شرایط ازدواج از دیدگاه قرآن

20:18 - 1393/07/11
ازدواج سنت حسنه ای است که خداوند در میان نوع بشر قرار داده تا جنس مذکر و مونث از رهگذر آن به آرامش برسند و سیر تکاملی خویش در رسیدن به سعادت را طی کنند .
حلقه ازدواج

ازدواج سنت حسنه ای است که خداوند در میان نوع بشر قرار داده تاجنس مذکر و مونث از رهگذر آن به آرامش برسند و سیر تکاملی خویش در رسیدن به سعادت را طی کنند . اما اینکه مرد و زن برای انتخاب همسفر خود در این مسیر چگونه باید عمل کنند و چه ملاک ها و معیارهایی را داشته باشند از موضوعاتی است که در عرف عمومی مردم دچار فراز و فرودهای زیادی شده و شاخ و برگ های زیادی به آن داده اند تا آنجا که برخی جوانان بواسطه ی شروط دست و پاگیر قید ازدواج را زده اند و یا به مسیرهای انحرافی غربی از قبیل ازدواج سفید روی آورده اند. ما در این نوشتار در پی بیان شروط ازدواج از دیدگاه قرآن که نسخه ای الهی برای هدایت و سعادت بشر است هستیم و آن را مورد بررسی قرار می دهیم . خداوند در قرآن در آیه 25 سوره نساء و آیه 5 سوره مائده به سه شرط اساسی اشاره فرموده که به ترتیب ذکر شده در آیات مربوطه به توضیح آنها می پردازیم.

الف : پاکدامنی زوجین

اولین شرطی که قرآن برای برگزیدن همسر به آن اشاره میکند « محصن » بودن است که در فارسی معمولا به پاکدامنی ترجمه می شود. یکی از راههای بدست آوردن و حفظ پاکدامنی « عفت » است که در کتب لغت در تعریف آن چنین آمده است « پدید آمدن حالتی برای نفس که بوسیله ی آن از افزون طلبی قوه شهوت جلوگیری می شود .»[1] البته عفاف تنها پاکدامنی جنسی نیست بلکه در قرآن کریم به جلوه های دیگری از عفت نیز اشاره شده است که عبارتند از عفت چشم ، عفت زبان ، عفت بطن و عفت در راه رفتن . شهید مطهری در کتاب تعلیم و تربیت در اسلام در این زمینه آورده است « عفاف یعنی رام بودن قوه ی شهوانی تحت حکومت عقل و ایمان ، عفاف و پاکدامنی یعنی تحت تأثیر قوه ی شهوانی نبودن، یعنی جزء افرادی که تا در مقابل یک شهوت قرار می گیرند بی اختیار می شوند و محکوم این غریزه خود هستند، نبودن» [2] از سوی دیگر عفاف و پاکدامنی خود ثمره حیاء است و حیاء به معنای آن است که اگر زمانی انسان خواست مرتکب گناهی شود خود را در برابر خداوند مشاهده نماید، حیاء  نموده و آن گناه را مرتکب نشود؛ حضرت امیر (ع ) در روایتی زیبا یکی از اسباب عفت را حیاء معرفی می کند و می فرماید: « سبب العفة الحیاء » [3] بنابراین اگر زن یا مردی در برابر منهیات الهی حیاء نداشته باشد از عفت نیز بی بهره است و در نتیجه پاکدامنی خود را از دست می دهد و شایستگی آنکه به همسری مردی مومن یا زنی مومنه درآید را از دست می دهد .

ب: زنا کار نبودن

از دیگر شرایط ازدواج که خداوند در این دو آیه به آنها اشاره می فرماید این است که زن و مرد اهل زنا و فسق و فجور نباشند. به این معنا که اشتهار به زنا و فسق نداشته باشند و از آن بری باشند. زنا از گناهان کبیره ای است که در قرآن به آن وعده عذاب داده شده و از مسلمانان خواسته شده تا به آن نزدیک هم نشوند «و لا تقربوا الزنا» [اسراء/32] بنابراین خداوند در بیان شروط ازدواج کسانی را که به آن نزدیک شده و مرتکب آن می شوند را شایسته ی همسری مومنین و مومنات نمیداند بلکه در آیه ی نورانی دیگری این افراد را تنها شایسته ی افرادی مانند خود آنها می داند « الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ » [نور/26]

