-در واقع رژیم صهیونیستی یک پادگان نظامی و دژ مستحکم استکبار در منطقه غرب آسیاست که در این منطقه اهداف غرب را دنبال میکند
در روزهای اخیر بانک جهانی طبق روال هر سالهاش که برای تمامی کشورها گزارشی را بر مبنای اقتصاد منتشر میکند برای امسال نیز منتشر کرده است، در این گزارش به بخش ایران پرداخته میشود.
گزارش سالانه بانک جهانی در مورد کشورها را میتوان یکی از معتبرترین گزارشهای سالانه بر مبنای اقتصاد دانست، از این رو این گزارش سالانه به شدت مورد توجه تمامی کشورها قرار دارد، حال در گزارش اخیر این سازمان در ارتباط با اقتصاد ایران نکات مهمی بیان شده است که به بررسی آنها پرداخته میشود.
بانک جهانی: اقتصاد ایران برای چهارمین سال متوالی با کمک بهبود بخش نفت و با وجود تحریمهای اقتصادی در حال رشد است.
بنا به گزارش بانک جهانی ایران برای چهارمین سال متوالی توانسته رشد اقتصادی داشته باشد، حال شما جدیدترین گزارش این سازمان را که در آستانه تحویل دولت به ریاست جمهور چهاردهم منتشر شده است را بگذارید در کنار پروپاگاندای وسیع رسانهای و لجن پراکنیها و منفیبافیهای رسانههای مغرض داخلی و رسانههای معاند خارجی در ارتباط با وضع اقتصادی ایران در دولت سیزدهم، آن وقت مشخص خواهد شد که این رسانهها چه هدفی را دنبال میکنند.
همچنین در این گزارش به بهبود فروش نفت ایران در اذعان شده است و یکی از دو رکن اصلی رشد پایدار اقتصادی در ۴ سال گذشته میباشد. اما آنچه که در رسانههای مذکور همواره بیان شده است اینمطالب میباشد، ایران در باتلاق اقتصادی گیر کرده است، دولت رئیسی ایران را به قهقرا میبرد، فروش نفت در حداقل خودش باقی مانده است، یا اینکه گفتند فروش نفت به دلیل شل کردن بایدن و اجازه آمریکا بوده است در صورتی که در همین گزارش تاکید شده است که با وجود تحریم ایران توانسته است در این سالها رشد فروش نفت داشته باشد، ایران مستعمره روسیه و چین شده است، نفت را به سمن بخس دارند میفروشند، این دولت دارد رتباط ایران با دنیا را قطع میکند و منظورشان از دنیا سه کشور آلمان و انگلیس و فرانسه به انضمام آمریکا بوده است. یا اینکه عضویت ایران در سازمانهای بینالمللی مثل بریکس و شانگهای را امری عبس و معمولی تلقی کردن که فایده چندانی برای کشور ندارد.
در بخش دیگر این گزارش به بحث تحریمها و نااطمینانی ژئوپلیتیک پیرامونی ایران به عنوان دو چالش مهم اشاره شده است، در ارتباط با تحریم باید گفت که ما مسیر رفع تحریمها از راه گفتگو را در پیش گرفتیم و نتیجه چند سال گفتگو شد برجام که به دلیل ذات کثیف کشورهای اروپایی و آمریکایی حاصل آن برای ایران تقریباً هیچ بوده است، مسیر بعدی که خط مشی ابلاغی مقام معظم رهبری میباشد عبارت است از، بیاثرسازی تحریمها از راه قوی شدن همه جانبه در امورات مختلف کشور، در این رابطه، هم توسط رهبر انقلاب و هم توسط مسئولین دیگر توضیحاتی ارائه شده است که در فضای مجازی موجود میباشد، به عنوان مثال میتوان به عضویت ایران در سازمانهای شانگهای و بریکس در راستای قوی شدن و بیاثرسازی تحریمها و ارتباط با کشورهای مختلف جهان اشاره کرد.
البته حوزه قوی شدن هم شامل سیاست گذاری و اجرا در داخل و به تبع داخل کشور هم شامل سیاست گذاری و اجرا در خارج از کشور میشود که دولت شهید رئیسی عزیز در هر دو مورد با تمام توان در حرکت بود که حقیقتاً سبب ناراحتی و خشم مقامات اروپایی و آمریکایی شده بود.
در ارتباط با بحث ژئوپلیتیک و تهدیدهای پیرامونی کشور ایران، قبل از پرداختن به این موضوع به مسئله ذات پول اشارهای میکنیم، ابتدا باید گفت که پول و به عبارت دقیقتر سرمایه در جایی ساکن میشود که میزبانش در آرامش باشد، از این رو اگر میزبان درگیر تهدیدها و ناملایمات باشد، چون سرمایه ذاتاً ترسو و فرّار است، از میزبانی که سایه تهدید و جنگ و ناملایمات بر سرش باشد قطعاً دور خواهد شد و به جای دیگری خواهد رفت، حال به بحث ژئوپولیتیک ایران و کشورهای اطرافش و تهدیدها و چالشها و سایه جنگ برای منطقه میپردازیم.
