جنگ روانی بنی امیه علیه اهل بیت علیهم السلام

19:49 - 1403/05/11

یکی از مهمترین اقدامات امویان برای اینکه میان مردم و اهل بیت علیهم السلام فاصله به وجود بیاورند، به وجود آوردن جنگ روانی بود. متاسفانه بسیاری از مردم در آن زمان قربانی این جنگ شدند و کینه و تنفر خود را نسبت به حضرت سیدالشهدا علیه السلام و اهل بیتشان در واقعه عاشورا نشان دادند. 

مقدمه: نام دیگر جنگ روانی، جنگ شناختی است. چرا که دشمن در این نوع از جنگ، درک و شناخت انسان نسبت به حقیقت را مختل می‌سازد و آن را وارونه جلوه می‌دهد. به خاطر همین است که اثرگذاری این نوع جنگ، از جنگ‌های سخت بسیار بیشتر است. 

این را باید بدانیم که دشمنان اسلام همیشه به یک سبک و شیوه اقدام به جنگ علیه باورهای ما نمی‌کنند، بلکه جنگ‌هایشان را بر مبنای استراتژی و رویکرد و هدف‌هایی که دنبال می‌کنند متغیر می‌سازند. 

در جنگ روانی، تمامی توطئه‌ها و تاکتیک‌های دشمنان اسلام، نامرئی و کور و تاریک است. این کور و تاریک و نامرئی بودن، مشعر به این است که برنامه‌های دشمنان در جنگ روانی بر مبنای شناخت و ادراک انسان‌ها است. به خاطر همین دشمن اصلاً دیده نمی‌شود بلکه تنها این توطئه‌ها و فریب‌های اغواگرانه او است که به صورت فتنه‌ای در هم تنیده، حاکم بر می‌شود، چنانکه خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ ۗ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ» [۱] «همانا آن شیطان و بستگانش شما را می‌بینند از جایی که شما آنها را نمی‌بینید. ما نوع شیطان را دوستدار و سرپرست کسانی قرار داده‌ایم که ایمان نمی‌آورند». 

بنی امیه نیز از طریق جنگ شناختی وارد پیکار با اهل بیت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم شدند، چرا که شناخت و ادراک آحاد مردم آن زمان نسبت به معصومین علیهم السلام را آلوده ساختند. مولای متقیان حضرت امام علی علیه السلام این جنگ و فتنه را بدترین و بیمناک‌ترین فتنه‌ها برمی‌شمارند، چرا که آنها نامرئی و تاریک هستند و به سهولت قابل رویت نیستند و گونه پیچیده‌ای از عملیات ادراکی محسوب می‌شوند، چنانچه می‌فرمایند: «أَلَا وَ إِنَّ أَخْوَفَ الْفِتَنِ عِنْدِي عَلَيْكُمْ فِتْنَةُ بَنِي أُمَيَّةَ، فَإِنَّهَا فِتْنَةٌ عَمْيَاءُ مُظْلِمَةٌ، عَمَّتْ خُطَّتُهَا وَ خَصَّتْ بَلِيَّتُهَا، وَ أَصَابَ الْبَلَاءُ مَنْ أَبْصَرَ فِيهَا وَ أَخْطَأَ الْبَلَاءُ مَنْ عَمِيَ عَنْهَا. وَ ايْمُ اللَّهِ لَتَجِدُنَّ بَنِي أُمَيَّةَ لَكُمْ أَرْبَابَ سُوءٍ بَعْدِي كَالنَّابِ الضَّرُوسِ تَعْذِمُ بِفِيهَا وَ تَخْبِطُ بِيَدِهَا وَ تَزْبِنُ بِرِجْلِهَا وَ تَمْنَعُ دَرَّهَا، لَا يَزَالُونَ بِكُمْ حَتَّى لَا يَتْرُكُوا مِنْكُمْ إِلَّا نَافِعاً لَهُمْ أَوْ غَيْرَ ضَائِرٍ بِهِمْ، وَ لَا يَزَالُ بَلَاؤُهُمْ عَنْكُمْ حَتَّى لَا يَكُونَ انْتِصَارُ أَحَدِكُمْ مِنْهُمْ إِلَّا [مِثْلَ انْتِصَارِ] كَانْتِصَارِ الْعَبْدِ مِنْ رَبِّهِ وَ الصَّاحِبِ مِنْ مُسْتَصْحِبِهِ؛ تَرِدُ عَلَيْكُمْ فِتْنَتُهُمْ [شَوْهاً] شَوْهَاءَ مَخْشِيَّةً وَ قِطَعاً جَاهِلِيَّةً، لَيْسَ فِيهَا مَنَارُ هُدًى وَ لَا عَلَمٌ يُرَى» [۲] «آگاه باشيد! وحشتناکترين فتنه ها براى شما از نظر من، فتنه بنى اميّه است! چرا که فتنه اى است کور و تاريک; و حکومت آن فراگير است (و همه تحت فشار آن حکومت ظالم قرار مى گيرند،) ولى بلاى آن ويژه گروه خاصّى است، هر کس در آن فتنه بصير و بينا باشد (و با آن به ستيز برخيزد) بلا دامان او را مى گيرد. و هر کس در برابر آن نابينا باشد، بلائى به او نمى رسد. به خدا سوگند! بعد از من، بنى اميّه را براى خود زمامداران بدى خواهيد يافت! آنها همچون شتر شرور و بدخويى هستند که صاحب خود را گاز مى گيرد; با دست خود بر سر او مى کوبد و با پا او را دور مى سازد. و از دوشيدن شيرش او را منع مى کند. آنها به اين وضع ادامه مى دهند. (و نيکان و مجاهدان را نابود مى کنند)، مگر اينکه در مسير منافع آنها قرار گيرد، يا لااقل ضررى به آنها نرساند. بلا و ستم هاى آنها نسبت به شما نيز همچنان ادامه خواهد يافت تا آنجا که (هيچ پناهگاهى نيابيد و) استمداد شما از آنها به استمداد برده اى مى ماند که در برابر ظلم مالک خويش، از او کمک بطلبد; يا همچون دوستى که از (تعدّى و احجاف دوست خود) به او پناه برد. (آرى!) فتنه هاى آنها پشت سر يکديگر بر شما وارد مى شود; با قيافه اى زشت و ترسناک و همراه پاره اى از آداب و رسوم جاهليّت; در آن زمان نه راهنمايى در آن ميان خواهد بود و نه پرچم نجاتى!» 