ج: نداشتن دوستی پنهانی

از آنجا که انسان موجودی اجتماعی است برای ادامه زندگی خود به ارتباط با انسان های دیگر نیاز دارد، تکرار شدن ارتباط باعث ایجاد نوعی دلبستگی و در نهایت رابطه می شود. در ارتباطات اجتماعی خواه ناخواه ارتباط بین محرم و نامحرم وجود دارد؛ در کوچه، خیابان، داد و ستدها و غیره اما آنچه آسیب زاست، روابط پنهانی است که ممکن است در این میان بواسطه ی عدم رعایت موازین شرعی به وجود بیاید که اسلام با اینگونه روابط به شدت مخالف است؛ زیرا اولا اسلام قائل به حفظ حریم میان زن و مرد است و ثانیا بر حفظ عفت و رعایت حیاء تاکید دارد. از این رو خدای متعال برای آنکه حریم میان زن و مرد و عفت آنان حفظ شود دستوراتی را در قرآن کریم بیان داشته که از آن جمله می توان به کنترل نگاه از سوی زن و مرد [نور / 30-31 ]، عدم خودآرایی و تبرج زنان در جامعه [احزاب/ 33]، با نرمی و طنازی سخن نگفتن زنان [احزاب/32] و عدم تأخیر در ازدواج [نور/32] اشاره کرد .

از سوی دیگر خدای متعال برای حفظ حریم خانواده و جلوگیری از وارد شدن آسیب های جدی به آن در دو آیه ذکر شده مردان و زنان را از داشتن رابطه ی پنهانی منع کرده و خطاب به مردان در این دو آیه می فرماید هم خود جزء کسانی نباشید که زنان را در پنهانی بدوستی می گیرند و هم با زنانی ازدواج کنید که جزء اینگونه افراد نباشند .

آسیب ها

آسیب هایی که متوجه اینگونه از افراد و زندگی خانوادگی آنان می شود عبارت است از آسیب های روانی ، اجتماعی و خانوادگی که به توضیح مختصر آنها می پردازیم:

آسیب های روانی

وقتی ارتباط و در نتیجه رابطه ی بین دختران و پسران زیاد شود باعث ایجاد دلبستگی می شود که در صورت از بین رفتن و قطع این رابطه آسیب های روانی متعددی متوجه هر دو طرف رابطه و مخصوصا دختران می شود که اقدام به خودکشی و فرار دختران را می توان از جمله ی این آسیب ها بر شمرد .

آسیب های اجتماعی

اینگونه روابط باعث عدم تمرکز و در نتیجه عدم موفقیت افراد در تحصیل و شغل آنها می شود که ترک تحصیل و اخراج از کار و کسب و به هم خوردن روابط اجتماعی افراد را می توان از اینگونه آسیب ها به شمار آورد .

آسیب های خانوادگی

کسانی که روابط پنهان و نامشروع با یکدیگر داشته باشند بعد از ازدواج حس بی اعتمادی و سوء ظن در آنان بیشتر است و از سوی دیگر خانواده های آنها نیز نسبت به اینگونه روابط به شدت نگران و ناراحت هستند و از فاش شدن آن بواسطه از بین رفتن آبروی خانواده بیمناکند .

