رهروان ولایت ـ در جمع دانشجویان علوم پزشکی به درد و دلهایشان گوش میدادم، از هر موضوعی سخن میگفتیم، از مسائلی که در جامعه رخ میدهد، از مسائل شرعی، اخلاقی، اعتقادی و...
یکی از دانشجویان که با فیس بوک سروکار داشت، گفت: در فیس بوک و شبکههای متعلق به غربیها میگویند: اسلام مخالف سعادت بشریت است، اسلام در مقابل بشریت ایستاده است و...
وقتی این سخنان را شنیدم انگشت تعجب در دهان گذاشته و لحظاتی غصه خوردم، تاسف برانگیز بود که دشمنان اسلام این اندازه کوردل و بی انصاف هستند، در همین لحظات سخنان امیر المومنین در ذهنم نقش بست، حضرت در معرفی اسلام میفرماید:
«آگاه باشید، این اسلام آیینى است كه خداوند آن را براى خود برگزیده و با عنایت خاص خویش آماده ساخته (و به آن فوق العاده اهمیّت داده است) بهترین خلق خود(محمّد صلى اللَّه علیه و آله) را براى تبلیغ آن برگزید و پایههاى آن را بر محبّت خویش بنا نهاده، ادیان و مذاهب دیگر را با عزّت و قدرت اسلام ضعیف كرد و ملل دیگر را با اعتلاى اسلام فرود آورد و با احترام و نفوذ آن، دشمنانش را خوار نمود.
با یارى اسلام مخالفان سرسختش را درمانده ساخت و با تقویت آن اركان ضلالت را در هم كوبید. تشنگان را از سرچشمه زلال آن سیراب كرد و آبگاهش را پر آب نمود.
سپس اسلام را چنان قرار داد كه هرگز دستگیرهاش شكسته نشود و حلقههایش از هم باز نگردد. اساسش ویرانى نپذیرد و ستونهایش فرو نریزد، درخت وجودش بركنده نشود، مدّتش پایان نگیرد، بر احكامش غبار كهنگى ننشیند و شاخههایش قطع نگردد، راههایش خالى از تنگنا، آسان بودنش خالى از سستى و روشنایىاش خالى از تیرگى است.
در طریق مستقیمش كژى راه نیابد و ستونش اعوجاج نپذیرد، در جادههاى وسیع آن لغزندگى نباشد، چراغهایش هرگز خاموش نشود و شیرینىاش هیچگاه تلخى ندارد،
اسلام داراى ستونهایى است كه خداوند آن را در اعماق حق استوار ساخته و اساس آن را ثابت قرار داده است. چشمه سارهایش پر آب و چراغهایش پرفروغ است.
نشانههاى هدایتى دارد كه مسافران راه حق را رهنمون مىشود و پرچمهایى كه براى هدایت پویندگان راه خدا نصب شده و آبگاههایى كه واردان بر آن سیراب مىشوند.
