نقش زیبایی و هنر در تربیت دینی

13:46 - 1393/07/11
چکیده: زیبایی طبیعی ارزشمند است و زیبا؛ اما زیباتر از آن زیبایی هنری است که بازتاب روح و اندیشه انسانی است و با زیبایی‌های معقول و غیر محسوس که عقل انسان آن را درک می‌کند، سر و کار دارد.
هنر اسلامی

رهروان ولایت ـ برای استفاده از نمادهای هنری در تربیت دینی، باید مفهوم زیبایی و تربیت هنری را بشناسیم؛ مفهوم نمادها، سطوح و انواع مختلف آن را نیز باید شناسایی کنیم. تحقق این هدف مستلزم بررسی ساختار و محتوای رشته‌های هنری است تا روشن شود چگونه می‌توان از رشته‌های مختلف، نمادهای هنری را پیدا کرده و در تربیت دینی و برنامه‌های درسی از آن‌ها استفاده کنیم. که این رشته‌ها و حوز‌ه‌های هنری بسیار متعدد و متنوع هستند؛ اما رشته‌های اصلی هنری که در دنیا شناخته شده‌اند، مثل موسیقی، نمایش و تئاتر و هنرهای تجسمی از قبیل گرافیک مد نظر خواهد بود.

حال سول این‌ است که زیبایی چیست و چه ارتباطی با هنر و تربیت هنری دارد؟

اصل واژه زیباشناسی از کلمه‌ای یونانی به معنی توانایی دریافت به کمک حواس گرفته شده است و این بخش از زیباشناسی را الکساندر بوم گارتن به عنوان علم معرفت حسی تعریف کرده و مکتب زیباشناسی را پدید آورده است. بنابراین، زیبایی را می‌توان در واقع حس ادراک روابط لذت بخش دانست.

در بررسی زیبایی به دو نوع زیبایی برخورد می‌کنیم: یکی زیبایی طبیعی و دیگری زیبایی هنری.

زیبایی طبیعی ارزشمند است و زیبا؛ اما زیباتر از آن زیبایی هنری است که بازتاب روح و اندیشه انسانی است و با زیبایی‌های معقول و غیر محسوس که عقل انسان آن را درک می‌کند، سر و کار دارد.

این نوع زیباشناسی بررسی و کشف علل انبساط نفس و انفعال احساس درونی و باطنی انسان در قالب هنر است که به روح انسان آرامش و تعالی می‌بخشد. درقرآن از مصداق‌ها و موضوع‌های مختلفی به عنوان زیبایی نام برده شده است که علامه جعفری به زیبایی‌های آسمان، انسان‌ها، جانداران و مناظر طبیعی و آرمان‌های معقول اشاره کرده است. [1]

به عقیده‌ی وی خداوند در آیات متعدد بر زیبایی آرمان‌های معقول و اصول عالی اخلاقی و ارزش‌های انسانی تأکید کرده است. اصول و آرمان‌های معقول آن واقعیت‌های زیبا هستند که هم فی نفسه زیبا هستند و هم زیبایی‌ها را به‌طور کامل برای ما می‌نمایانند. که این زیبایی‌های معنوی از دیدگاه ایشان عبارتند از:

1: صبر زیبا: « فَاصْبِرْ صَبْراً جَميلاً؛[سوره معارج/ آیه5]؛ شکیبایی نما، شکیبایی زیبا» روحی که در برابر سختی‌ها و ناملایمات زندگی تحمل و بردباری دارد زیبایی معقولی است که خداوند از آن نام می‌برد.

2: عفو و گذشت « إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِیَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمیلَ،[سوره حجر/ آیه85]؛ وروز رستاخیز قطعا فرا خواهد رسید. ای رسول ما با عفو و بخشش زیبا از لغزش‌های مردم در گذر» کسانی با داشتن قدرت وانتخاب دست به انتخاب احسن می‌زنند دارای روح لطیف و بلندی هستند که همه کس از آن برخوردار نیست.

حضرت علی علیه السلام فرمودند: « شما حق قصاص دارید و می‌توانید قاتل من، ابن ملجم را به قتل برسانید و می‌توانید او را ببخشید و عفو کنید،» این همان زیبایی است که آراسته به حیات معقول است.

3: ایمان: « وَ لکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْکُمُ الْإيمانَ وَ زَيَّنَهُ في‏ قُلُوبِکُمْ وَ کَرَّهَ إِلَيْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْيانَ أُولئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ؛ [سوره حجرات/آیه7]؛ ولی خداوند متعال ایمان را به دل‌هایتان محبوب نموده و ایمان در دل‌های شما با زیبایی بسیار است و کفر و فسق و معصیت را برای شما زشت و کراهت بار ساخت». آن‌چه که مسلم است این است که ایمان و اعتقاد به این‌گونه حقایق می‌تواند روح را از زشتی و تورم خود طبیعی و طواف دور بت خویشتن نجات دهد و اعتدالی در روح به‌وجود بیاورد که آماده زیبایی و جمال روحی گردد.

به علاوه، در پرتو ایمان، روح شعاعی از صفات جلال و جمال را فرار می‌گیرد که واجد حد اعلای زیبایی است.

4: دوری و جدایی زیبا: « وَ اصْبِرْ عَلى‏ ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَميلاً؛ [سوره مزمل/ آیه 10]؛ به آنچه می‌گوین بردبار باش و از آنان دوری گزین، دوری و جدائی زیبا». وقتی این دوری به قصد آگاه ساختن و تحصیل اعتدال روحی برای آن انسان یا گروه انجام می‌‌گردد، روح چنین شخصی از نوعی زیبایی عالی برخوردار است که خود بیش از همه از ان زیبایی لذت می‌برد.

سوالی که مطرح است این است که بین هنر و زیبایی چه رابطه‌ای است؟ آیا هنر همان زیبایی است و یا هر پدیده‌ی زیبا را می‌توان هنر نامید؟ و آیا هر آن‌چه زیبا نیست هنر نیست؟

با بررسی مفهوم هنر در قرون گذشته، متوجه می‌شویم که هنر الزاما همان زیبایی نیست و بسیارند پدیده‌های زشتی که به زیور هنر آراسته شده‌اند و بسیارند چیزهای زیبا که عاری از هنرند. بر این اساس، نمی‌توان هنر را بدون قید و شرط ارزشمند دانست.

زیرا هنر برای انسان و در حیات معقول مطلوب است و هر موقع هنر توانست از مغز صاف و دارای واقعیات منطقی عبور نماید، هنر برای هنر بودن ضرورت پیدا می‌کند. اما می‌دانیم که تاکنون چنین اتفاقی نیفتاده است.

به منظور پرورش انسان‌هایی با آفریندگی و زیبایی‌های هنری، لازم است در نظام آموزشی، ساز و کار مناسب برای تربیت انسان‌هایی باسواد هنری تربیت داده شود، تا هم خود از هنر لذت ببرند، هم در تربیت دینی دیگران موثر واقع شوند.

-----------------------------------------------

پی نوشت‌ها:

[1]: [علامه ‌محمد تقي جعفری، زيبايي و هنر از ديدگاه اسلام]

 

کلمات کلیدی: 

نظرات

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

عالی بود

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 4 =
*****