جریان دارد بیشتر فریب موج رسانهای و عوامزدگی است و نه مناسک دینی شدن امور سیاسی کشور.
![مناسک شدن امور سیاسی مناسک](https://btid.org/sites/default/files/media/image/nody-khs-hyyt-zdry-mhrm-1629296169_0.jpg)
مناسک شدن امور سیاسی | تأمل در دین و فهم آن، امری است بسیار دقیق، عمیق و پیچیده. در تلاش برای درک دین و دینداری باید بسیار مراقب انگیزههای شخصی، حب و بغضها و هرآنچه موجب کجفهمی و قضاوت غیرمنصفانه میشود، بود. کم نبودهاند افرادی که در تحقیق و اندیشه دینی خود دچار تفسیر به رأی و مسخ آموزههای دینی شدهاند. دین گوهر و پوسته ندارد و اینگونه نیست که بتوان برخی امور مرتبط با دینداری را ظاهری، قشری و دورانداختنی نامید. دین اسلام یک مجموعه منسجم، درهمتنیده و مرتبط است که همه اجزاء این سیستم خارقالعاده در کنار یکدیگر معنا مییابند و درک میشوند.
حمله به مناسک دینی برای دفاع از دین
برخی افراد اعمال جمعی و منظم دینداران مانندِ دستههای عزاداری، نماز جمعه، ایستگاه صلواتی و تشییع شهدا را آماج حملات تند خویش قرار میدهند. برخی گویا مدعی هستند که گسترش مناسک دینی تنها یک ترفند حکومتی و سیاسی است تا با این روش بتواند حرف خود را به کرسی بنشاند. آقای محسن حسام مظاهری در یکی از یادداشتهای خویش دولت را مناسکگرا و ملت را مناسکگزار مینامد و مدعی است که حکومت ایران انتخابات را در حد یکی از مناسک فرو کاهیده است.[1] درباره این نوشتار و نقاط تأمل در آن سخن بسیار است؛ بهویژه این نکته که ایشان چه تلقی و ذهنیتی نسبت به تشیع و مردم دارد، جای بسی تأمل دارد. در هر صورت به فراخور اولویت به برخی نکات مطلب ایشان اشاره میکنم.
آیا تنها شکل اولیه برگزاری مراسم؛ آیین مذهبی محسوب میشود؟
عزاداری در رثای اهلبیت علیهمالسلام امری است که خود این راهنمایان الهی به شیعیان آموختند و از دیرباز مؤمنان به آن عمل میکردند. با این اوصاف؛ اما نویسنده مذکور تلاش دارد که شکل عزاداری را که از ابتدا بوده یک آیین و آموزه مذهبی بنامد و آنچه با تغییر در شکل و کیفیت در زمان ما جریان دارد یکی از مناسک اجتماعی شیعیان. گویا تنها امری دینی محسوب میشود که بدون هیچ تغییری در شکل اجرا از صدر اسلام یا پیش از غیبت باقی مانده باشد! این نگرش علاوه بر اینکه هیچ دلیلی ندارد به تعطیلی بسیاری از ابعاد اجتماعی دین منجر میشود و قلمرو دین را به شکلی ترسیم میکند که نمیتوان از دین انتظار هدایت بهسوی سعادت ابدی داشت.
تخصصی بودن سیاست یا مردمی بودن آن
نگارنده با این دغدغه کاملاً همدل است که در امور مهم سیاسی و اجتماعی نیاز به افراد نخبه، فرهیخته و باتجربهای داریم تا در انتقاد، مشورت و اجرای سیاست، دچار کمترین خطر و آسیب بشویم. نمیتوان سرنوشت سیاسی و اجتماعی یک ملت را به دست سلبریتی ورزشی، هنری یا مداح و منبری مشهور داد. این نکته که گاه در امور سیاسیِ جوامع مختلف، از جمله ایران اسلامی افرادی بیهنر و بیاطلاع تأثیر بیشتری از استخوان خورد کردهها دارند مطلب تأسفبرانگیز و دیرین است. چطور شده که آقای مظاهری در انتخابات اخیر نگران این موضوع شدهاند و هشدار میدهند که سیاست کشور دارد با ظاهر مناسک مذهبی اداره میشود؟! آن زمان که بازیگران خط دهی اصلی سیاسی را بر عهده میگرفتند، انتخابات و سیاستی کاملاً فرهیخته و برآمده از خواست مردم داشتیم؟ حقیقت این است که
اولاً: به صرف ریش داشتن یا جلوداری چند مداح، فعالیت اجتماعی از مناسک مذهبی محسوب نمیشود.
ثانیاً: مناسک دینی امری نازل و پست نیست که سیاست بدان فروکاسته شود. اگر زمانی غالب افراد جامعه اقدام سیاسی را به عنوان عمل به وظیفه و انجام مناسک دینی ببینند، یقیناً سطح سیاسی آن جامعه ارتقا یافته است و اکنون با چنین سطح متعالی و معنوی فاصله داریم.
ثالثاً: بینابین دغدغههای سیاسی این نویسنده، معلوم نیست چرا عزاداری مورد حمله قرار گرفته است؟ این مراسم حسینی و اهلبیتی، بسیار مردمی است و هر شیعه معتقدی اعم از موافق و مخالف جمهوری اسلامی، در آن شرکت میکند یا از آن استقبال میکند. چگونه حکومت متهم به گسترش آن میشود؛ درحالیکه در ایام کرونا علیرغم احتیاط و مخالفتهای دولتی، مردم در بسیاری از نقاط کشور دست از دستههای عزای حسینی نشستند.
پینوشت:
[1]. اندیشه ما، دولت مناسکگرا _ ملت مناسکگزار: https://andishehma.com/dolat-manaseg-gara/.