توحید ذاتی.نظری.صفاتی.افعالی یعنی چه؟

00:42 - 1391/10/15
در مورد توحيد و اقسام آن نيز همين موضوع صادق است; توحيد به يك اعتبار تقسيم به صفاتي، افعالي، عبادي، ذاتي، استعاني، حبي و... مي شود و به اعتبار ديگر به نظري و عملي تقسيم مي شود.
توحید

توحيد ذاتي يعني چه؟ توحيد نظري و صفاتي و افعالي يعني چه؟ لطفاً توضيح دهيد.

پاسخ :

به عنوان مقدمه عرض مي شود كه برخي امور ممكن است به اعتبارات مختلف تقسيماتي متعدد داشته باشد كه گاهي اقسام يك تقسيم، در اقسام تقسيم ديگر داخل مي باشند.
در مورد توحيد و اقسام آن نيز همين موضوع صادق است; توحيد به يك اعتبار تقسيم به صفاتي، افعالي، عبادي، ذاتي، استعاني، حبي و... مي شود و به اعتبار ديگر به نظري و عملي تقسيم مي شود.

توحيد نظري: اين بخش، ناظر به بعد معرفتي انسان نسبت به خداوند (از جهت ذات، صفات و افعال) مي باشد و مستقيماً به وظايف عملي انسان در برابر خدا مربوط نمي باشد و شامل توحيد ذاتي، صفاتي، افعالي، خالقي و... مي شود.

توحيد عملي: اين بخش ناظر به وظايف عملي انسان در برابر خداوند مي باشد كه شامل توحيد عبادي، اطاعتي، استعاني، حبّي و... مي شود.

چنانكه ملاحظه مي كنيد برخي از اقسام توحيد (مثل توحيد ذاتي، صفاتي و افعالي) در دايره توحيد نظري و برخي ديگر (مثل توحيد عبادي، استعاني و...) در دايره توحيد عملي قرار مي گيرد. و اينك به توضيح مختصري پيرامون بعضي مراحل توحيد (ذاتي، صفاتي، افعالي، عبادي) مي پردازيم.
محققان اسلامي مباحث مربوط به توحيد را در چهار بخش خلاصه كرده اند: توحيد ذات، توحيد صفات، توحيد افعال و توحيد در عبادت. لكن بعضي از اين اقسام، شعبه هاي ديگري دارد. مثلا: توحيد افعالي شامل توحيد در خالقيت و توحيد در ربوبيّت و توحيد در تقنين مي شود.[1]

توحيد ذاتي: از بارزترين صفات خداست و داراي دو شاخه است.
الف) خداوند مثل و مانندي ندارد، يگانه و بي همتاست، از اين معنا به توحيد واحدي تعبير مي شود و ذيل سوره اخلاص به همين معني اشاره دارد «ولم يكن له كفواً احد» خدا واحد است كه ثاني ندارد و اصلا براي او متصور نيست.
ب) خداوند جزء ندارد، بسيط و غير مركب است از اين معنا به توحيد احدي تعبير مي شود. كه صدر سوره اخلاص به آن اشاره دارد «قل هو الله احد» پس توحيد ذاتي يعني نفي شريك و نفي تركيب از خداوند.[2]

توحيد صفاتي: يعني خداوند هر چند صفات متعدد دارد مانند، علم، قدرت، خالقيت، رازقيت و... ولي اين صفات فقط از نظر مفهوم متعددّند و از نظر مصداق و وجود خارجي عين خدايند، چيزي غير خدا و در كنار خدا نيستند، مثلا ما معلوم خدا و مخلوق خدا هستيم كه مفهوم معلوم غير از مخلوق است لكن در مقام تطبيق و عالم خارج وجود ما يك مصداق است سراسر، مخلوق و معلوم خداست.[3] پس علم خدا و حيات خدا هر دو يكي و با خدا يكي است[4] نه اينكه صفات جدا و زايد بر خدا باشد تا موجود قديم ديگري در كنار خدا باشد.

توحيد افعالي: در جهان، علل طبيعي، داراي آثار ويژه خود هستند، مثل حرارت خورشيد، تيزي شمشير و... همانطوري كه اصل وجود آنها مخلوق خدا است آثار آنها نيز از جانب خدا است، توحيد افعالي يعني در جهان يك مؤثر بالذات داريم. فقط يك وجود است كه اثر گذاري و انجام كار ذاتاً مال خود اوست و تأثير علل مادي و طبيعي و غير خدايي همه و همه در پرتو وجود او و به اتكاء او صورت مي گيرد كه هو القيوم. البته اين سخن به معناي انكار تأثير علل طبيعي نيست، بلكه در عين اعتراف به اينكه خورشيد حرارت دارد و آتش مي سوزاند، معتقديم كه در جهان، يك مؤثر بالذات بيشتر نيست بقيه، همه مؤثر بالعرض و بالغيراند.

توحيد در عبادت: يعني عبادت و پرستش فقط از آن خداست و هيچ فردي جز خدا گرچه از نظر شرف و كمال در مقام بالايي باشد شايسته پرستش نيست.

توضيح آخر اينكه:
توحيد نظري در مقابل توحيد عملي مربوط به علم بندگان مي شود، يعني اولا انسان مراحل توحيد را بفهمد و كسب علم كند وقتي به معارف توحيد و مراتب آن پي برد بدان معتقد و ملتزم باشد، وقتي عقيده درست شد توحيد نظري محقق شده، بعد از آن نوبت عمل است، يعني تمام رفتار و كردار و اخلاق خود را بر پايه ي توحيد استوار سازد. «ان صلاتي و نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين»[5] اينجا توحيد عملي محقق شده و اين بالاترين تعاليم اديان الهي و آسماني است و انبياء هم براي اقامه و دعوت انسانها به توحيد (نظري و عملي) مبعوث شده اند چنانكه توحيد، در فطرت انسانها ريشه دارد.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ توحيد و شرك در قرآن، آية الله سبحاني.
2ـ شناخت خدا صفات خدا، آية الله سبحاني.
3ـ صفات جمال و جلال، آية الله سبحاني.
4ـ ترجمه بداية المعارف، آية الله محسن خرّازي (مترجم مرتضي متقي نژاد) ج1.[1] . سبحاني، منشور جاويد، قم، انتشارات توحيد، جلد2، ص19 و 181.
[2] . سبحاني، اللهيات، قم، مركز جهاني چاپ قدس جلد2، ص11 و طباطبائي، بداية الحكمة، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، ص168.
[3] . همان، منشور جاويد، ص19.
[4] . صدر الدين شيرازي، اسفار، بيروت، احياء تراث، چاپ چهارم، جلد6، ص120.
[5] . انعام/162.

منبع:سایت اندیشه قم

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 2 =
*****