در این رابطه که یک مبحث بسیار مبسوطی میباشد ما به چند نکته اساسی اشاره میکنیم، اول اینکه باید دانست امنیت و سلامت و اقتصاد و سیاست و استقلال هر کدام از کشورهای منطقه غرب آسیا به صورت مستقیم بر سرنوشت کشورهای دیگر این منطقه به صورت مستقیم اثرگذار است، پس نباید انتظار داشت که ما در مسئله ژئوپولیتیک فقط به خود ایران نگاه کنیم.
نکته بعدی این است که چه عاملی سبب این چالش و تهدید بر اقتصاد ایران و اقتصاد پیرامون ایران شده است؟ جواب کاملا واضح است. اگر کشورهای منطقه غرب آسیا مستقل بشوند و سایه تهدید و ناملایمات و جنگ و مواردی از این دست بر سرشان وجود نداشته باشد آن وقت استکبار جهانی منافعش در خطر خواهد افتاد چرا که استکبار جهانی به رهبری آمریکای جهانخوار به دنبال سلطه مطلق و جهان تک قطبی است. حال سوال این است که ایران و کشورهای منطقه غرب آسیا برای رفع تهدید چه باید بکنند؟
اگر ساده و روان بخواهیم این مطلب را توضیح بدهیم جواب این است که این مسیر در حال حاضر با طوفان الاقصی آغاز شده است. اما هدف این مسیر چیست؟
جواب سوال این است که ما دو چالش عمده در منطقه غرب آسیا داریم، چالش اول حضور ۷۶ ساله یک غده سرطانی به اسم اسرائیل در منطقه غرب آسیا میباشد، که در واقع برای تحقق اهداف جبهه استکبار در منطقه غرب آسیا از چند دهه قبل به وجود آمده است، در واقع رژیم صهیونیستی یک پادگان نظامی و دژ مستحکم استکبار در منطقه غرب آسیاست که در این منطقه اهداف غرب را دنبال میکند و اهداف غرب عبارت است از استعمار و استثمار و استحمار کشورهای منطقه غرب آسیا، دومین چالش و تهدید ربوط میشود به دهها پایگاه آمریکا در منطقه غرب آسیا که در طول چند دهه اخیر با همین هدف بیان شده در کشورهای مختلف این منطقه به وجود آمدند، البته از این موضوع نباید غافل شد که بعضی از حکام و سران خائن در منطقه غرب آسیا در این مسیر بسیار به آمریکا کمک کردند.
حال در جواب سوال بالا که عنوان شده بود که هدف ایران به کشورهای منطقه غرب آسیا چیست، باید عنوان کرد که هدف اول ذوب شدن و از بین رفتن کامل رژیم منحوس صهیونیستی میباشد، چرا که اکثریت مشکلات این منطقه به واسطه وجود این غده سرطانی است و با ریشه کن شدن این غده سرطانی بسیاری از مشکلات در این منطقه حل خواهد شد، و ریشه کنی این غده سرطانی نیاز به یک عمل جراحی سخت و سنگین دارد که با عملیات غرورآفرین طوفان الاقصی آغاز شده است.
هدف دوم عبارت است از اخراج کامل آمریکا از منطقه غرب آسیا، همانطور که در بالا اشاره شد تا آمریکا و متحدان اروپاییش در این منطقه منافعی دارند و چشم طمع نسبت به این منطقه دارند، اجازه نخواهند داد که مردمان منطقه غرب آسیا یک لیوان آب خوش از گلویشان پایین برود. بنابراین هدف دوم کشورهای منطقه غرب آسیا باید اخراج کامل آمریکا و متحدانش و برچیده شدن تمامی پایگاههای آنها در این منطقه باشد، و همچنین برچیده شدن تمام منافع آمریکا از این منطقه مثل در اختیار داشتن نفت عراق توسط آمریکا، البته مثالهای بسیار زیادی میتوان زد که آمریکا و متحدانش چه منافع متعددی در این منطقه دارند که در این رابطه میتوان به معادن بسیار غنی افغانستان اشاره کرد که حقیقتاً برای مستکبرین عالم وسوسه انگیز است.
در پایان باید به مسئله نگاه گفتمانی ایران و دعوای تمدنی اسلام با غرب اشاره کرد که غرب به شدت از این موضوع هراس دارد و یکی از دلایل عمده که در این منطقه حضور دارد همین موضوع دعوای تمدنی میباشد چون خوب میداند که تنها تمدنی که میتواند جلوی تمدن غرب بایستد و حتی تمدن غرب را به زانو در بیاورد تمدن برخاسته از اسلام ناب محمدی است، از این رو تمام تلاشش را دارد میکند تا جلوی نفوذ و گسترش اسلام در جهان را بگیرد.
البته موارد دیگری هم وجود دارد ولی این سه مورد اخیر یعنی تحریم و موقعیت ژئوپلیتیک و دعوای تمدنی اسلام با غرب مهمترین الشهای پیش روی ایران است که اثرش را ر روی اقتصاد میگذارد و به مرور زمان و در سالیان آینده و با برنامهریزی و حرکت رو به جلو باید وزنه و کفه ترازو به سمت ایران سنگینی کند انشالله این مهم محقق خواهد شد.