درباره مذهب حنفي بگوييد و از بزرگان آن ها مختصري بيان كنيد؟

09:48 - 1393/07/07
چکیده: مذهب حنفي از اواخر قرن چهارم و قرن پنجم هجري به بعد، بيشتر به وسيله حمايت سلاطين غزنوي، سلجوقي، خوارزمشاهي و عثماني در بلاد اسلامي و در دربار خلافت بغداد، ترويج و تقويت شد، و بيشتر مسلمانان پيرو اين مذهب شدند، و در ميان مذاهب چهار گانه اهل سنت، در درجه اول قرار گرفت.

مذهب حنفي روش فقهي اي است كه بر اساس نظريات فقهي ابو حنيفه بنا شده است، بنيان گذار و پيشواي آن، نعمان بن ثابت بن ذوطّي ايراني الاصل مكنّي به ابو حنيفه بوده است، او در سال 80 هجري در كوفه زاده شده و در سال 150 هجري در سن هفتاد سالگي، در بغداد در گذشته است.(1)

ابو حنيفه در حضور عطابن ابي رباع، ابو اسحاق سبيعي، محارب بن دثار، حماد بن ابي سليمان، هيثم بن حبيب صوّاف، قيس بن مسلم، محمد بن منكندر، نافع و هشام بن عروه، تلمّذ كرده است.(2)
و نيز ابو حنيفه از محضر امام صادق ـ عليه السلام ـ كسب فيض نموده است، و با زيد بن علي بن حسين در كوفه بارها ملاقات نموده و از او اخذ علم نموده است.(3) ابو حنيفه از دوستان و ياران زيد بن علي بن حسين بوده است و به زيد پيام داد كه در قيام او از نظر سلاح و تجهيزات جنگي به او كمك مي كند.(4)
بنابر اين ميان ابوحنيفه و امام صادق كينه و دشمني وجود نداشت، بلكه ابو حنيفه از ارادتمندان خاندان حضرت امام علي و از شاگردان زيد بن علي بوده و در خروج او بر بني اميه به او كمك كرده است.
ابو حنيفه در آغاز، متكلم بوده و تا چهل سالگي، در بصره كه مركز معتزله شمرده مي شده، در علم كلام، تحصيل و تحقيق مي كرد و در علم كلام و فلسفه عقلي مهارت زيادي داشته است.(5) سپس آن علم را رها كرده و به فرا گرفتن علم فقه پرداخت او در تحقيقات و استنباطات خود، با روش عقلي كلامي و منطقي پيش مي رفت، زيرا او پيش از آن كه فقيه باشد، متكلم منطقي بوده است، و غالباً با موازين عقلي و استدلال منطقي مسايل فقهي را استنباط مي كرد و به همين مناسبت، عمل به «رأي» و «قياس» را كه از ابتكارات اوست مبناي كار خود قرار داد.(6)
او به همه احاديث اعتماد نمي كرد و مبناي حكم فقهي خود قرار نمي داد، بلكه احاديثي نزد او پذيرفته مي شد كه تحت عنوان (متواتر) قرار مي گرفت و خبر واحد نزد او حجّيت نداشت بنابر اين وقتي مسئله اي فقهي بر او ارائه مي شد، كه درباره آن حديث متواتري آمده بود، به شرطي آن را مي پذيرفت كه راوي آن از صحابه و يا از (تابعين) و در غير اين صورت به قياس و رأي متوسّل مي شد.(7)
علت اين كه او چنين روشي را در استنباط مسايل فقهي در پيش گرفته بود، اين بوده است كه در زمان او احاديث بسياري از طرف ايادي امويان، عباسيان و ديگران براي اغراض سياسي و مذهبي ساخته و پرداخته شده بود، از اين رو ابو حنيفه راه احتياط را در پيش گرفته بود و هر حديثي را نمي پذيرفت و براي پذيرفتن حديث شرايطي وضع كرده بود، مانند: مطابقت با قرآن، متواتر بودن و عدم مخالفت با موازين عقل و منطق، بدين ترتيب او دامنه گسترده احاديث را، با شرايط خود محدود كرده و بيشتر آن ها را كه مورد ترديد بودند، طرد مي كرد.(8)
بدين جهت گروهي از فقهاي مكتب اهل حديث مثل، مالك بن انس و در درجه دوّم احمد بن حنبل پيشواي مذهب فقهي حنبلي، كه در زمان خود مرجع اهل حديث و سنت و مخالف اجتهاد عقلي مبتني بر اصول عقلي مثل قياس و رأي بودند، ابو حنيفه را بدعت گذار و ناسخ احاديث شمرده و در عقيده كلامي به جبري و در فقه به بدعت گذار متّهم مي كردند.(9)
ادله فقهي و اصولي ابو حنيفه در استنباط احكام فقهي، قرآن، سنت، قول صحابه، قياس و استحسان بوده كه قرآن و سنت و قول صحابه را بر قياس و استحسان مقدم مي داشت.(10) و در بعضي مسائل ضروري شرعي، در موارد بن بست، به حيله شرعي متوسّل مي شد.(11)
در زمان ابو حنيفه در ميان مسلمانان تدوين و تأليف كتاب و نوشتن رسالات مرسوم نشده بود، روي اين جهت وي نيز كتاب منظمي ننوشت بلكه عقايد و نظريات كلامي و فقهي خود را به طور شفاهي به شاگردانش مي آموخت، و شاگردان او پس از مرگش، عقايد و نظريات و مقالات او را به صورت رساله و كتاب هاي منظم در آوردند كه عبارتند از: 1ـ الفقه الاكبر، 2ـ العالم و المتعلم، 3ـ رساله عثمان بن مسلم، 4ـ الرد علي القدريه، 5ـ المسند (مسند ابو حنيفه)، 6ـ المقصود.(12)
مبرزترين و معروف ترين شاگردان ابو حنيفه كه به وسيله نوشتن كتاب، آرا و نظريات و فتواهاي استاد خود را اشاعه دادند عبارتند از: 1ـ يعقوب بن ابراهيم انصاري مكنّي به ابو يوسف، از مردم كوفه (182 ـ 113 هـ) كه در زمان خلافت سه خليفه عباسي: مهدي، هادي و هارون الرشيد، قاضي بغداد بود، او نخستين كسي بوده كه به لقب (قاضي القضات) خوانده شد، اگر كوشش هاي او در اشاعه مذهب حنفي نبود، يادي از ابو حنيفه نمي شد، او بود كه آرا استاد خود را اشاعه و انتشار داد و فقه او را معرفي و گسترش داد.(13)
2ـ محمد بن حسن شيباني كه در كوفه زاده شده است، و به مقام عالي قضاوت شهر رقّه رسيد: او با استفاده از مقام علمي و قضايي خود، فقه ابو حنيفه را رواج داد.(14)
3ـ زُفر بن هُذَيل تميمي بصري.(15)
مذهب حنفي از اواخر قرن چهارم و قرن پنجم هجري به بعد، بيشتر به وسيله حمايت سلاطين غزنوي، سلجوقي، خوارزمشاهي و عثماني در بلاد اسلامي و در دربار خلافت بغداد، ترويج و تقويت شد، و بيشتر مسلمانان پيرو اين مذهب شدند، و در ميان مذاهب چهار گانه اهل سنت، در درجه اول قرار گرفت.(16)

