رهروان ولایت ـ یكی از كلماتی كه در قرآن كریم، كاربرد زیادی دارد؛ كلمهی «أولوا الألباب» است؛ که شانزده بار در آیات مختلف، آمده است.[1]
«أَلْباب» جمع «لُبّ» و به معنى«مغز» است و مغز هر چیز، بهترین و اساسىترین قسمت آن است به همین خاطر است که به «عقل» و «خرد» انسانها، «لُبّ» گفته مىشود، مثلا وقتی گفته میشود: «لبّ کلام» یعنی: اصل و اساس کلام. و «أولوا الألباب» از کسانی که عقل دارند، بالاترند زیرا منظور قرآن کریم از «أولوا الألباب» کسانی است که علاوه بر اینکه عقل دارند، عقل و خرد خود را بکار میگیرند و به وسیلهی آن راه سعادت را پیدا میکنند.[2]
نشانههای «أولوا الألباب» در قرآن کریم:
خداوند حکیم در قرآن کریم، گاهی خردمندان را مخاطب قرار میدهد و روی سخن را متوجه آنان ميكند و گاهی، درک بعضی از سخنهای خود را مخصوص خردمندان معرفی فرموده و در جاهای دیگری، خصوصیتهایی از «أولوا الألباب» را بیان میفرماید؛ که از مجموع آنها میتوان، نشانههایی از «أولوا الألباب» بدست آورد که به این نشانهها اشاره میشود:
1- اهل تقوا و پرهیزکاری هستند.[3]
2- اهل تذکّر و پند گرفتن [4] هستند.[5]
3- در همه حال، به یاد خداوند هستند.[6]
4- به امید یافتن حقّ، به سخنان گوش میدهند و پیرو بهترین سخن هستند.[7]
پس یکی از نشانههای «أولوا الألباب» (خردمندان) این است که به سخنان دیگران (بدون در نظر گرفتن گوینده و چیزهای دیگر)، گوش میدهند و با نیروى عقل و خرد، بهترین آنها را انتخاب میکنند [8] و خداوند به چنین افرادی بشارت داد، آنجا که به پیامبرش(صلیاللهعلیهوآله) فرمود: «... فَبَشِّرْ عِبَادِ * الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئكَ الَّذِینَ هَدَئهُمُ اللَّهُ وَ أُوْلَئكَ هُمْ أُوْلُواْ الْأَلْبَاب؛[زمر/17 و 18] پس بندگان مرا بشارت ده! همان كسانى كه سخنان را مىشنوند و از نیكوترین آنها پیروى مىكنند آنان كسانى هستند كه خدا هدایتشان كرده و آنها خردمندانند».
خردمندان، حکمت را از هرکه آن را بیاورد فرا میگیرند:
روایت است از امام علی(علیهالسلام) که: «حکمت را فرا بگیر از هر که آن را برایت آورد و نگاه کن به آنچه گفته؛ نه به آنکه گفته»؛[9] و این روایت هم میتواند دلیل بر مطلب ما باشد.
شیعیان، اولوا الالباب هستند:
محمد بن مروان میگوید از امام صادق(علیهالسلام) پرسیدم از این آیه که میفرماید: «هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ؛[زمر/9] آيا دانشمندان با غير دانشمندان برابرند، اين را فقط خردمندان مىفهمند» فرمود: ما آن كسانى هستيم كه علم داريم و دشمنان ما كسانى هستند كه غير عالمند و شيعيان ما خردمندانند.[10]
«شاهنامه فردوسی» هم خوبی دارد:
شهید مطهری که میتوانیم او را یکی از «أولوا الألباب» زمان خودمان به حساب آوریم، از کتابی مانند «شاهنامه فردوسی» نیز تعریف میکند و آن را کتابی حماسی میداند و میگوید: «واقعا همه شعرای فارسی زبان دیگر از هزار سال پیش تا امروز ناتوان بوده اند كه مثل فردوسی حماسه بگویند. همان طوری كه غزل حافظ هم خودش یك شاهكار است و از زمان حافظ تا حالا كسی نتوانسته است برابری كند با حافظ».[11]
لغت و زبان شنونده، مانع پذیرفتن سخن خوب گوینده نیست:
و همچنین شهید مطهری، در مورد اینکه؛ نوع لغت و زبان شنونده، نمیتواند مانعی برای پذیرفتن سخن خوب گوینده باشد و حکمت و سخن حقّ، میتواند از هر شخص یا هر زبان دیگر به انسان برسد؛ چنین میگوید: «یكی از مسائلی كه بهانه قرار داده شده تا آیین مسلمانی را بر ایرانیان تحمیلی نشان دهند، این است كه می گویند: ایرانیان در طول این تاریخ زبان خود را حفظ كردند و آن را در زبان عربی محو و نابود نساختند.
شگفتا! مگر پذیرفتن اسلام مستلزم این است كه اهل یك زبان، زبان خود را كنار بگذارند و به عربی سخن گویند؟ شما در كجای قرآن یا روایات و قوانین اسلام چنین چیزی را می توانید پیدا كنید؟
اصولاً در مذهب اسلام كه آیین همگانی است مسأله ی زبان مطرح نیست. ایرانیان هرگز در مخیّله شان خطور نمی كرد كه تكلم و احیای زبان فارسی مخالف اصول اسلام است و نباید هم خطور می كرد».[12]
پس خردمندان، علاوه بر اینکه اهل تقوا و پند گرفتن و یاد خدا در همه حال هستند، به امید یافتن حقّ، به سخنان گوش میدهند و پیرو بهترین سخن هستند، که امام علی(علیهالسلام) فرمود: «حکمت را فرا بگیر از هر که آن را برایت آورد و نگاه کن به آنچه گفته؛ نه به آنکه گفته».[13]
------------------------------
پینوشت:
[1]. بقره/179 و 197 و 269 - آلعمران/7 و 9 - مائده/100 - یوسف/111 - رعد/19 - ابراهیم/52 - ص/29 و 43 - زمر/9 و 18 و 21 - غافر/54 - طلاق/10
[2]. با استفاده از تفسیر نمونه، ج2، ص342
[3]. مانند: بقره/179 و 197 که خداوند متعال، اولوا الالباب را امر به تقوا میفرماید
[4]. تذکر یعنی یادآوری و پند گرفتن مداوم «قاموس قرآن، ج3، ص16 و 17»
[5]. بقره/269 و آلعمران/7
[6]. آلعمران/190 و 191
[7]. ترجمه المیزان، ج17، ص380
[8]. با استفاده از تفسیر نمونه، ج19، ص412
[9]. خُذِ الْحِكْمَةَ مِمَّنْ أَتَاكَ بِهَا وَ انْظُرْ إِلَى مَا قَالَ وَ لَا تَنْظُرْهُ إِلَى مَنْ قَال«تصنیف غرر الحكم و درر الكلم(ناشر: دفتر تبلیغات)، ص58»
[10]. عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ قَالَ نَحْنُ الَّذِينَ نَعْلَمُ وَ عَدُوُّنَا الَّذِي لَا يَعْلَمُ وَ شِيعَتُنَا أُولُو الْأَلْبَابِ «مشكاة الأنوار في غرر الأخبار(ناشر: حیدریه)، ص95»
[11]. مجموعه آثار شهید مطهری، ج14، ص428 آدرس
[12]. همان، ص105 و 106 آدرس
[13]. تصنیف غرر الحكم و درر الكلم(ناشر: دفتر تبلیغات)، ص58