كفالت پيامبر بر عهدة زبير بن عبدالمطلب بوده است نه ابوطالب.

11:27 - 1393/07/08

چکیده: چنين شبهه‌اي قابل قبول نيست و تا به حال هيچ منبع معتبري مدعي چنين مطلبي نشده است، چنان كه منابع دست اوّل تاريخ اسلام نيز اين شبهه را مردود مي‌دانند و ابوطالب را به عنوان كفيل پيامبر مي‌دانند و چنين آورده‌اند كه رسول خدا هشت ساله بود كه جدّ بزرگوارش وفات يافت، عبدالمطلب در هنگام وفات كفالت و نگهداري پيامبر را به ابوطالب سفارش و توصيه كرد.

چنين شبهه‌اي قابل قبول نيست و تا به حال هيچ منبع معتبري مدعي چنين مطلبي نشده است، چنان كه منابع دست اوّل تاريخ اسلام نيز اين شبهه را مردود مي‌دانند و ابوطالب را به عنوان كفيل پيامبر ( مي‌دانند و چنين آورده‌اند كه رسول خدا ( هشت ساله بود كه جدّ بزرگوارش وفات يافت، عبدالمطلب در هنگام وفات كفالت و نگهداري پيامبر ( را به ابوطالب سفارش و توصيه كرد.(1) چنانكه اين وصيت به بيان شعر بيان شده است:

اوصيك يا عبد مناف بعدي بموعد بعد ابيه فردٍ(2)
اي عبد مناف (ابوطالب) نگاهداري و حفاظت شخصي را كه مانند پدرش يكتاپرست است بر دوش تو مي‌گذارم و ابوطالب در پاسخ گفت: پدرجان محمد ( هيچ احتياجي به سفارش ندارد، زيرا او فرزند من است و فرزند برادرم. ابوطالب با عبدالله پدر پيامبر ( از يك مادر بودند.(3)
چون عبدالمطلب درگذشت ابوطالب پيامبر ( را پيش خود برد و پيامبر ( با او بود، ابوطالب ثروتي نداشت و نادار بود امّا بهترين سرپرست بود، علي ( مي‌فرمايد: «پدرم در عين ناداري، سروري كرد و پيش از او هيچ فقيري سروري نيافت.(4)
ابوطالب نسبت به پيامبر ( چنان دوستي و محبت شديدي ابراز مي‌داشت كه هيچ يك از فرزندان خود را تا آن اندازه دوست نمي‌داشت، ابوطالب كنار پيامبر ( مي‌خوابيد و هر گاه بيرون مي‌رفت رسول خدا را همراه خود مي‌برد و چنان دلبستگي شديدي به پيامبر ( داشت كه نسبت به هيچ چيز چنان نبود و خوراك‌هاي خوب را مخصوص آن حضرت قرار مي‌داد.(5)
يعقوبي مي‌نويسد: « روايت شده است رسول خدا ( پس از وفات فاطمه بنت اسد، همسر ابوطالب، كه زني مسلمان و بزرگوار بود، فرمود: «اليوم ماتت اُمّي» امروز مادرم وفات كرد، و او را در پيراهن خويش كفن كرد و در قبرش فرود آمد و در لحد او خوابيد و چون از ايشان پرسيدند كه چرا براي فاطمه چنين بي‌تاب شده‌اي؟ فرمود: «او به راستي مادرم بود، چون كودكان خود را گرسنه مي‌گذاشت و مرا سير مي‌كرد. آنان را گَردآلود مي‌گذاشت و مرا تميز و آراسته مي‌نمود، و راستي كه مادرم بود.(6)

پاورقی:

1. - محمد بن جرير طبري، تاريخ الامم و الملوك، قاهره، مطبعة الاستقامه، بي‌تا، ج 2، ص 32، احمد بن اسحاق يعقوبي و تاريخ يعقوبي، مترجم، محمد ابراهيم آيتي، (تهران. شركت انتشارات علمي و فرهنگي، چ ششم، 1371، ش)، ج 1، ص 368 و ابن هشام السيرة النبويه، (بيروت، دار احياء التراث العربي، بي‌تا)، ج 1، ص 189 و علي بن حسين مسعودي، مروج الذهب، (مصر مطبعة السعاده چ چهارم، 1384 ق)، ج 2، ص 281.
2. - احمد بن اسحاق يعقوبي، همان.
3. - محمد بن جرير طبري ، همان، احمد بن اسحاق يعقوبي، همان، ابن هشام، همان.
4. - احمد بن اسحاق يعقوبي، همان.
5. - محمد بن سعد، الطبقات الكبري، قاهره، مطبعة نشر الثقافة الاسلاميه، 1358 ق، ج 1، ص 101.
6. - احمد بن اسحاق يعقوبي، همان.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.