دشمن از طریق جنگ شناختی، عوام مردم که از بصیرت کافی برخوردار نیستند را به سربازهای پیاده نظام خود مبدل می‌سازد. البته باید به این توجه داشت که نباید با قربانیان جنگ روانی، وارد جنگ شد. بلکه باید تا جایی که می‌توانیم با رفتارهایمان و جهاد تبیین، زمینه هدایت و تغییر باور را در او فراهم سازیم. به طور مثال امویان توانسته بودند با سیطره جنگ روانی، حضرت امام حسین علیه السلام را در منظر آحاد مردم، انسانی طغیانگر و به دور از منطق قرآن و اخلاق معرفی کنند. اما آن حضرت همواره با جهاد تبیین و رفتارشان به خنثیسازی تاثیرات منفی این جنگ می‌پرداختند که به یک نمونه آن اشاره می‌کنیم: 

عصام بن مصطلق حضرت امام حسین علیه السلام را در مدینه دید. او که یکی از قربانیان جنگ شناختی یزید علیه آن حضرت بود، با دیدن آن حضرت، دشمنی و کینه خود را آشکار ساخت و وقتی که نزدیک ایشان رفت گفت: تویی پسر ابوتراب؟(تعبیر به ابوتراب برای حضرت امام علی علیه السلام نوعی توهین بود). 

آن حضرت فرمودند: بلی. 

سپس تا جایی که توانست به آن حضرت و پدر بزرگوارشان دشنام داد. 

اما آن حضرت با نگاه مهربانانه‌ای به او، این آیات را تلاوت فرمودند: «خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ» [۳] «با آنها مدارا کن و عذرشان را بپذیر، و به نیکی‌ها دعوت نما، و از جاهلان روی بگردان (و با آنان ستیزه مکن)» 

سپس فرمودند: کار را برای خود آسان گیر و برای من و خود، از خداوند طلب آمرزش کن. اگر از من یاری بخواهی یاریت می‌کنم و اگر چیزی طلب کنی، به تو می‌بخشم و اگر از من راهنمایی بخواهی، راهنمایی ات خواهم کرد. 

هنگامی که عصام بن مصطلق از گفته‌ها و رفتارهای خود سخت پشیمان شد، حضرت این آیه را تلاوت فرمودند: «لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ ۖ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ ۖ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ» [۴] «امروز هیچ ملامت و سرزنشی بر شما نیست، خدا شما را می آمرزد و او مهربان ترین مهربانان است». 

عصام با مشاهده این رفتارها و اخلاق کریمانه آن حضرت در برابر جسارت‌ها و دشنام‌هایش، به حدی شرمسار و خجل شد که دوست داشت در زمین فرو رود! سپس به ناچار از برابر دیدگان آن حضرت، به میان مردم پناه برد و تا زنده بود کسی پیش او محبوب‌تر از حضرت امام حسین علیه السلام و پدر بزرگوارشان نبود.[۵]

 

پی نوشت

[۱] سوره اعراف، آیه ۲۷

[۲] نهج البلاغه، خطبه ۹۳

[۳] سوره اعراف، آیه ۱۹۹

[۴] سوره یوسف، آیه ۹۲

[۵] حاج شیخ عباس قمی، نفس المهموم، ص ۵۵۸

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 0 =
*****