رهروان ولایت ـ شیعیان، افرادی هستند که پیرو امام علی(علیهالسلام) هستند؛ امیرالمومنین(علیهالسلام) نیز بعد از رسول اکرم(صلیاللهعلیهوآله) بهترین مخلوق خداوند است و این نامی است که خود پیامبر خاتم(صلیاللهعلیهوآله) برای آنان انتخاب کرده است.[1]
لفظ شیعه، در قرآن کریم هم آمده است، مانند آیهی 16 از سوره قصص، در مورد آن شخص بنی اسرائیلی که پیرو دین حضرت موسی(علیهالسلام) بود (در حقیقت، منسوب به دین حضرت ابراهیم و اسحاق و یعقوب(علیهمالسلام) بودند)[2] همچنین در سوره صافات، آیهی 83 هم آمده است که حضرت ابراهیم(علیهالسلام) را پیرو دین توحیدی حضرت نوح(علیهالسلام) معرفی میکند.
شیعیان، علاوه بر امیرالموننین(علیهالسلام) از دیگر جانشینان رسول اکرم(صلیاللهعلیهوآله) که 11 امام دیگر هستند و همچنین از دختر آن حضرت، حضرت فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) نیز پیروی کرده و آنها را بهترین الگوها میدانند و این به جهت روایاتی است که از پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) وارد شده است؛ مانند حدیث «جابر بن عبدالله انصاری» که از صحابه بزرگ آن حضرت بود؛ او در این حدیث میگوید: «هنگامى كه آیه شریفه «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْكُمْ» [نساء/59] نازل شد؛ خدمت حضرت رسول عرض كردم: ما خدا و رسول را شناختیم و اكنون میخواهیم بدانیم این «اولو الامر» كه اطاعت آنان به اطاعت خدا و رسول، قرین و یکسان شده چه کسانی هستند؟
حضرت فرمود: «این افراد جانشینان من هستند؛ اى جابر، اینان پیشوایان مسلمین میباشند كه پس از من خواهند آمد، اول آنها «على بن ابى طالب» است، پس از او «حسن» و بعد از او «حسین» سپس «على بن الحسین» و «محمد بن على» است كه در تورات به باقر معروف است و تو او را درک خواهى كرد و هر گاه وى را ملاقات کردى سلام منرا به او برسان، بعد از او «جعفر بن محمد» و «موسى بن جعفر» و «على بن موسى» و «محمد بن على» و «على بن محمد» و «حسن بن على» امام هستند.
پس از اینها؛ همنام و هم كنیه من است كه حجت پروردگار و نشانه او در روی زمین است و نام او «محمد بن الحسن» میباشد كه از شیعیان و پیروان و دوستان خود، غیبت خواهد كرد، و جز افرادى كه در ایمان، امتحان داده باشند كسى در امامت او باقى نخواهد ماند، به خداوندى كه مرا به راستى برانگیخته، شیعیان از غیبت او استفاده خواهند كرد و از تابش انوار او مستفیض خواهند شد، همانطور كه از خورشید روشنی میگیرند اگرچه پشت ابر باشد».[3]
شیعه بودن با بدی؛ سازگاری ندارد:
شیعیان، بهخاطر اینکه از برگزیدگان خداوند پیروی میکنند، به خود اجازهی بدی نمیدهند و اگر بدی کنند یا به دنبال بدی باشند، در حقیقت، شیعه نیستند و خود آن بزرگواران هم به این نکته تصریح کرده و نشانههای شیعیان خود را نیز ذکر کردهاند که به برخی اشاره میشود:
امام صادق(علیهالسلام) فرمود: «کسی که به گفتار زبانی كفایت كند، ولى بر خلاف اعمال و آثار ما رفتار كند شیعه ما نیست؛ بلکه شیعهی ما كسى است كه در زبان و قلب، با ما موافق باشد و از آثار ما پیروى کرده و به اعمال ما عمل کند، اینان شیعیان ما هستند».[4]
همچنین هنگامیکه از آن حضرت در مورد شیعیان سؤال شد فرمود: «پیروان ما كسانی هستند كه كارهاى نیك را مقدّم میدارند و از كارهاى بد، خودداری میکنند و نیكویى را آشكار کرده و به كار خوب، پیشى مىگیرند براى علاقهاى كه به رحمت خداوند جلیل دارند، اینان از مایند و با مایند هر جا كه ما باشیم».[5] حضرت در حدیث دیگری فرمودند: «شیعه على كسى است كه شكم و دامن خود را حفظ نماید و سختكوش باشد و كارش براى خالقش باشد، امید ثواب از او داشته باشد و از كیفر او بترسد، هرگاه چنین كسانى را دیدى آنها شیعیان جعفر هستند».[6]
امام باقر(علیهالسلام) نیز به یکی از اصحاب خود به نام «جابر جعفی» فرمودند: «اى جابر، آیا كسى كه ادعا تشیّع میكند، او را بس است كه از محبّت ما خانواده دم زند؟ به خدا شیعه ما نیست، جز آنكه از خدا بترسد و از او اطاعت کند، اى جابر، ایشان شناخته نمیشوند، جز با فروتنى و خشوع، امانت[داری] ، بسیارى یاد خدا، روزه، نماز، نیكى به پدر و مادر، مراعات همسایگان فقیر و مستمند، قرضداران به آنان، دستگیری از یتیمان، راستى گفتار، تلاوت قرآن، بازداشتن زبان از بدی در مورد مردم و...».
