چگونه به خدای نادیده ایمان بیاوریم؟

22:08 - 1393/07/15
چکیده: ما غالباً برای شناختن یک موجود به یک اثر اکتفا می‌کنیم و حال اینکه بی‌نهایت اثر، بی‌نهایت موجود و بی‌نهایت نظم برای شناخت خدا وجود دارد. آیا این اندازه کافی نیست؟
راز و نیاز

رهروان ولایت ـ به راستی انسان چگونه می‌تواند موجودی را که با حواس خود، درک نکرده است، بیذیرد و به او ایمان بیاورد؟ خدایی که نه جسم دارد، نه مکان، نه زمان و نه رنگ و نه... به چه وسیله‌ای می‌توان او را درک کرد؟ اصلاً چنین موجودی می‌تواند وجود داشته باشد؟

پاسخ، مثبت است؛ يعني خداوندي با اين مشخّصات، نه تنها موجود است، بلكه خالق همه ما هم هست و دليل آن اينكه:
1. با بررسی کوتاهی در جهان هستی در میابیم که دایرۀ هستی منحصر به محسوسات نیست و اساساً هر آنچه را که نمی‌بینیم دلیل بر نبودنش نیست، چرا که در جهان، چیزهای بسیار زیادی وجود دارد که از قلمرو حس و لمس بیرون هستند امّا وجود دارند.
به عنوان مثال می‌دانیم سیبی  که بدون نسیمی بر روی زمین می‌افتد، در اثر جاذبه زمین است. امّا آیا جاذبه زمین جزو حقایق است یا افسانه؟ همچنین امواج صوت که بیشتر از 20000 مرتبه در ثانیه برای ما قابل درک نیست و یا علومی که در ذهن هر انسانی وجود دارد که با موشکافی مغز هم نمی‌توان آن را دید و همچنین عواطف و احساسات، مهر و محبّت که از عالی‌ترین تجلّیات روح و روان است، آیا می‌توان وجود آنها را انکار کرد؟ بسیار دور از انصاف و تحقیق است که کسی به بهانه ندیدن و یا حس نکردن چیزی را دلیل بر نبودن آن بداند.[1]

2. بديهي است كه خدا و موجودات ماوراء طبیعت از قلمرو علوم طبیعی خارجند و چیزی که از دایره علوم طبیعی خارج باشد، هرگز نباید انتظار داشت که با اسباب طبیعی درک شود و با مقیاس علوم طبیعی قابل سنجش باشد، بلکه هر چیزی را باید با ابزارها و مقیاس‌های متناسب با او سنجید و محاسبه کرد.
همچنانکه نمی‌توان به یک منجّم گفت فلان میکروب را با وسائل نجومی برای ما ثابت کن و یا به میکروب شناس بگویم فلان سیاره را با ابزارهای خود برای ما کشف کن، نمی‎توان با ابزارهای علوم طبیعی دربارۀ ماورای طبیعت، بحث کرد و آن را از دریچه علوم طبیعی مشاهده کرد، اگرچه منطقه نفوذ آن، محدود به طبیعت و آثار و خواص آن باشد.[2]
به عبارت دیگر؛ اگر بگوییم خدا دیده می‌شود، در اینصورت باید بگوییم که خداوند، جسم و ماده است و جسم بودن و مادی بودن، با نیازمند بودن و مرکب بودن ملازم است؛ چرا که نیازمند به اجزاء و مکان و... می‌باشد و خدایی که محدود و نیازمند باشد، دیگر نمی‌توان آن را خدا نامید.
قرآن کریم می‌فرماید: «لَّا تُدْرِ‌كُهُ الْأَبْصَارُ‌ وَهُوَ يُدْرِ‌كُ الْأَبْصَارَ‌ ۖ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ‌؛ [انعام/104] دیده‌ها نمی‌تواند او را درک کنند ولی او دیده‌ها را درک می‌کند و او لطیف و آگاه است».