خداوند منتهاى خشنودى خود و بالاترین قلّه رفیع اطاعتش را در آن قرار داده است، لذا اسلام نزد خدا داراى پایههاى محكم، بناى رفیع، دلیل روشن، شعلهاى نورافشان، قدرتى غیر قابل شكست و نشانههایى آشكار است و ستیز و مبارزه با آن امكانپذیر نیست، بنابراین آن را گرامى دارید، از آن تبعیت كنید، حقش را ادا نمایید و آن را در جایگاه شایستهاش قرار دهید.»[1]
وقتی این سخنان حضرت در ذهنم آماده شد، به بیان و شرح و تفسیر این کلمات ناب پرداختم، کلماتی که از زبان شیرین حضرت علی علیه السلام ثبت و ضبط شده است، گفتم: این جمله حضرت که می فرماید: «اصْطَفَاهُ لِنَفْسِهِ" اسلام آیینى است كه خداوند آن را براى خود برگزیده» اشاره به این است كه راه رسیدن به قرب خداوند، تنها از طریق آیین اسلام است، هیچ دین و برنامه دیگری نمی تواند بشر را به سمت خداوند و سعادت و امنیت سوق دهد، همان گونه که خداوند در قرآن کریم میفرماید:
«وَمَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلَامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ" [. آل عمران، آیه 85.] هر كس غیر دین اسلام را بپذیرد از او پذیرفته نیست»
دانشجویان که همگی با دقت مطالب را دنبال میکردند گفتند: منظور از جمله «وَ اصْطَنَعَهُ عَلَى عَیْنِهِ" با عنایت خاص خویش آماده ساخته» چیست؟ گفتم: این جمله در مورد امورى گفته مىشود كه شخص به هنگام انجام گرفتن آن حاضر و ناظر باشد و به عبارت دیگر در برابر چشمان او انجام گیرد. و در مورد خداوند، كنایه از نهایت عنایت و مراقبت الهى نسبت به آن است. یعنی اسلام دینی است که خداوند به صورت محکم و جدی از آن حمایت میکند و خائنان آن را خوار و رسوا میسازد.
به دانشجویان گفتم همین کسانی که در مقابل اسلام ایستادهاند گرگ صفتانی هستند که قتل و عام بشریت برایشان کار آسانی است در حالی که اساس اسلام را محبّت تشكیل مىدهد و این یكى از افتخارات ماست كه آیینمان بر پایه محبت است همان گونه حضرت نیز در این خطبه به آن تصریح کردند و امام صادق علیه السلام نیز در این خصوص میفرماید:
آیا دین چیزى غیر از محبّت است؟ خداوند عز و جل میفرماید: بگو (اى پیامبر صلى الله علیه و آله) اگر خدا را دوست مىدارید از من پیروى كنید تا خداوند شما را دوست بدارد»[2]
به دانشجویان که از اقدامات دشمنان کور دل عصبانی شده بودند گفتم: این افراد کور دل و مغرض که هدفشان منافع خودشان است نه سعادت بشریت قطعا شکست خواهند خورد همان گونه که خداوند میفرماید:
«یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ" [ صف، آیه 8.] آنها مىخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند؛ ولى خدا نور خود را كامل مىكند، هر چند كافران خوش نداشته باشند»
حتما اسلام پیروز خواهد شد، پیروزى اسلام بر ادیان دیگر در دو جبهه است؛ یكى جبهه ظاهرى از نظر سیاسى و نظامى و دیگر جبهه باطنى از نظر منطق و استدلال و برهان، زیرا قرآن مجید قویترین دلایل را براى اثبات معارف دینى اقامه كرده كه هر فرد منصفى را وادار به پذیرش مىكند و همانگونه كه مولا در جملههاى بالا فرمود، تشنگان را از چشمههاى جوشان خود سیراب و آبگاههاى علم و معرفت را با دلایل خویش پر مىسازد.
در همین لحظات بود که صدای روح بخش دعای کمیل از نماز خانه دانشکده بلند شد و همگی با چشمانی پر از اشک و دلی شکسته، خود را به چشمه زلال دعای کمیل رساندیم، تا لحظاتی اعمالمان را مرور کرده و از گناهان و کوتاهیهای گذشته و حال استغفار کنیم و ضمن طلب بخشش از خداوند بخواهیم که لحظهای سایه لطف و عنایتش را از ما دریغ نفرماید و توفیق دهد تا از اسلام ناب محمدی دفاع کنیم.
