خداوند واحد است؛ با اوصافي معيّن

17:23 - 1393/06/28
چکیده: بدون شک خدایی در خارج هست، پس اوصاف و ویژگی‌هایی مختص به خود دارد که آن‌ها ربطی به ذهن ما ندارند و این انسان است که با تلاش و کوشش و مطالعه باید آن اوصاف و ویژگی‌ها را بشناسد.
خدا هست

رهروان ولایت ـ یکی از سوالاتی که همیشه و در همه زمان‌ها ذهن بشر را به خود مشغول کرده است، این است که آیا به راستی این عالم با این عظمت و بزرگی، آفریننده و خدایی دارد یا بدون آفریننده بوده و تصادفی به وجود آمده است؟

هر عقل سلیمی حکم می‌کند که این نظم شگفت‌آور، در بین آسمان و زمین، هیچ‌گاه تصادفی نبوده و آفریننده‌ای عالم و با شعور دارد که از روی علم و تدبیر و حکمت، این عالم را با این نظم و قشنگی به وجود آورده است.

لذا در گام بعدی به دنبال این آفریننده زیبا می‌گردد که چگونه موجودی است و خود او چه اوصاف و ویژگی‌هایی دارد، پس با عقل و شعور خود، باید به دنبال شناخت خالق بود و اوصاف حقیقی او را شناخت.

امروزه در فضای مجازی برخی از انسان‌های جاهل و نادان برای رسیدن به اغراض پوچ خود و سوق‌دادن جوانان این سرزمین به گناه و معصیت، به این شبهه روی آورده‌اند که «خدای هر کسی همان‌طوری است که خود او فکر می‌کند». به بیان دیگر؛ خدا، ساخته و پرداخته ذهن خود انسان است. این شبهه در واقع به این معناست که خدای هر کس، همان‌طور است که خود او فکر می‌کند، یعنی مثلا اگر خدایی مهربان تصور می‌کنید، همان‌طور است و اگر خدایی خشن و سخت‌گیر را تصور می‌کنید، خدای شما همان‌گونه خواهد بود.

در پاسخ به این شبهه سخیف باید گفت: این جمله به این معناست که اصلا خدایی وجود ندارد، زیرا اگر خدایی وجود داشته باشد، قطعا در خارج از ذهن ما وجود خارجی دارد و طبیعتا دارای اوصاف و ویژگی‌هایی برای خود است، بدون این‌که با توصیف من و شما، تغییر کنند؛ یعنی همان‌طور که انسان دارای یک مجموعه اوصاف و ویژگی‌هاست و هرگز تصورات دیگران، آن‌ها را تغییر نمی‌دهد، خداوند متعال نیز دارای اوصاف و ویژگی‌هایی است که هرگز تغییر نمی‌کنند و خارجی هستند و ربطی به ذهن ما ندارند؛ یعنی این‌گونه نیست که با فکر ما آن اوصاف و ویژگی‌ها ساخته شوند.

پس یا این جمله باطل است، یا به این معناست که در خارج، خدایی وجود ندارد و تنها ساخته و پرداخته ذهن خود بشر است و هرگونه که تصور کند، خدای او همان‌گونه است، نه این‌که در خارج خدایی موجود است و انسان موظف باشد، او را بشناسد و به او ایمان بیاورد.

به طور مثال، یک انسان، در خارج ذهن ما دارای یک اوصافی است؛ مثلاً وزن او 60 کیلوگرم است، رنگ او سفید است، قد او 180 سانتی‌متر است، پسر فلانی است، در فلان منطقه ساکن شده، فلان تحصیلات را دارد و... . حال باید پرسید آیا این شخص با تصورات من، تغییر می‌کند یا خیر؟ یعنی مثلا اگر من در ذهن خود گفتم قد او 160 است، قد او از 180 به 160 تغییر می‌یابد یا خیر؟ یا اگر تصور کردم او سیاه است، رنگ او سیاه می‌شود؟

در پاسخ این سوالات می‌گوییم: اگر این انسان تنها در ذهن است و خارجی نیست، هرگونه که فکر کنید مشکلی ندارد؛ اما اگر در خارج از ذهن، وجود مستقلی دارد، قطعا دارای اوصاف و ویژگی‌هایی مختص به خود است که به هیچ وجه به ذهن ما ربطی ندارند و هرگز با ذهن انسان تغییر نخواهند کرد.

حال راجع به خداوند متعال هم همین مطلب را می‌گوییم: یا خدایی وجود دارد یا نه؛ اگر نیست که هر جور تصور کنیم مشکلی ندارد، چیزی در خارج نیست که مطابق تصور ما باشد یا نباشد. اما اگر وجود خارجی دارد، پس بدون شک دارای اوصاف و ویژگی‌هایی مختص به خود است که هرگز با تصورات ما انسان‌ها تغییر نمی‌کند، و باید آن‌ها را شناخت.

در نتیجه یا این سخن باطل است، یا صحیح؛ اگر صحیح است بدون شک به این معنا خواهد بود که اصلا خدایی وجود دارد؛ زیرا آن خدا ساخته ذهن من است و به دیگری هم ربطی ندارد. اما اگر خدایی در خارج هست، پس اوصاف و ویژگی‌هایی مختص به خود دارد که آن‌ها ربطی به ذهن ما ندارند و این انسان است که با تلاش و کوشش و مطالعه باید آن اوصاف و ویژگی‌ها را بشناسد.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 0 =
*****