به گزارش رهروان ولایت به نقل از مهر از موسسه واشنگتن، مهمترین نگرانی جامعه بین الملل عدم پایبندی ایران به انجام تعهدات خود در حوزه فعالیتهای اتمی است. تهران بارها اعلام کرده که برنامه هستهای این کشور ابعاد نظامی ندارد، اما همزمان مانع بازرسی کامل از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی میشود. مهمترین نگرانی کنونی جامعه بین الملل، برنامه غنی سازی ایران است. در واقع، سانتریفوژهای ایرانی از فناوری سانتریفیوژهای پاکستانی الگوبرداری کرده است. ترس اصلی اینجاست که بدون برطرف شدن نگرانیها در خصوص اهداف و نیات ایران، این کشور با ادامه فعالیت غنی سازی دست کم ظرف چند ماه بتواند یک بمب هستهای بسازد. اما این واقعیت تحتالشعاع سایر جنجالها مخفی مانده است و بسیاری به اشتباه بر این باورند که ایران مسیری طولانی تا رسیدن به غنی سازی 90 درصدی و ساخت بمب قرار دارد.
اگر چنانچه ایران اجازه پیدا کند که همچنان با پنهان کاری و عدم شفاف سازی به غنی سازی ادامه دهد، ما با خطری دوگانه مواجه خواهیم شد. اول آنکه مهارت و تخصص تهران در فناوری سانتریفیوژها افزایش پیدا خواهد کرد و دیگر آنکه ایران با جایگزین ساختن این سانتریفیوژها به جای سانتریفیوژهای قدیمی با سرعت بیشتری می تواند مواد مورد نیاز خود برای ساخت بمب را تولید کند.
ایران هم اکنون 240 کیلوگرم اورانیوم غنی شده 20 درصدی دارد که میتواند 27 کیلوگرم اورانیوم با غلظت 90 درصد تهیه کند و از آن برای ساخت یک بمب اتمی معمولی استفاده کند. البته طرحهای تسلیحاتی پیشرفتهتر، اورانیوم پایین تری نیاز دارند. به عنوان مثال، بمبهای پاکستان که طراحی آنها چینی است 15 کیلوگرم و بمبهای آمریکایی 7 کیلوگرم اورانیوم غنی شده 90 درصدی نیاز دارند.
این احتمال وجود دارد که ایران با ادامه غنی سازی چندین طرح همزمان را در نطنز و یا فردو پیگیری کند. اگر چه بخشی از ذخیره اورانیوم در ایران در رآکتورهای پژوهشی مورد استفاده قرار میگیرد، اما باز هم احتمال استفاده از آنها در سانتریفیوژها وجود دارد.
برآوردها نشان میدهد که ایران میتواند از هر زمانی که اراده کند در ظرف مدت نه ماه 4 بمب بسازد و اگر چنانچه بتواند 960 کیلوگرم اورانیوم 20 درصدی تولید کند این زمان بسیار کاهش پیدا خواهد کرد.
در شرایط کنونی آمریکا بر این امر اصرار دارد که با توجه به شواهد موجود ایران هیچ تصمیمی برای ساخت بمب هستهای ندارد. با این حال، با توجه به اینکه ایران از اورانیوم با غلظت بالا برخوردار است، به راحتی میتواند آزمایشهای مورد نظر خود را انجام دهد.
تجربیاتی از گذشته
برخی کشورها از جمله بلاروس و اوکراین با تشویق قدرتهای بزرگ، برنامه تسلیحات اتمی خود را کنار گذاشتهاند. این وضعیت در خصوص آفریقای جنوبی در سالهای پایانی رژیم آپارتاید نیز به وجود آمد. برخی کشورها نیز همانند سوئیس و سوئد در دهه 1960 و یا برزیل و آرژانتین در دهه 1980 با تهدید و فشار دیپلماتیک یا ارزیابیهای خود از پیگیری برنامه تسلیحاتی خود صرف نظر کردهاند.
اما تحقق این سناریو در خصوص ایران بسیار بعید است. در حقیقت، نظام ایران از سرنوشت صدام حسین و معمر قذافی تجربیات گرانبهایی اندوخته و میداند که هر دوی آنها پس از تسلیم در برابر فشارهای دیپلماتیک و کنار گذاشتن برنامه اتمی خود سرنگون شدند. یکی از مسائل مهم در رسیدن به هر گونه مصالحه اینست که ایران با اقرار به پنهانکاریهای پیشین خود بتواند اعتماد جامعه جهانی را به وعدههای خود جلب کند.
علاوه بر این، هر چند برخی به این موضوع اشاره کردهاند که باید به ایران اجازه داد تا در سطح پایین به غنی سازی ادامه دهد، اما ایران به چنین توانمندی نیاز چندانی ندارد، چرا که روسیه اورانیوم مورد نیاز ایران برای نیروگاه هستهای بوشهر را برای ده سال آینده تضمین کرده و پیش نویس تمدید ده ساله آن نیز هم اکنون آماده شده است.
نتیجه گیری
مذاکرات به دلیل ماهیت خاص خود عموما زمان بر هستند. با این حال، ایران همچنان به غنی سازی خود با شتاب فراوان ادامه میدهد و این واهمه را به وجود آورده که زمان به نفع نظام ایران در حال سپری شدن است. همچنین نگرانیهایی در خصوص اهداف و برنامههای ایران برای استفاده از این میزان اورانیوم غنی شده وجود دارد. عدم قطعیت در خصوص زمان تبدیل شدن ایران به یک دولت هستهای نیز موجب پیچیدهتر شدن شرایط شده است.
تا زمانی که ایران برنامه هستهای خود را متوقف نکرده و یا نشانههایی از تغییر رویکرد ایران بر اثر تحریمها به دست نیامده نمیتوان نسبت به نتیجه بخش بودن مذاکرات چه در قالب گفتگوهای دوجانبه و چه در قالب 1+5 چندان خوش بین بود.