ابوبصیر آن راوی حدیث و از اصحاب صادقَیْن علیهماالسلام ، نابینا شده بود؛ روزی محضر مبارك مولایش امام محمّد باقر علیه السلام وارد شد و اظهار داشت : یاابن رسول اللّه ! آیا شما وارثان و جانشنان پیامبر خدا هستید؟
حضرت در پاسخ فرمود: بلی . سؤ ال كرد: آیا پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وارث علوم همه انبیاء عظام علیهم السلام بوده است ؟
حضرت فرمود: بلی ، او در تمام علوم و فنون وارث تمامی پیامبران الهی علیهم السلام می باشد. گفت : آیا شما اهل بیت عصمت و طهارت ، نیز در تمام علوم و فنون وارث پیامبر هستید؟ فرمود: بلی ، ما وارث تمامی علوم و فنون او می باشیم .
سپس افزود: آیا شما توان آن را دارید كه مرده را زنده و مریض را شفا دهید؟ و آیا از آنچه انسان ها انجام می دهند و یا در درون خود پنهان دارند، آگاه هستید؟ امام علیه السلام فرمود: بلی ، ولیكن تمامی آنچه را كه ما انجام می دهیم ، با إ ذن و اراده خداوند متعال است .
پس از آن فرمود: ای ابوبصیر! نزدیك بیا، چون كنار حضرت قرار گرفت ، دست مبارك خود را بر صورت و چشم او كشید كه تمام فضاء برایش نورانی شد و همه چیز را به خوبی مشاهده كرد.
سپس فرمود: آیا این حالت را دوست داری كه بینا باشی و در قیامت همانند دیگر افراد گرفتار حساب و بررسی اعمال گردی ؟ و یا آن كه همان حالت نابینائی را دوست داری و این كه در قیامت بدون دردسر وارد بهشت گردی ؟ ابو بصیر عرض كرد: می خواهم همانند قبل نابینا باشم .
پس امام محمّد باقر علیه السلام دستی بر چشم های ابوبصیر كشید و به حالت اوّل بازگشت .
چهل داستان و چهل حديث از امام محمد باقر(ع)/ عبدالله صالحي
منبع: اندیشه قم
حکایت و داستان