3. به طور کلی وسیله شناختن هر موجودی در عالم، آثار آن است و تنها می‌توانیم هر موجودی را از اثرش بشناسیم (مثل رنگ، صوت، ثأثیر در لامسه) چرا که هیچ گاه خود جسم در مغز جای نمی‌گیرد و محال است مغز، ظرف موجودات شود و اگر رنگی نبود و یا اعصاب از درک آن عاجز بودند، هرگز شناخته نمی‌شد.
از سوي ديگر، غالباً ما برای شناختن یک موجود، به یک اثر او اکتفا می‌کنیم و حال اینکه بی‌نهایت اثر، بی‌نهایت موجود و بی‌نهایت نظم برای شناخت خدا داریم. آیا این اندازه کافی نیست؟[3]

 

-----------------------------------------
پی‌نوشت:
1 جعفر سبحانی،الهیات و معارف اسلامی،ص151.
2.مکارم شیرازی،عقاید و مذاهب/ دومین اشکال مادیها.
3. همان.

کلمات کلیدی: 

نظرات

تصویر محسن کیکاووس

شما چگونه ثابت میکنید که این جهان را کسی ساخته است

تصویر ناجی
نویسنده ناجی در

با سلام خدمت شما دوست عزیز، اثبات این مسئله بسیار ساده و آسان است زیرا با مطالعه جهان هستی انسان در میابد که این نظام هستی در عین پیچیدگی و دقت با این ظرافت و زیبایی و به صورت ریاضی خلق شده است که این خلقت بدور از عقل است که بصورت تصادفی یا انفجار یا.... خلق شده باشد. و حتما نیازمند به یک صانع با شعور و حکیم می‌باشد . برای مطالعه بیشتر به کتاب زیبای توحید مفضل مراجعه بفرمایید.

تصویر دوستت دارم امام زمانم(عج)
نویسنده دوستت دارم امام... در

سلام ،اگه قرار بود دنیا انقد الکی بوجود بیاد که خیلی بی مزه میشد!!!مطمئنن آفریدگاری پشت این همه زیبایی کیهان و آسمون و زمین وجود داشته و داره که تونسته انقد زیبا جهانو درست کنه:) کاری که هیشکی حتی قدرتهای بزرگ دنیا هم نمیتونن از پسش بر بیان....
ملت نتونستن حتی دوتا آیه ی قرآن بسازن،اونوقت میان میگن دنیا همینجوری بوجود اومده! نمیدونم وهابیا اینو گفتن یا یهودیا،درست نمیدونم!!

تصویر الناز سربازی

سلام بر شما، عالی بود، اولین نفری هستین که انقد قشنگ جواب دادین:)
ان شاءالله بتونیم به بچه های آیندمونم همینا رو یاد بدیم که به جای مرد عنکبوتی و اینا عاشق خدایی باشن که تکه و اونا رو آفریده و مرد عنکبوتی و اینا جلوی عظمت و خوبی خدا پشیزی ارزش ندارن:)