بحث روایی

در روایات ائمه ی دین که به عنوان مفسران قرآن هستند شرایط ازدواج با آنچه که اکنون دامنگیر جامعه ی ما شده و جوانان دختر و پسر را از ازدواج باز داشته و سبب شده تا برخی از آنان به گناه آلوده شده و از دایره پاکدامنی و حیاء خارج شوند تفاوت چشمگیری دارد. ایمان و تقوا شرایطی هستند که بزرگان دین درصدد آن بودند تا آنها را با عنوان شرایط ازدواج در بین مسلمین رواج دهند و آداب و رسوم جاهلی را از بین ببرند که از آن جمله داستان زلفا و جویبر در صدر اسلام است. "جویبر" جوان سیاهپوست و قدکوتاهی بود که نه از مال و ثروت بهره ای داشت و نه از زیبایی و جمال اما دارای ایمان و تقوا بود، پیامبر خدا او را به به خواستگاری زلفا که دختر یکی از ثروتمندان مدینه بود فرستاد و در جواب او که معتقد بود کسی حاضر نیست دخترش را به ازدواج او در آورد فرمود : « ای جوبیر! خداوند به وسیله ی اسلام ارزش افراد و اشخاص را عوض كرد. بسیاری از اشخاص در دوره ی جاهلیت محترم بودند و اسلام آنها را پایین آورد. بسیاری از اشخاص در جاهلیت خوار و بی مقدار بودند و اسلام قدر و منزلت آنها را بالا برد. خداوند به وسیله ی اسلام نخوتهای جاهلیت و افتخار به نسب و فامیل را منسوخ كرد. اكنون همه ی مردم از سفید و سیاه، قرشی و غیرقرشی، عربی و عجمی در یك درجه اند، هیچ كس بر دیگری برتری ندارد مرگ به وسیله ی تقوا و طاعت. من در میان مسلمانان فقط كسی را از تو بالاتر می دانم كه تقوا و عملش از تو بهتر باشد.» [4] همچنین امام جواد (ع) در زمینه ی شرایط ازدواج می فرماید : « مَنْ خَطَبَ إ لَيْكُمْ فَرَضيتُمْ دينَهُ وَ أ مانَتَهُ فَزَوِّجُوهُ، إ لاّ تَفْعَلُوهُ تَكْنُ فِتْنَةٌ فِى الاْ رْضِ وَ فَسادٌ كَبير[ 5] هر كه به خواستگارى دختر شما آيد و به تقوا و تديّن و امانتدارى او مطمئن مى باشيد با او موافقت كنيد وگرنه شما سبب فتنه و فساد بزرگى در روى زمين خواهيد شد.»

نتیجه

در شرایط کنونی که غرب با همه ی توان و قدرت رسانه ای خود در پی آن است تا ایمان، اعتقادات و تقوای جوانان ما را از بین ببرد باید با تمام توان وارد میدان کارزار شویم و با سلاح ایمان و عمل به دستورات انسان ساز قرآن فرهنگ ازدواج آسان را برای حفظ جوانان همگانی کنیم و الا با وجود هجم زیاد هجوم دشمن در آینده ای نه چندان دور باید شاهد جامعه ای باشیم که جوانان آن حیاء و عفت خود را از دست داده اند و برای پاسخگویی به غرائز خود به  زندگی هایی با سبک غربی و ازدواج سفید رو آورده اند .

پی نوشت

1- راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، ج 1، ص 573

2-مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص 106

3-عبدالواحد تمیمی آمدی، تصنیف غررالحکم و دررالکلم،ص 257

4-مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 18، ص 360

5-تهذيب الا حكام : ج 7، ص 396، ح 9

کلمات کلیدی: 

نظرات

تصویر محمدپورمند
نویسنده محمدپورمند در

با عرض سلام خدمت شما
من پسری 21 ساله هستم،قصد ازدواج دارم
گاهی وقتا به مطالب از دیدگاه اسلام و قرآن رو میارم و امیدوار میشم به سمت ازدواج قدم بردارم ولی بیشتر اوقات شرایط بیرونی مثل مال و کار و دانشجو بودن و نداشتن خونه و ماشین منو دلسرد میکنه.
الانم با خوندن این مطلب شما هم متوجه شدم بنده 1 آدم بی حیا هستم که پاکدامنی خودمو از دست دادم و نفسم بر من حاکم.
خب من دنبال همسر مومن بودم
با این حساب دیگه نباید باشم چون تهش 1کی مثل خودم نصیبم میشه!
واقعأ دلسرد شدم
ایکاش فقط نمیگفتید ایمان و تقوا داشته باشید
چرا بیشتر راهنمایی نمیکنید؟
الان بیشتر پسران و دختران رابطه دارن مثل من
راه بازگشت ما چیه؟
یعنی مستقیم جهنم؟
لطفأ جوابمو بفرستید به ایمیلم یا اگه خواستید شمارمو بدم بهتر راهنماییم کنید
متشکر
منتظر جوابتون هستم