جابر میگوید عرض كردم: یا ابن رسول اللَّه، ما امروز كسى را داراى این صفات نمیشناسیم، فرمود: «اى جابر، اگر بگوید: من رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) را دوست دارم سپس از رفتار او پیروى نکرده و به روش او عمل نکند، محبتش به پیغمبر برای او هیچ سودى نمیدهد، پس از خدا پروا كنید و براى آنچه نزد خداست عمل كنید».[7]
در نتیجه: با توجه با این روایات، شیعیان اهل بیت(علیهمالسلام) کسانی هستند که به سیره و روش آنان نیز اقتدا کرده و در عمل هم پیرو آن بزرگواران باشند؛ امّا کسانیکه فقط در زبان، خود را شیعه میدانند و در عمل، هیچ شباهتی به ائمه اطهار(علیهمالسلام) ندارند و به گناه و معصیت مشغولاند، هرگز شیعه واقعی نیستند و نباید آنان را شیعه امیرالمومنین(علیهالسلام) دانست.
-------------------------------------------
پینوشت:
[1]. شیعه در اسلام(چاپ: دفتر انتشارات اسلامی)، ص25 تا 28؛ برای اطلاع به این مطلب مراجعه فرمایید.
[2]. با استفاده از تفسیر المیزان، ج16، ص22.
[3]. عَنْ جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ الْجُعْفِیِّ قَالَ سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیَّ یَقُولُ لَمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى عَلَى نَبِیِّهِ ص یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْكُمْ قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَدْ عَرَفْنَا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَمَنْ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ قَرَنَ اللَّهُ طَاعَتَهُمْ بِطَاعَتِهِ فَقَالَ هُمْ خُلَفَائِی یَا جَابِرُ وَ أَئِمَّةُ الْمُسْلِمِینَ بَعْدِی أَوَّلُهُمْ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع ثُمَّ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَیْنُ ثُمَّ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ الْمَعْرُوفُ فِی التَّوْرَاةِ بِالْبَاقِرِ وَ سَتُدْرِكُهُ یَا جَابِرُ فَإِذَا لَقِیتَهُ فَأَقْرِئْهُ مِنِّی السَّلَامَ ثُمَّ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ثُمَّ عَلِیُّ بْنُ مُوسَى ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ ثُمَّ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ ثُمَّ سَمِیِّی وَ ذُو كُنْیَتِی حُجَّةُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ بَقِیَّتُهُ فِی عِبَادِهِ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ ذَلِكَ الَّذِی یَغِیبُ عَنْ شِیعَتِهِ وَ أَوْلِیَائِهِ غَیْبَةً لَا یَثْبُتُ فِیهَا عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ إِلَّا مَنِ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ قَالَ جَابِرٌ فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَهَلْ یَقَعُ لِشِیعَتِهِ الِانْتِفَاعُ بِهِ فِی غَیْبَتِهِ فَقَالَ ص إِی وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالنُّبُوَّةِ إِنَّهُمْ لَیَسْتَضِیئُونَ بِنُورِهِ وَ یَنْتَفِعُونَ بِوَلَایَتِهِ فِی غَیْبَتِهِ كَانْتِفَاعِ النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ إِنْ تَجَلَّاهَا سَحَابٌ؛«إعلام الورى بأعلام الهدى، ص: 397».