تصویر وجه الله خادم الرضا

اللهم صلی علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
واما بعد...
حقیقت این است که عقل چشم آدمی است، ولی در وجود غریب به اتفاق انسانها، چشم در وراء حجابهای زیاد نفسانیت خمار وملول گردیده است، لذا اکثراًجلو پای خود را هم نمی بینند،چه با اینکه،ما بخواهیم با دلیل و برهان خواب دنیا و نفس را از سر این عقول بپرانیم و ایشان را بینای حقایقی چنین بزرگ بنماییم....
مایه تعجب نیست که خیلیها با این همه دلیل و برهان، چنان آسوده خفته اند که به نظر نمی آید ،حالا حالاها بیدار شوند...
دلیل و برهان برای آدمی است ، ولی اکثریت غریب به اتفاق،انسان هستند نه آدم...
این ضعف و سستی نیز در زمان نزول دین میبن اسلام ناب محمدی بصورت بسیار شدید تر وجود داشت، و خداوند حکیم، چون این حقیقت را می دانست، با رسالت خود همراه شد، و چیزی را که بسیار فراتر از دلیل و برهان برای عقول مدهوش و چشمهای ملول بود همراهی نمود، و آن دست یاری خود یعنی ارتباط و اعجاز بود، ارتباط برای هدایت و اعجاز برای تفهیم حقیقت بودن وجود خود،که خالق خلایق و عالم است ...
بزبان ساده، رسالت تنها رنگی بود که خداوند نامرئی را برای قلوب نمایان می نمود...
دیگر نیازی به برهان ودلیل نبود، همه واردشدگان در زیر خیمه خداپرستی اسلامی با دیدن این همه حقایق، خداوند را باور ،و عظمت وجودش را شناخته و انتظار دیدار با چشم سر ،و ارتباط را هم نداشتند، زیرعظمت خداوند علی العظیم، توسط حضرت خاتم النبیین (ص)شناسانده شده بود، حقیقت وجودخالق این عالم که عظمت و سبحانیتش برتر از صفات حتی صفات فرا ماده بود، لذا قابل دیدار نبود، و ارتباط و تکلم نیز فراگیر و یکطرفه ،یعنی بخواست خداوند و توسط جبرئیل و فقط با مقام رسالت ممکن بود، یعنی مشخص شد که خالق مهربان ما شنونده بسیار خوبی است ولی مقامش بسیار بسیار فراتر از پاسخ دادن و سر کله زدن باخلایق است ، که مثلاًبه پشه توضیح دهد که چرا پشه ودارای جسم کوچک و یا پاسخ به فلان مخلوق که چرا و چرا ...باشد...
بنابراین حقایق ، بزرگترین دلیل و برهان وجود رسالت بوده ولی الان که رسولی وجود ندارد، چه کنیم...
خداوند حکیم، این حقایق را می دانست ،لذا سیم ارتباط و هدایت خود با خلایقش را با وصایت یا ولایت همراهی نمود، و چون حگیم بود،و می دانست شیطان رجیم ،همانطور که سیم رسالت را با شهادت رسول ،قطع نمود ، سیم اتصال خود با خلایق را که وصایت است نیز با شهادت قطع خواهد نمود، لذا خداوند حکیم تمام نیاز و سوالت خلایق را با این اوصیا در کتاب قرآن ناطق، یعنی کتاب احادیث نوشت، و برای دلیل برحقانیت این حقایق و ادمه سیم ارتباط خود با خلایق ،وصایت را ختم به وصی خاصی نمودکه حاضر و ماظر باشد ولی قابل دسترسی دشمنان نباشد،و تا زمان نیاز همگان ،غایب از انظار دشمنان و حتی همه پیروان خود باشد،و در صورت نیاز واجب بعضی از پیروان بصورت استثنا، حاضر و یا آنان را یاری نمایدودر نتیجه تا برقراری حکومت عدل الهی جاویدان باشد، و وظیفه خود یعنی هدایت خلق را بجا آورد...
بنابر این حقایق، ما نیاز به دلیل و برهان نداریم، زیرا در زیر خیمه تحت نظارت و مدیریت خالق مهربان یعنی اسلام ناب محمدی بسر میبریم که ناظما نش، اهلبیت النبوه علیهم السلام، جانشینان خداوند علی العظیم هستند،که خود خداوند حکیم خود ایشان را انتخاب و معرفی نموده است ، و دست یاری خداوند علی العظیم با ایشان در غالب اعجاز عملی و کلامی ،همراه بوده واین همه شفا یافته و نجات یافته در طول تاریخ این آخرین و کاملترین دین که توسط این جانشینان خداوند در عالم خلقت صورت گرفته نشان دهنده این حقایق است...
لذا هرکه در جستجوی خداوند علی العظیم و درگیر شک وشبه می باشد، باید به شناخت وجه مادی و قابل دیدار خداوند علی العظیم، یعنی جانشینان خداوند خکیم، یا اهلبیت النبوه علیهم السلام بپردازد، وبا شناخت بیشتر ، ایشان را بیشتر باور و به ایشان مومن گردد تا مومن به خداوند شود...
وجه الله خادم الرضا

تصویر فاطمه بانو
نویسنده فاطمه بانو در

چیکار کنیم که دینمون سست نشه؟اعتقاد پیدا کنیم به خدا و باورش کنیم من خودم بعضی اوقاد تصمیم به حجاب میگیرم یا نمازمو مرتب میخونم اما مورد تمسخر دوستانم قرار میگیرم و هر دفعه دوباره از تصمیمم پشیمون میشم یعنی سریع تغییر جهت میدم و دوباره میشم همون آدم گناهکار باید چیکار کنم که با حرف چند نفر اعتقادم سست نشه؟

