راهکار فرهنگی برای مانع شدن از بلند شدن پرچم نفوذ فرهنگی در کشور، یا پایین کشیدن پرچم سبک زندگی دشمن‌گونه، معرفی فرهنگ دفاع مقدس و گسترش سبک زندگی شهدایی و سیره آنان در جامعه است.
نفوذ فرهنگی تغییر سبک زندگی و متأثر شدن از وسوسه‌های دشمنان ذیل جنگ نرم و روانی دشمن قرار می‌گیرد. چراکه به صورت تدریجی، آرام و بدون هیاهوی جنگ سخت و با ابزاری متفاوت از نبردهای معمول صورت می‌گیرد. از جمله ابزارهای این نوع جنگ، رسانه‌های مختلف هستند که با تغییر باورها و ارزش‌های فرد و جامعه، اثر خود را می‌گذارند.
در همین زمینه رهبر انقلاب در دیدار پیشکسوتان و فعالان دفاع مقدس و مقاومت تأکید کردند: «پرچم نفوذ فرهنگی و سبک زندگی دشمن و وسوسه‌های خصمانه دشمن نباید در داخل کشور در دستگاه‌های مختلف ما برافراشته شود. باید مراقبت کرد، همه موظف‌اند».[1]
روشن است که برای مراقبت از نفوذ فرهنگی باید به سلاح جنگ نرم؛ یعنی رسانه مجهز شد و از جذابیت‌های آن استفاده کرد. اما مسئله‌ای که وجود دارد این است که این نوع سلاح صرفاً قالب‌هایی هستند که نیازمند محتوا هستند، سوال اصلی این است که در میان انبوه محتوایی که وجود دارد، از کدام یک باید استفاده کرد که توانایی مقابله در این جنگ نرم و روانی را داشته باشد؟
در پاسخ به این سؤال می‌توان به سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار دست‌اندرکاران کنگره ملی شهدای استان کهگیلویه و بویراحمد، استناد کرد.
«آن که در مقابل این جنگ روانی با تمام وجود ایستاد، او کیست؟ همان جوان‌هایی هستند که شما الان دارید برایشان بزرگداشت برگزار می‌کنید. آن جوانِ اهل فلان نقطه‌ی کشور، فلان شهر، فلان قوم، فلان استان که می‌رود در مقابل دشمن می‌ایستد، نه در میدان نظامی احساس خوف می‌کند، نه تحت‌تأثیر حرف‌های سیاسی او قرار می‌گیرد، نه فرهنگ او را می‌پذیرد؛ او است که در مقابل این جنگ روانی با همه‌ی وجود ایستاده؛ این را زنده کنید. در این بزرگداشت‌ها این حقیقت را مجسّم کنید و نشان بدهید».[2]
در واقع شهدا همان‌طور که نگذاشتند پرچم دشمن در جنگ سخت در مرزهای ایران اسلامی بلند شود، امروزه فرهنگ دفاع مقدس می‌تواند مانع برافراشته شدن پرچم جنگ نرم و روانی دشمن داخل کشور شود، چرا که شهدای دفاع مقدس که عمدتاً هم جوان بودند، پیش از آنکه زیر بمباران جنگنده‌های رژیم بعث باشند، زیر هجمه‌های فرهنگی دهه اول انقلاب از سوی شرق و غرب و دنباله‌های داخلی آن بودند که با ایسم‌ها و مکاتب مختلف بروز و ظهور داشتند؛ اما چون توانسته بودند در آن کارزار تحت تأثیر وسوسه‌های خصمانه دشمن قرار نگیرند، در میدان پیکار نظامی نیز سرافراز و پیروز شدند.
اینکه چگونه شهدا توانستند این مقابله را در جنگ نرم و روانی انجام دهند از دو جهت قابل تحلیل است:
نخست جذابیت جمهوری اسلامی بود که در دو جهت سیاسی و معنوی تجلی یافته بود. در بعد سیاسی، ایستادگی مقابل استکبار و تغییر دوگانه سلطه‌گر و سلطه‌پذیر بود و گفتمان جدید ظلم‌ستیزی را در جامعه بین‌الملل مطرح کرد. در بعد معنوی، ایمان به خدا را دوباره در جامعه بشری احیا کرد و احساسات دینی رونق پیدا کرد.
علاوه بر این جذابیت، فطرت پاک انسانی که به مقابله با ظلم و همراهی با حق تمایل دارد را می‌توان عامل دوم در زمینه توانایی شهدا در ایستادگی در مقابل نفوذ فرهنگی دشمن دانست.
آن جذابت جمهوری اسلامی در دو بعد سیاسی و معنوی نه‌تنها کم نشده، بلکه افزوده نیز شده است. فطرت پاک بشر نیز همواره میان انسان‌ها مشترک است و تغییر و تبدیلی در آن پیدا نمی‌شود. ازاین‌رو تنها کاری که باید صورت بگیرد، عرضه سبک زندگی فردی و اجتماعی شهداست. همان‌طور که رهبر انقلاب فرمودند: «روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند».[3]
پی‌نوشت:
[1]. پایگاه اطلاع‌رسانی مقام معظم رهبری، https://khl.ink/f/57660
[2]. پایگاه اطلاع‌رسانی مقام معظم رهبری، https://khl.ink/f/57489
[3]. پایگاه اطلاع‌رسانی مقام معظم رهبری، https://khl.ink/f/29033