نکنه عقربه ها خواب بمونند!

00:27 - 1391/10/05
.
امام مهدی (عج)

اسم جمعه که میاد عطر یاد مهمون عزیزی به مشام می رسه که جمعه با نام او گره خورده.

اسم جمعه که میاد شوق دیدن صاحبخونه ای تازه می شه که یک عمره، سر سفره نعمتش نشسته ایم.

اسم جمعه که میاد قلب همه ی منتظرای عاشق تندتر می زنه و در چشم هاشون می شه نگرانی رو دید.

جمعه روزیه که به خاطر اون وجود نازنین، آفتابش با دعای ندبه طلوع می کنه و با دعای سمات به غروب می نشینه.

جمعه روزیه که ولادت با سعادت مهدی (عج) در اون واقع شده.

جمعه روزیه که مقام مقّدس امامت به صاحب الامر(عج) عطا شده.

جمعه روزیه که خدای مهربون لقب

آن را به امام عصر (عج) داده.

جمعه روزیه که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و ائمه ی معصومان (علیهم السلام) مژده ی ظهور رو در اون دادن.

جمعه روزیه که پیروزی مؤمنان بر دشمنان اسلام در اون رخ می ده. راستی، می دونستی جمعه یکی از القاب شریف امام زمانه؟

روزای جمعه که میاد عقربه های ساعت مضطربند. نکنه خواب بمونند؟

نکنه از همدیگه جا بمونند؟ روزای جمعه که میاد چشم های مشتاق، لحظه شماری می کنند تا اون ساعت موعود فرا برسه.

روزای جمعه روزای عشق و امید و انتظاره. عشق و امید به اون کسی که وقتی بیاد حکومت های ظالم رو ریشه کن می کنه.

کسی که وقتی بیاد دیگه هیچ کس دروغ نمی گه، دیگه هیچ کس در دلش حسد و کینه را جمع نمی کنه، دیگه هیچ کس دزدی نمی کنه.

کسی که وقتی بیاد آسمون ابری، بارون های رحمتش رو می باره و زمین بعد از این همه خشکسالی، سرسبز و زنده و غرق نعمت می شه.

کسی که وقتی بیاد صلح و صفا و دوستی را برقرار می کنه. کسی که وقتی بیاد هیچ کس فقیر و نیازمند نمی مونه.

کسی که وقتی بیاد هیچ کس بی کار و بی سرپناه نمی مونه.

کسی که وقتی بیاد حکومت عدل و دادگری رو در جهان برقرار می کنه.

راستی فکر می کنی جمعه ای که او بیاد تو چه ماهیه؟ اردیبهشت؟ مرداد؟ مهر؟ بهمن؟...

فکر می کنی اون جمعه تو چه فصلیه؟ بهار؟ پاییز؟ زمستون؟...

فکر می کنی اون جمعه، آسمون چه وضعی داره؟ یه روز روشنه یا یه شب تاریک؟ آفتابیه یا ابری و بارونی؟...

فکر می کنی اون جمعه، زمین چه رنگیه؟ سبز و پر از گل های رنگارنگ؟ غرق برگ های زرد و خشکیده یا پوشیده از برف های سپید؟...

فکر می کنی اون جمعه پرنده ها چه آوازی را می خونن؟

فکر می کنی اون جمعه دل های عاشق، چشم های گریون و دست های ملتمس چه می کنند؟

فکر می کنی اون جمعه که قراره یه مهمون محترم بیاد چقدر خوشحال می شیم؟ چقدر از دیدن اون و در کنار اون بودن لذّت می بریم؟ فکر می کنی اون جمعه که قراره یه مسافر آشنا و صمیمی که سال ها از او دور بوده ایم و دل های ما به یادش می تپیده، از سفر برگرده با چند تا دسته گل و جعبه شیرینی به دیدنش می رویم؟ چه هدیه هایی می بریم؟ چقدر مشتاق حرف های شیرین و شنیدنی او هستیم؟
امام زمان (عج)

اصلاً فکر می کنی برای اون جمعه آن قدر آمادگی داریم که به استقبالش بریم؟

فکر می کنی این همه پرچم های رنگارنگ که خونه ها و مغازه ها را مزین کرده کافیه؟

فکر می کنی این همه چراغونی کوچه و خیابان برای جشن حضور کافیه؟

فکر می کنی...

اما راستی، چه فرقی می کنه اون جمعه تو کدوم ماهه؟

جمعه ای که اون حتماً میاد، مثل فروردین پر از نسیم شادی بخش و نشاط آوره، مثل مهر سرشار از عطر محبته و مثل دی سیراب باران رحمت و برکته. چه فرقی می کنه اون جمعه تو کدوم فصله؟ جمعه ای که اون میاد حتی اگه یه زمستون سرد هم باشه، دلش رو به بهار وجود اون می سپاره تا معنی زندگی دوباره را بفهمه. چه فرقی می کنه که آسمون در چه وضعی باشه ؟ جمعه ای که اون میاد، حتی اگه یه شب تاریکم باشه از حضور اون غرق نور می شه و می درخشه.

صبح و روشنی همه جا رو می گیره و نم نم بارون محبتش شادی می آفرینه.

چه فرقی می کنه اون جمعه، زمین چه رنگی داشته باشه؟

جمعه ای که اون میاد، زمین زیر قدم های مبارکش سبز سبز سبز می شه و زیباترین پرندگان، زیباترین درودها رو در آوازشون نثار او می کند.

روزای جمعه که میاد عقربه های ساعت مضطربند. نکنه خواب بمونند؟

جمعه ای که او میاد، آسمون اشک های شوقشو به پای اون می ریزه و لب تمام غنچه ها به خنده باز می شه تا به او سلام کنند.

جمعه ای که اون میاد، گل های رنگارنگ همه زمین را معطر می کنند و چشم همه ی منتظران با دیدن گل وجود اون عزیز از شادی برق می زنه.

جمعه ای که اون میاد، همه ی دل های عاشق جمع می شن تا در جشن پایان انتظار شرکت کنند و همه ی دست هایی که برای دعا بالا می رفتن، پایین میان تا زودتر دست در دست امامشون بذارن و با اون بیعت کنند.

جمعه ای که اون میاد، یعنی همون جمعه ی موعود، یه عزیز خیلی دوست داشتنی که بیش از هزار سال از اون دور بوده ایم میون جمع ما میاد و ما می تونیم اونو از نزدیک ببینیم.

جمعه ای که حتماً میاد، اون مسافر آشنایی که از همه ی ما بیشتر مشتاق و منتظر بوده میاد تا با نگاهش ما رو مجذوب خودش بکنه و حرف هایی رو که دوست داریم فقط به اون بگیم، بشنوه.

جمعه ای که اون میاد...

راستی، فکر می کنی در جمعه ی نزدیکی که اون میاد چطور باید به استقبالش بریم؟

بخش مهدویت تبیان

منبع: نشریه موعود نوجوان، ش24.

نویسنده: مریم علی یار

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
16 + 1 =
*****