تصویر ناجی
نویسنده ناجی در

با سلام و احترام. اول باید عرض کنم به هیچ وجه نباید از خودتون ناامید بشید چرا که ناامیدی بزرگترین گناه و اولین خواستگاه شیطان است. این فراز و نشیبها بسیار طبیعی است و جای نگرانی نیست یعنی انسانی که میخواهد قدم در راه انسانیت بگذارد موانع بسیاری از جمله شیطان و نفس و... مانع او می‌شوند و مکرر به زمین می‌خورد و دوباره برمی‌گردد. مثل بچه نوزادی که وقتی میخواهد راه برود مکرر به زمین میخورد و دوباره برمیخیزد اما اگر ناامید شود بسیار خطرناک است.
اما نکته مهم برای جلوگیری از این اتفاق تصحیح و محکم کردن باورها و اعتقاداتمون هست که اگر این مهم درست شود همه چیز حل می‌شود و با وزش هربادی به هر سو خم نمی‌شود. پس خواهر گرامی باید به سراغ سرچشمه و پایه های اعتقاداتتون بروید و اونها رو محکم و درست کنید. وقتی انسان خدا رو باور کنه، و باور کنه که فرزندفاطمه زهرا و امام زمان هست دیگه هیچ وقت تمسخر دیگران نمیتونه اون رو آزار بده. وقتی که انسان بفهمه قراره یه ابدیت با اعمال همین دنیا زندگی کنه دیگه هیچ وقت کسی نمیتونه اون رو از اهداف مقدسش و اعمال خوبش بازبداره. امیدوارم که پاسخ رو گرفته باشید.. واگر سوالی بود درخدمتتان هستم.

تصویر hassani
نویسنده hassani در

سلام ـ من نمیخوام خدا رو انکار کنم ـولی دلایل تون برا کسی که واقعا دنبال حقیقت و موجودیت خداست اصلا قانع کننده نیست ـ

تصویر خدامنو ببین
نویسنده خدامنو ببین در

سلام...تروخدا اگه میتونین کمکم کنین...من ادمی بودم که عاااشق خدا بودم...شاید باورتون نشه ولی اگه یه شب با خدا درد و دل نمیکردم محال بود بخوابم...زندگی سادم با وجود جلال خدا چیزی رو کم نداشت...سخت ترین کارهارو فقط با توکل به خودش انجام دادم...رو پای خودم وایسادم...هیچ وقت منت دیگران رو نکشیدم چون همه چیزو از خودش میخواستم..ولی یه روز چشمامو باز کردم...ولی دیگه من نبودم..انگار یککی دیگه بودم..کسی که باور نمیکنه خدا وجود داره...کسی که این موضوع رو انکار میکنه...کسی که میدونه هستی و جهان و عظمتش خود به خود به وجود نیومدن ولی بازم نمیتونه همون ادم سابق بشه...

من دارم واسه اون روزا خون گریه میکنم حاظرم بمیرم ولی اعتقادم برگرده...مگه میشه یهو الکی الکی اعتقادات ادم که اونقدررر قوی بود پوچ بشه؟/؟/

ازتون شدیدا خواهش میکنم اگه درمانشو میدونین بهم بگین...خواهش میکنم

تصویر محمد فرضی پوریان

با سلام خدمت شما.

خیلی احتمالات زیادی هست؛ ممکنه یک گناه کبیره انجام داده باشید که اثر اون باشه؛ ممکنه لقمه حرامی خورده باشید، ممکنه صحنه حرامی دیده باشید، ممکنه جایی رفته باشید که نباید میرفتید و چندین احتمال دیگه

لذا باید در رفتار خودت دقت کنی که آیا چیزی به وجود نیومده.

این لینگ گروه ماست تشریف بیارید با هم صحبت کنیم:
https://t.me/joinchat/FmeY51MvA6PXSLOhG_9xJQ

 

تصویر jahan
نویسنده jahan در

حماقت انسان دین را آفرید و دین حماقت انسان را جاودانه کرد‬‎

 

تصویر محمد فرضی پوریان

با سلام خدمت شما.

خواهشا جملات غربی ها را تقلید وار تکرار نکنید، اصلا مناسب شان شما نیست، عقل انسان حجت باطنی خداست، شما اگر می‌توانید به مبانی اسلام اشکال کنید، کجای دین حماقت انسان است، اگر تمام عالم جن و انس جمع بشوند نمی‌توانند یک سوره مانند قرآن کریم بیاورند، 1400 سال است قرآن کریم مبارز می‌طلبد، چرا کسی به میدان نیامده و لب فرو بسته و فقط به تمسخر و خرافات خواندن آن بسنده کرده اند.
این است حماقت انسان؟؟؟؟؟؟!!!!!!!

دوست عزیز این سخنان چیز جدیدی نیست، همان زمان هم به پیامبر اکرم (ص) توهین کرده و می‌گفتند این کتاب را اجنه به او تعلیم داده، یا می‌گفتند او شاعر است یا مجنون است یا... شما هم دارید همان سخنان را کورکورانه تکرار می‌کنید.