تصویر حمید گلزار

با سلام و تشکر از شما دوست عزیز بخاطر مراجعه به سایت رهروان و مطالعه مطالب حقیر
برای پاسخ به سوالات متعددی که در مطلب ارسالی مطرح شده و برای اینکه انشاءالله به نتیجه ی مطلوبی برسیم باید گام به گام با هم به جلو حرکت کنیم و مسائل مختلفی را مد نظر قرار دهیم. البته در مطالبتون ایمیلتون نوشته نشده ولی از نظر من ایرادی نداره از طریق ایمیل یا تلفن یا از طریق همین سایت بخواهیم با هم مطالب را پیگیری کنیم.
نکته ی اول
مراجعه ی شما به قرآن و توجه به دیدگاه اسلام و داشتن دغدغه در این زمینه نشانه ی فطرت بیدار و حق طلب شماست و الا افراد دیگری هستند که اصلا دیدگاه اسلام و قرآن برای آنها مهم نیست و خود را از هر نظر آزاد و رها می بینند و همین افراد هستند که امنیت روانی و جنسی جامعه را دچار بی ثباتی و تزلزل می کنند و وسیله لغزش و سقوط افراد دیگر جامعه و خصوصا جوانان را فراهم می کنند که ما دعا می کنیم خداوند وسیله ی هدایت و آگاهی آنها را فراهم کند.
نکته ی دوم
یک اصل کلی که مورد پذیرش همه هم هست اینه که وقتی کسی عضو یک گروه یا دسته شد باید به همه ی قوانین و خواسته های گروه خود احترام گذاشته و آنها را انجام داده و ترک نکند. حتی گروههای منحرفی مانند شیطان پرستان نیز این اصل را قبول دارند لذا وقتی کسی به عضویت گروه آنها در می آید همه از او انتظار دارند که تمام دستورات گروه و خواسته های رهبران آن را انجام دهد و کوچکترین مخالفتی را بر نمی تابند و طرف را از گروه بیرون می کنند. اسلام هم از این اصل مستثنا نیست یعنی اگر کسی شهادتین گفت و مسلمان شد و وارد این دین شد بایستی همه ی قوانین و خواسته های این دین و رهبران آن را انجام دهد و از آنها سرپیچی نکند.
نکته ی سوم
ازدواج به عنوان یکی از دستورات مهم و زیربنایی اسلام از این رو تشریع شده که از یک سو جلوی فسادها و الودگی های جنسی را بگیرد و از سوی دیگر آرامش را به زن و مردی که ازدواج کرده اند هدیه کند. اما متأسفانه اینقدر شاخ و برگ های بیهوده به بحث ازدواج داده شده که جوانان از آن گریزان شده اند و همین امر خود سبب رواج دوستی های گناه آلود ما بین دختران و پسران شده و سعی می کنند تا از این طریق خود را به نوعی ارضا کنند هر چند در واقع هیچگاه ارضا نمی شوند بلکه هر روز از سوی شیاطین جنی و انسی به گناهان بدتر و زشتری آلوده می شوند و حیا و عفت و پاکدامنی خود را از دست می دهند ضمن اینکه هیچگاه به آرامشی که اسلام برای زوجین وعده داده نمی رسند زیرا همیشه در اضطراب و ترس و دلهره بسر می برندو آنگاه شیطان آنها را وسوسه می کند که دیگر برای شما راه نجاتی نیست. و بحث اینکه حتما خانه یا ماشین باید داشته باشم از جمله ی همین شاخ و برگ هاست. داشتن خانه و ماشین خیلی خوبه و اتفاقا اگر کسی بتونه باید بهترین اون رو برای خانوادش تهیه کنه اما در اول ازدواج معمولا کمتر کسی پیدا میشه که همه ی اینها را با هم داشته باشه بلکه باید با توکل بر خدا به پیش رفت و خدا نیز همانگونه که در آیه 32 سوره نور وعده آنها حتما شما را به همه چیز می رسناد و بی نیاز از دیگران می کند.
