هشدار نسبت به ثروت‌اندوزی با قوانین مالی در اسلام

09:35 - 1403/06/27

تردیدی نیست که دین اسلام دارای قوانین مالی مثل خمس و زکات است که درآمد به دست‌آمده باید در مسیر تقویت و پاسداری از دین و دین‌داری هزینه شود، با این حال انحراف برخی افراد «عالم‌نما» در ثروت‌اندوزی از این راه نمی‌تواند دلیل بر نقص قوانین اسلامی باشد.

یکی از شبهات و اشکال‌هایی که گاه از سوی دشمنان و گاه از سوی افراد غافل، پیرامون دین اسلام مطرح است، دخالت و تصرف قوانین اسلامی در ثروت مردم است. قوانینی مثل خمس و زکات که با مسائل اقتصادی گره خورده، مردم دین‌دار را به پرداخت بخشی از ثروت خود به نمایندگان دین مجبور می‌سازد. این شیوه از ابتدای ظهور اسلام وجود داشته و در دوران معاصر نیز ادامه دارد.

آنچه که باعث ایجاد تردید و شبهه پیرامون صحت و واقعی بودن اصل این قانون می‌کند، رفتار غلط و نادرست بعضی از افراد به اسم «عالم دینی» است، به‌گونه‌ای که به بهانه دین و با استفاده از قوانین مالی و اقتصادی در اسلام، برای خود تجارت راه انداخته و کسب ثروت می‌کنند.

چند نکته در پاسخ بیان می‌گردد:

الف- دین اسلام مجموعه‌ای از قوانین و تعالیم الهی است که بر قلب مبارک خاتم‌الانبیاء صلی‌الله‌علیه‌وآله نازل شد و ایشان بدون کم و کاست آنها را به مردم ابلاغ کردند. این مجموعه به دو بخش مهم قرآن و سنت تقسیم می‌شود و مسلمانان باید به هر دو اهمیت دهند. در قرآن به صراحت نام قانون «خمس»[1] و «زکات»[2] بیان شده و تردیدی در اصل این قوانین نیست.

با توجه به آنکه ظهور دین اسلام باعث یک تحول فرهنگی عظیم و بی‌نظیر در منطقه حجاز و سپس در نقاط مختلف دنیا شد، هیچ شکی وجود ندارد که فعالیت‌های فرهنگی و کارآمد نیاز به پشتوانه مالی دارد و بدون آن، تأثیرات مثبت ناچیز خواهد بود. ازاین‌رو، پیامبر اعظم صلی‌الله‌علیه‌وآله دو رکن مهم پیشرفت و گسترش دین اسلام را، جهاد و جان‌فشانی‌های امیرالمؤمنین علیه‌السلام و همچنین ثروت‌های فراوان حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها معرفی کردند.[3]

به هر حال، یکی از شواهد مهم بر مقدس بودن و کاربردی بودن این قوانین و قانون‌های مشابهی که با مسائل مالی ارتباط دارند، آن است که هزینه‌های به دست آمده از این قوانین در اموری مصرف می‌شود که به تقویت دین و دین‌داری کمک می‌کند؛ مانند حمایت‌های مالی از فقیران و بی‌چارگان و ساخت مراکز دینی و تبلیغ گسترده دین در میان غیر مسلمانان.

ب- در شبهه مزبور، عنصر اختیار و اراده در انسان‌ها نادیده گرفته شده؛ زیرا خداوند به عالمان مسلمان هشدارهای لازم را صادر کرده و فرموده که همانند عالمان یهود رفتار نکنید که با دین خدا، به جمع‌آوری ثروت روی‌ آورده و نه تنها مردم را منحرف کردند؛[4] بلکه اصل دین را نادرست جلوه دادند.[5]

اما متأسفانه در برخی زمان‌ها این هشدار توسط مسلمانان نادیده گرفته شده و بدبینی به اصل دین را به همراه داشت. با این حال، این رفتار نادرست برخی مسلمانان نمی‌تواند معیار و شاخص مناسبی برای گریز از دین صحیح باشد و هنوز عالمان با تقوا و خدا ترس در جامعه حضور دارند.

پی‌نوشت:
[1]. انفال، 41.
[2]. توبه، 60.
[3]. معروف حسینی، هاشم، سيرة الأئمة الاثني عشر علیهم‌السلام، ج‏2، ص47، المكتبة الحيدرية.
[4]. توبه، 34.
[5]. بقره،‌41.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 12 =
*****