اگر راست می‌گویید بگویید این حماقت کجا بوده است؟ کجای دین اسلام با عقل انسان سازگاری ندارد؟؟؟

تصویر سوگند
نویسنده سوگند در

سلام من این روزا خیلی آشفته هستم احساس میکنم در خرافات زندگی میکنم من چیز هایی مثل معجزه.بحره داشتن از یک امام.دیدن امام زمان در کعبه اما به صورت ناشناخته .... اعتقاد دارم اما بعضی ها میگن توی خرافات غرق شدی دقیقا نمیدونم ایا به چیزی اعتقاد داشته باشم من حتی خدای خودم رو نمشناسم نماز رو دوست دارم اما نمیدونم برای چی میخونمش روزه رو دوست دارم اما نمیدونم چرا میگیرمش احساس میکنم دارم توی باتلاق غرق میشم خیلی نا امید هستم ننیدونم چیکار کنم لطفا کمکم کنید

 

تصویر محمد فرضی پوریان

با سلام خدمت شما.

کاری نداره دوست عزیز، یه کم وقت بذارید و مطالعه کنید، الحمدلله مبانی دین اسلام و تشیع اونقدر قوی هست که بتونید با مطالعه و دقت نظر به اونا برسید، هم کتب غربی ها و اونایی که دین رو انکار میکنن رو بخونید و هم کتب علمای دین خودمون رو؛ هیچ وقت تقلید وار حرف دیگران رو تکرار نکنید، اونایی که دین رو خرافات میدونن، اگر راست میگن بیان و به مبانی اسلام اشکال کنن.

تنها دینی که آزادانه انسان رو به مطالعه دعوت میکنه اسلامه، لطفا وقت بذارید و مطالعه کنید؛ با مطالعه و دقت نظر این سه سوال رو برای خودتون حل کنید: از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود، به کجا میروم و آخر ننمایی وطنم؛ به راستی عالمی با این عظمت آیا سازنده و آفریننده دارد یا نه؟ اگر بله سوال دوم ایجاد میشه ما رو برای چی خلق کرد، یعنی هدف از خلقت چی بود؟ واقعا ما اومدیم چیکار کنیم، سپس سوال سوم: آیا جهان آخرتی هست و یا ما با مرگ از بین میریم؟ پاسخ این سوالات رو با مطالعه و تحقیق به دست بیارید.

ما تقلید در اصول دین رو باطل می‌دونیم، به طور مثال کتاب عقاید استدلالی از علی ربانی گلپایگانی رو مطالعه کنید، یا کتاب آموزش عقاید از آیت الله مصباح یزدی، یا کتاب کلام اسلامی از آقای سعیدی مهر و یا مقالاتی که در هر موضوعی که بگید در نت وجود داره.

خواهشا توی شک و تردید زندگی نکید و با مطالعه این شک  رو از بین ببرید. ما هم در حد توان در خدمت هستیم. 

تصویر مجنون الحسین
نویسنده مجنون الحسین در

سلام

من یه دختر ۱۵ساله هسم که گاهی اوقات شیطون گولم میزنه که ب خدااا حرفای زشتی بدم

لطفا کمکم کنید.واقعا دیگه خسته شدم

تصویر محمد فرضی پوریان

با سلام خدمت شما.

شما باید با خودت بگی خدا منو آفریده به من نعمت های زیادی داده، بدن سالم داده، پدر و مادر مهربانی داده که منو دوست دارن و هر چی بخوام برام فراهم میکنن و هزاران نعمت دیگه، حیف نیست به این خدایی با این همه عظمت توهین و بی ادبی کنید.

خدایی که با قدرت خودش آسمان و زمین رو آفرید، کوه و دشت و دمن رو آفریده، خدایی که باران و برف رو آفرید، این خدا خیلی بزرگه خیلی خیلی، شما باید بزرگی خدا رو درک کنی تا هیچ وقت بهش حرف زشت نزنی، میدونی اگه خدا بخواد به راحتی نعمت چشم رو ازت میگیره، نعمت دست و پا ازت میگیره یا پدر و مادر رو و... لذا باید خیلی مواظب باشی.