نکته چهارم
قرآن می گوید « وَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا[بقره/189] » یعنی برای ورود به هر خانه ای باید از در اون خونه وارد شد نه از دیوار یا از راه پشت بام کنایه از اینکه هر کاری را باید از راه صحیح و درست اون انجام داد تا در پایان احساس رضایت و آرامش به انسان دست دهد
ازدواج نیز این قاعده مستثنا نیست یعنی اگر شما واقعا قصد ازدواج دارید و کسی را مد نظر دارید با خانواده در میان گذاشته و از آنها کمک بخواهید تا کار از راه صحیح آن انجام گیرد. قطعا والدین و اطرافیان کمک های زیادی در ازدواج می کنند و این یک امر تجربه شده است.
نکته ی پنجم
راه جهنم از مسیر گناه و نافرمانی خدا می گذرد ولی اگر کسی توبه کرد و گناه را ترک کرد قطعا مسیر زندگی او عوض شده و به سوی بهشت رضوان الهی میرود. هیچگاه راه برگشت به سوی پاکی بر روی کسی بسته نیست هر کجا انسان احساس کرد راه را اشتباه رفته می تواند برگردد و خدای مهربان مکرر در قرآن این نکته را یادآوری کرده است.
نکته ششم
راه رسیدن به خوشبختی و سعادت در دنیا و آخرت اطاعت از خداست. کسی که میخواهد رضایت خداوند را بدست آورد باید فرمان ها و دستورات او را انجام دهد هر چند تعداد کسانی که تابع اوامر خدا باشند کم باشد و تعداد کسانی که نافرمانی و معصیت می کنند بیشتر باشد. اینکه همه این کار را می کنند منطقی است که اسلام آن را نمی پذیرد. شما اگر یک نگاهی به قرآن کنی می بینی که خداوند در برخی آیات می فرماید اکثرهم لا یومنون، اکثرهم مشرکون، ما کان اکثرهم مومنین و از این قبیل آیات که در قرآن زیادند و نشان می دهد همواره اکثریت در اشتباه هستند و زیاد بودن آنها دلیل بر درستی کار و عقیده ی آنها نیست.
نکته ی هفتم
برای بدست آوردن همسری مومن و شایسته شما نیز باید مومن و خوب باشید که البته هستید و شکی در آن نیست ولی انسان باید برای رسیدن به این مرحله به مبارزه با شیطان های درونی و بیرونی بر خیزد . دوستانی را که واقعا دلسوز نیستند و سبب گمراهی هستند کنار گذاشته و با آنها قطع ارتباط کند زیرا در روز قیامت یکی از حسرت ها و افسوس های اهل جهنم این است که ای کاش با فلانی دوست نبودم، کاش بین من و او فاصله ی بین مشرق و مغرب بود و اصلا او را نمی دیدم(فرقان/28)
ببخشید اگر طولانی شد البته نکات فراوان دیگری نیز هست که بواسطه ی طولانی شدن جواب از بیان آنها صرف نظر کردم.
به هر حال بنده آماده هستم چه هز طریق ایمیل و چه از طریق همین سایت تا با شما دوست عزیز بحث را ادامه دهیم تا انشاء الله به نتیجه ی خوبی برسیم و هم من و هم شما از آن استفاده کنیم.

