چکیده: در هنگامهای که جهان در آتش جهل مادیگری میسوخت و از طراوت اندیشهها خبری نبود، گلی از گلستان مصطفوی شکفتن آغاز کرد. بالید و برآمد و رایحه روانبخش اخلاص، معنویت و توکل را در هر کران پراکند.
رهروان ولایت ـ در هنگامهای که جهان در آتش جهل مادیگری میسوخت و از طراوت اندیشهها خبری نبود، گلی از گلستان مصطفوی شکفتن آغاز کرد. بالید و برآمد و رایحه روانبخش اخلاص، معنویت و توکل را در هر کران پراکند. آن روح قدسی و حقیقت همیشه زنده، غبار را از خورشید پر فروغ اسلام ناب محمدی (صلّاللّهعلیهواله) و فرهنگ پر بار قرآن و عترت زدود و درخششی جانبخش در برابر دیدگان جهانیان پدید آورد.
جد اعلای امام خمینی(سید دین علی) اصالتا نیشابوری بود و سپس به ایالت کشمیر از توابع هندوستان مهاجرت کرد و در زمرۀ علمای آن ناحیه قلمداد گردید و در همان جا به شهادت رسید.
ایشان دارای فرزندی بود مشهور به سید احمد، که در بین سالهای 1240 تا 1250ه.ق از کشمیر به نجف و کربلا مسافرت نمود، در آنجا با فردی به نام یوسف که اهل روستای کمره(خمین کنونی) بود آشنا شد. مرد روستایی که به مقامات علمی و معنوی سید احمد پی برده بود از وی میخواهد که به خمین آید و مردم آن دیار را از پرتو کمالات و بیانات خویش بهرهمند گرداند. سید احمد دعوت وی را اجابت نمود و پس از سکونت در خمین، در تاریخ هفدهم رمضان 1257ه.ق با سکینه دختر محمد حسین بیک که خواهر یوسف خان مذکور بود، ازدواج مینماید. حاصل این پیوند مبارک سه دختر و یک پسر بود؛ سید احمد علاوه بر سکینه خانم دو زن دیگر به نامهای شیرین خانم (دختر مرحوم عابد گلپایگانی) و بی بی جان خانم ( دختر کربلایی صدر علی خمینی) داشته است. سرانجام این سید وارسته در اواخر سال 1285ه.ق در خمین دار فانی را وداع گفت و جنازه اش به کربلا منتقل و در همان جا به خاک سپرده شد.
کوچکترین فرزند سید احمد، سید مصطفوی نام داشت که در روز 29 رجب 1278ه.ق در همان اتاقی که حضرت امام خمینی متولد شدند دیده به جهان گشود.[1]
آقا مصطفوی تحصیلات مقدماتی را در مکتب خانههای خمین سپری کرد. او ادامه درس را نزد مرحوم آقا میرزا احمد، فرزند حاج ملا حسین خوانساری پی میگیرد و برای ادامه تحصیل اول به اصفهان و بعد عازم نجف اشرف میشود، البته قبل از آن با هاجر خانم (دختر آقا میرزا احمد مجتهد خوانساری) ازدواج میکند. ایشان در عتبات عالیات از محضر علمایی چون شیخ انصاری بهرهمند شدند تا به درجه اجتهاد رسیدند و سپس به زادگاه خویش جهت ترویج و انجام خدمات دینی برمیگردند.
سید مصطفوی موسوی از هاجر خانم سه پسر و سه دختر به دنیا میآورند، که در تاریخ 20جمادی الثانی 1320ه.ق فرزندی به دنیا آمد که سید مصطفوی نام آن را روح اللّه گذاشت.[2]
و چون روح حضرت امام متصل به روح پروردگار و شعاعی از روح خدا بود و طبق فرمايش امام صادق (عليهالسلام) «پیوستگی روح مومن به خداوند از اتصال اشعۀ خورشید به خود خورشید افزونتر است»، شاید بتوان گفت انتخاب اسم روح اللّه برای او از الهامات الهی بود.
-------------------------------------
پینوشت:
1).خاطرات آیت اللّه پسندیده، به کوشش محمد جواد مرادی نیا، ص14.
2).علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ص318.