---------------------------
پی نوشت ها:
1: ...ثُمَّ إِنَّ هذَا الْإِسْلَامَ دِینُ اللَّهِ الَّذِی اصْطَفَاهُ لِنَفْسِهِ، وَ اصْطَنَعَهُ عَلَى عَیْنِهِ، وَ أَصْفَاهُ خِیَرَةَ خَلْقِهِ، وَ أَقَامَ دَعَائِمَهُ عَلَى مَحَبَّتِهِ. أَذَلَّ الْأَدْیَانَ بِعِزَّتِهِ، وَ وَضَعَ الْمِلَلَ بِرَفْعِهِ، وَ أَهَانَ أَعْدَاءَهُ بِكَرَامَتِهِ، وَ خَذَلَ مُحَادِّیهِ بِنَصْرِهِ، وَ هَدَمَ أَرْكَانَ الضَّلَالَةِ بِرُكْنِهِ. وَ سَقَى مَنْ عَطِشَ مِنْ حِیَاضِهِ، وَ أَتْأَقَ الْحِیَاضَ بِمَواتِحِهِ. ثُمَّ جَعَلَهُ لَاانْفِصَامَ لِعُرْوَتِهِ، وَ لَافَكَّ لِحَلْقَتِهِ، وَ لَاانْهِدَامَ لِأَساسِهِ، وَ لَا زَوَالَ لِدَعَائِمِهِ، وَ لَاانْقِلَاعَ لِشَجَرَتِهِ، وَ لَاانْقِطَاعَ لِمُدَّتِهِ، وَ لَاعَفَاءَ لِشَرَائِعِهِ، وَ لَاجَذَّ لِفُرُوعِهِ، وَ لَاضَنْكَ لِطُرُقِهِ، وَلَا وُعُوثَةَ لِسُهُولَتِهِ، وَ لَاسَوَادَ لِوَضَحِهِ، وَ لَاعِوَجَ لِانْتِصَابِهِ، وَ لَاعَصَلَ فِی عُودِهِ، وَ لَاوَعَثَ لِفَجِّهِ، وَ لَا انْطِفَاءَ لِمَصَابِیحِهِ، وَ لَامَرَارَةَ لِحَلَاوَتِهِ. فَهُوَ دَعَائِمُ أَسَاخَ فِی الْحَقِّ أَسْنَاخَهَا، وَ ثَبَّتَ لَهَا أَسَاسَهَا، وَ یَنَابِیعُ غَزُرَتْ عُیُونُهَا، وَ مَصَابِیحُ شَبَّتْ نِیرَانُهَا؛ وَ مَنَارٌ اقْتَدَى بِها سُفَّارُهَا، وَ أَعْلَامٌ قُصِدَ بِهَا فِجَاجُهَا، وَ مَنَاهِلُ رُوِیَ بِهَا وُرَّادُهَا. جَعَلَ اللَّهُ فِیهِ مُنْتَهَى رِضْوَانِهِ، وَ ذِرْوَةَ دَعَائِمِهِ، وَ سَنَامَ طَاعَتِهِ؛ فَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ وَثِیقُ الْأَرْكانِ، رَفِیعُ الْبُنْیَانِ، مُنِیرُ الْبُرْهَانِ، مُضِیءُ النِّیرَانِ، عَزِیزُ السُّلْطَانِ، مُشْرِفُ الْمَنَارِ، مُعْوِذُ الْمَثَارِ. فَشَرِّفُوهُ وَ اتَّبِعُوهُ، وَ أَدُّوا إِلَیْهِ حَقَّهُ، وَضَعُوهُ مَوَاضِعَهُ.[نهج البلاغه خطبه 198]
2: «هَلِ الدِّینُ إِلَّا الْحُبِّ إنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونى یُحْبِبْكُمُ اللَّهُ»[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج27، ص: 96]
نظرات
إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَن يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللّهِ فَإِنَّ اللّهِ سَرِيعُ الْحِسَابِ.
به يقين دين (حقيقى كه انبيا آورده و به صورت شرايع به بشر عرضه داشتهاند) در نزد خداوند همان اسلام است، و كسانى كه كتاب آسمانى به آنها داده شده (مانند يهود و نصارى، در دينشان) اختلاف نكردند مگر پس از آنكه آنها را (به حقيقت امر) علم آمد، (آن هم) از روى حسد و برترىجويى. و هر كس به آيات خدا كفر ورزد پس (بداند كه) خداوند زودرس به حساب است