از طرفی خدا ما رو خلق کرده که تو این دنیا زندگی کنیم و با اعمالمون جهان آخرت رو بسازیم، وقتی بمیریم یا میریم بهشت یا جهنم، بر اساس کارهای خوب یا بدی که انجام دادیم، اگه به خدا حرف زشت بزنی گناه کبیره انجام دادی و کفر گفتی و میری جهنم، شما باید دلت به حال خودت بسوزه و موقعی که آروم هستی با خودت بگی خدا بزرگه و من بنده او هستم نباید حرف بدی بهش بزنم و کم کم سعی کنی کمش کنی و بذاری کنار، نماز هم بخون تا با خدا آشتی کنی و خدا رو دوست داشته باشی

موفق باشی.

تصویر R.z
نویسنده R.z در

سلام و با عرض ادب من به یه مشکل بر خورد کردم که خیلی کلافم کرده حاضرم بمیرم ولی این فکر نیاد تو سرم من ایمان خیلی قویی به خدا داشتم و دارم اما یه فکرایی اومده تو سرم که با خودم کلنجار میرم که اثبات کنم خدا هست بد جور کلافه شدم لطفاً بهم کمک کنید خواهش می کنم نیاز شدید به راهنماییتون دارم

تصویر محمد فرضی پوریان

با سلام خدمت شما.

همون‌طور که می‌دونید اصول دین یعنی توحید، معاد، نبوت، امامت؛ اینها تقلیدی نیست و باید از روی تحقیق باشه، چرا فکر می‌کنید اگه براتون شک ایجاد شده، کار بدیه؟ نه اصلا بد نیست، کاملا طبیعیه و برای همه انسان های شک و تردید ایجاد میشه، لذا نگران نباشید.

اما چیزی که خیلی بده اینه که آدم تا آخر عمرش نوی همین شک و تردید بمونه و نره دنبالش؛ لذا از شما هم خواهش می‌کنم اصلا با خودتون کلنجار نرید و خودتون رو اذیت نکنید، فقط چند ساعت وقت بذارید -اگه بتونید مثلا هفته ای چند ساعت باشه که بهتره- در مورد خدا شناسی و اثبات خدا و صفات خدا و نبوت و ... مطالعه کنید همه چیز حل میشه و شکتون برطرف میشه و به یقین می‌رسید.

براتون چند تا لینک می‌ذارم که در اونا به اثبات خدا پرداختم لطفا مطالعه بفرمایید اگر سوالی بود ذیل همون پست ها مطرح کنید تا پاسخ بدم خدمتتون:
1. https://www.btid.org/fa/news/7340
2. https://www.btid.org/fa/news/7343
3. https://www.btid.org/fa/news/7345
4. https://www.btid.org/fa/news/7358
5. https://www.btid.org/fa/news/7359
6. https://www.btid.org/fa/news/7362
7. https://www.btid.org/fa/news/7367
8. https://www.btid.org/fa/news/7368
9. https://www.btid.org/fa/news/7371
10. https://www.btid.org/fa/news/7375

اگر هم کتاب خواستید بفرمایید تا معرفی کنم خدمتتون. 

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سلام من یک گناه انجام دادم که خودمم فهمیدم ازون موقع به بعد خدا روشو ازم برگردوند میخوام توبه کنم و برگردم ولی عزم و اراده رو دیگه ندارم  

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

این خیلی خوبه که متوجه اشتباه خودتون شدید و دنبال جبران و اصلاح رفتار خودتون هستید. اما این فکر که خدا روشو از شما برگردونده و... این همون فکر منفی است که اجازه نمیده اشتباهی رو که مرتکب شدید رو جبران کند. اگر بخواهید به این فکر منفی و ناامیدکننده توجه کنید، قطعا در چالش های بعدی زندگی تون هم می تونه تبدیل به یک الگوی رفتاری بشه.

یعنی در آینده ممکنه شما بخواهید یه کار مثبتی انجام بدید یا مسیری رو اشتباه رفتید و می خواهید اون تصمیم یا مسیر اشتباه رو اصلاح کنید، همین فکر منفی جلوی راه شما سبز میشه و مانع از اصلاح تصمیم و رفتار شما میشه. پس اگر می خواهید در آینده این الگوی رفتاری رو نداشته باشید و بتوانید با امید و نشاط موفقیتهای زندگی رو کسب کنید، لازمه به افکار منفی اصلا توجهی نکنید و به کاری که فکر می کنید درسته و به شما امید و انگیزه می دهد عمل کنید. قطعا خود جبران خطا که با توبه و دوری از گناه همراه است، شما را به آینده و موفقیت های بهتر امیدوارتر می کند.