پاورقی:

1. فضایی، یوسف، تحقیق در تاریخ و عقاید مذاهب اهل سنت و فرقه اسماعیلیه، آشیانه کتاب، 1383، ص 94.
2. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، چاپ مصر، 13:322.
3. همان، ص 96.
4. ابو الفرج اصفهانی، علی بن الحسین، مقاتل الطالبین، قم، موسسه دار الکتاب للطباعه و النشر، ص 95.
5. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، همان، ج13، ص333.
6. فضایی، یوسف، تحقیق در تاریخ و عقاید مذاهب اهل سنت و فرقه اسماعیلیه، پیشین، ص 98.
7. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد 13:339 پیشین.
8. تحقیق در تاریخ و عقاید مذاهب اهل سنت و فرقه اسماعیلیه، ص 99.
9. همان، ص 109.
10. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد 13:383 پیشین.
11. ابو زهره محمد، ابو حنیفه و حیاته، چاپ مصر، ص 58.
12. همان، ص 166.
13. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، 5:422، چاپ قاهره، 1949.
14. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد 2:181.
15. ابو زهره محمد، ابو حنیفه و حیاته، ص 217.
16. تحقیق در تاریخ و عقاید مذاهب اهل سنت و فرقه اسماعیلیه، ص 117. به نقل از سیاست نامه خواجه نظام الملک، ص 186.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.