قسمت هشتم از روایت داستانی هجده بانو روایت بانو نیلوفر زهرایی

چکیده:«...توی جمع فامیل ها همیشه بدون حجاب بودم و پسرخاله و پسر دایی رو نامحرم نمیدونستم و اونها رو مثل برادرم میدونستم اگه کسی هم اعتراض میکرد میگفتم وقتی خودم راحتم به کسی ربطی نداره... »

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
13 + 0 =
*****