 بنابراین برای توبه و اصلاح رفتارتون اصلا تاخیر نکنید و اون رو انجام بدهید. اما توبه واقعا کار سختی نیست که فکر بکنید اراده اش رو ندارید. همین که متوجه خطای خودتون شدید و به درگاه خداوتد اقرار به گناه و طلب آمرزش کنید، تمام است. فقط باید مراقبت کنید تا مبادا اون خطا رو در آینده تکرار کنید. همین!

موفق باشید.

تصویر زهرا خالدی
نویسنده زهرا خالدی در

سلام‌میشه یه کتاب برای ایمان به وجود خداوند معرفی کنید تا دیگه به وجودش شک نکنم . چون مدام فکر میکنم وجود نداره

تصویر محمد سفرکرده

با سلام خدمت شما کاربر گرامی

در رابطه با اثبات وجود خداوند کتاب‌های زیادی نوشته شده است. اگر به دنبال زبانی ساده و روان هستید می‌توانید به کتاب «اصول عقائد اسلامی» نوشته حجة الاسلام قرائتی، «خداشناسی» نوشته حجة الاسلام ابراهیم امینی، مراجعه کنید.

اگر کتاب‌های تخصصی‌تر و دقیق‌تر را می‌پسندید کتاب‌هایی مانند «آموزش کلام اسلامی»، نوشته محمد سعیدی مهر، «تبیین براهین اثبات خدا» نوشته آیت الله جوادی آملی و همچنین آثار استاد مطهری در این زمینه که در کتابی با عنوان «یک صد و ده سوال پیرامون خداشناسی» به چاپ رسیده است مراجعه کنید.

همچنین اگر به دنبال نقد و نظر تخصصی‌تر از شبهات الحاد مدرن هستید کتاب‌هایی مانند «هاوکینگ در محضر خدا» ترجمه ابوالفضل حقیری، «طراحی شکوهمند خدا» نوشته محمد علی حسنین و «چالش‌ها و تبیین‌های خداباوری و دانشمندان معاصر غربی» نوشته مهدی گلشنی مناسب به نظر می‌رسد.

اما یک نکته را مناسب است خدمتتان عرض کنم و آن توجه به کافی نبودن مسائل نظری و فکری در باور و پذیرش خداوند است. ایمان به خدا تنها با استدلال و عقل تقویت نمی‌شود، توجه و دقت به نماز و به یاد خداوند بودن در تمام زندگی بیشتر از هرچیز ما را به حضرت حق نزدیک می‌کند.

در سرتاسر زندگی انسان خداوند حضور دارد، به تعبیر قرآن که می‌فرماید:
« وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريد؛[۱] و ما به او از رگ گردن نزديك‏تريم‏.»

تفکر در آیات و نشانه‌های الهی در جهان و توجه به خلقت انسان همواره می‌تواند ما را در یادآوری خداوند یاری رساند.

اگر بدانیم که ما همه کاره‌ای عالم نیستیم و تصمیم‌گیرنده اصلی در جهان کس دیگری است دیگر خدا را فراموش نمی‌کنیم. امیرالمومنین در کلامی زیبا یکی از راه‌های شناخت خداوند را همین دگرگونی تصمیم‌ها و اراده‌های انسانی است:
«عَرَفْتُ اللهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِمِ وَ حَلِّ الْعُقُودِ وَ نَقْضِ الْهِمَم[۲] خداوند را به شکسته شدن تصمیم ها و باز شدن گره ها و به هم زدن نیت ها شناختم.»

بنابراین برای شناخت خداوند لازم نیست همیشه به دنبال استدلال و دلیل باشیم توجه به پیرامون خودمان و زندگی روزمره نیز می‌تواند ما به شناخت خداوند برساند.

علاوه بر این با خواندن ادعیه روزانه و دعاهای ماثور از ائمه مانند دعای کمیل در طول هفته می‌توانیم پیوند و ارتباط خود با مبدا هستی را همواره تازه نگه داریم.

برای اطلاع بیشتر می‌توانید به لینک‌های زیر مراجعه کنید
https://btid.org/fa/news/15064.
https://btid.org/fa/news/139274.
https://btid.org/fa/news/18050.
https://btid.org/fa/news/110988.

پی‌نوشت
[۱] سوره ق، آیه۱۶.
[۲] نهج‌البلاغه، حکمت۲۵۰.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 1 =
*****