تصویر رضا
نویسنده رضا در

باسلام
وقتی پاسختون روخوندم گفتم منم مشکلم رو بگم شاید با مشورت بهتر حل بشه
من متولد 72 ام داشجو برق قدرت تقریبا میشه گفت کار هم دارم(برق کشی ساختمان) اما میدونم برای تشکیل زندگی کافی نیست
من کسی رو برای ازدواج مد نظر دارم از لحاظ ایمان و تقوا هم انسان دین داری و کاملی هست واین مسله رو باهاشون مطرح کردم
اما خانواده برای ازدواجم میگن سربازی نرفتی؟شغل و درامد مناسب نداری و....
حالا باید چه کارکنم؟شما بگین چ ظوری مشکلم رفع کنم
ممنوم

تصویر حمید گلزار

سلام دوست عزیز دعا میکنم که همه ی اعمال و رفتار و گفتار ما برای خدای متعال باشد و انشاء الله موثر باشد که همه ی تاثیرات از اوست. اما چند نکته :1- در هر حالی بدون هماهنگی و مشورت خانواده اقدام به کاری در این زمینه نکنید به هر حال آنها تجربیاتی دارند که صد در صد مفید واقع خواهد شد. 2- همانطور که در متن نیز اشاره شده اسلام و رهبران آن در پی ترویج ازدواج آسان بوده اند اما باید توجه نمود که برخی مشکلات و موانع خاص برخی زمان هاست که باید آنها را با درایت حل کرد مانند همین بحث سربازی که در مسیر شماست، یک راه این است با هماهنگی دو خانواده یک محرمیتی بین دو طرف برقرار می شود تا در مکالمات و رفت و آمدها از نظر شرعی مشکلی وجود نداشته باشد و شما هن نی توانید بعد از سربازی همین کار برق را انجام دهید و با حمایت اولیه خانواده ها کم کم در زندگی رو به جلو حرکت کنید 3- خود خانواده ها هم می دانند که کمتر کسی هست که در ابتدای ازدواج همه ی امکانات را داشته باشد به همین خاطر گفتم با حمایت اولیه خانواده ها رو به جلو حرکت می کنید لدا حمایت هر دو خانواده را می طلبد لذا مشکل شما به نظر می رسد که با پا پیش گذاشتن خانواده ی شنا و البته موافقت خانواده ی طرف مقابل قابل حل هست. اگر باز هم کمکی از دست حقیر بر بیاید در خدنت هستم.

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سلام و خسته نباشید خدمت شما 

من دختری هستم ۱۸ ساله و پسری به خواستگاری من اومده از همه نظر هم خوبه و همه شرایطی که بالا فرمودید رو داره فقط اختلاف سنی ما ۱۳ سال هستش و من با این مشکل دارم ،می خواستم بپرسم آیا بر زندگی ما اختلاف سنی تاثیر می زاره 

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

با سلام

من یه دانشجو هستم ک امسال درسم تموم میشه.سربازی نرفتم ولی خداروشکر شغل دارم ولی درامدش به قدری کم هست ک میشه گفت یک  کار پاره وقت است تا یک شغل که با ان بتوان خرج یه زندگی رو دراورد.از مشکلات مالی که بگذریم،از کسانی که اطرافم ازدواج کردن به شخصه شاهد مشکلاتشان بودم که نه تنها ازدواج برایشان ارامش نیاورده بلکه بیشتر به اضطراب و نا ارامیشان اضافه کرده..تصوری که از ازدواج با توجه به روایات و احادیث و انچه که در قران امده باوری برای من ساخته بود که با مشاهده ی این وضعیت ها دچار دوگانگی شدم..از طرفی نمیخواهم جزو افرادی باشم ک به سبب ازدواج نکردن به گناه می افتن.. حالا شما بفرمایید که من چه کار کنم ک با وجود این شرایط اقتصادی،هم به ارامش برسم و هم بتوان زندگی پاک داشته باشم..خسته ام از اینکه خجالت زده درگاه خداوند باشم...لطفا راهنمایی بفرمایین..

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سلام

دختری22ساله هستم

یک انسان با تقوا و مؤمن به خواستگاری ام آمده که تقریبا یکسال از من بزرگتر است

اما خانواده تنها به دلیل شغل و درآمد کم داشتن(چون دانشجو هست و یک کار پاره وقت دارد) و شاید کمی لاغر اندام و اینکه همشهری ما نیست اما مدت12سال در شهر مشترکی زندگی کرده ایم که باعث شده هر دو طرف از نظر فرهنگی دیگر مشکل خاصی نداشته باشیم

 

وضع مالی ما خوب است اما آنها خیلی نسبت به ما وضع مالی بدتری دارند

 

برای من خیلی ایمان و تقوا مهم است

به قدری که خواستگاران زیادی را بخاطر نداشتن این خصوصیات رد کرده ام

الان پدر و مادرم راضی نیستند،به دلیل مالی و همشهری نبودن و من خیلی گیج شدم که باید چکار کنم

پدر و مادرم ایمان و تقوا شاید جزو آخرین ملاک هایشان برایم باشد

و البته من به راحتی این شخص را میتوانم فراموش کنم

اما اگر بارها در آینده دوباره این شرایط بوجود آمد،چکار باید بکنم و چه تصمیمی بگیرم

نظرات پدر و مادرم با عمل پیامبر اصلا سازگار نیست و من هیچوقت از ملاک هایم برای ازدواج پایین نمی آیم،حتی اگر هیچوقت ازدواج نکنم.

لطفا راهنمایی ام کنید

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 5 =
*****