[4]. قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَیْسَ مِنْ شِیعَتِنَا مَنْ قَالَ بِلِسَانِهِ وَ خَالَفَنَا فِی أَعْمَالِنَا وَ آثَارِنَا وَ لَكِنْ شِیعَتُنَا مَنْ وَافَقَنَا بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ اتَّبَعَ آثَارَنَا وَ عَمِلَ بِأَعْمَالِنَا أُولَئِكَ شِیعَتُنَا؛«تفصیل وسائل الشیعة إلى تحصیل مسائل الشریعة(ناشر: آلالبیت)، ج15، ص247».
[5]. سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ شِیعَتِهِمْ فَقَالَ شِیعَتُنَا مَنْ قَدَّمَ مَا اسْتَحْسَنَ وَ أَمْسَكَ مَا اسْتَقْبَحَ وَ أَظْهَرَ الْجَمِیلَ وَ سَارَعَ بِالْأَمْرِ الْجَلِیلِ رَغْبَةً إِلَى رَحْمَةِ الْجَلِیلِ فَذَاكَ مِنَّا وَ إِلَیْنَا وَ مَعَنَا حَیْثُ مَا كُنَّا؛«صفات الشیعة(ناشر: اعلمی)، ص17».
[6]. قَالَ الصَّادِقُ ع إِنَّمَا شِیعَةُ عَلِیٍّ مَنْ عَفَّ بَطْنُهُ وَ فَرْجُهُ وَ اشْتَدَّ جِهَادُهُ وَ عَمِلَ لِخَالِقِهِ وَ رَجَا ثَوَابَهُ وَ خَافَ عِقَابَهُ فَإِذَا رَأَیْتَ أُولَئِكَ فَأُولَئِكَ شِیعَةُ جَعْفَرٍ؛«مشكاة الأنوار فی غرر الأخبار(ناشر: حیدریه)، ص58».
[7]. عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ لِی یَا جَابِرُ أَ یَكْتَفِی مَنِ انْتَحَلَ التَّشَیُّعَ أَنْ یَقُولَ بِحُبِّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ فَوَ اللَّهِ مَا شِیعَتُنَا إِلَّا مَنِ اتَّقَى اللَّهَ وَ أَطَاعَهُ وَ مَا كَانُوا یُعْرَفُونَ یَا جَابِرُ إِلَّا بِالتَّوَاضُعِ وَ التَّخَشُّعِ وَ الْأَمَانَةِ وَ كَثْرَةِ ذِكْرِ اللَّهِ وَ الصَّوْمِ وَ الصَّلَاةِ وَ الْبِرِّ بِالْوَالِدَیْنِ وَ التَّعَاهُدِ لِلْجِیرَانِ مِنَ الْفُقَرَاءِ وَ أَهْلِ الْمَسْكَنَةِ وَ الْغَارِمِینَ وَ الْأَیْتَامِ وَ صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ تِلَاوَةِ الْقُرْآنِ وَ كَفِّ الْأَلْسُنِ عَنِ النَّاسِ إِلَّا مِنْ خَیْرٍ وَ كَانُوا أُمَنَاءَ عَشَائِرِهِمْ فِی الْأَشْیَاءِ قَالَ جَابِرٌ فَقُلْتُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا نَعْرِفُ الْیَوْمَ أَحَداً بِهَذِهِ الصِّفَةِ فَقَالَ یَا جَابِرُ لَا تَذْهَبَنَّ بِكَ الْمَذَاهِبُ حَسْبُ الرَّجُلِ أَنْ یَقُولَ أُحِبُّ عَلِیّاً وَ أَتَوَلَّاهُ ثُمَّ لَا یَكُونَ مَعَ ذَلِكَ فَعَّالًا فَلَوْ قَالَ إِنِّی أُحِبُّ رَسُولَ اللَّهِ- فَرَسُولُ اللَّهِ ص خَیْرٌ مِنْ عَلِیٍّ ع ثُمَّ لَا یَتَّبِعُ سِیرَتَهُ وَ لَا یَعْمَلُ بِسُنَّتِهِ مَا نَفَعَهُ حُبُّهُ إِیَّاهُ شَیْئاً فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْمَلُوا لِمَا عِنْدَ اللَّه؛« اصولكافی(ناشر: اسلامیه)، ج2، ص: 74».
نظرات
شيعه به كسي ميگند كه در عمل عقيده و گفتار و كردار مثل ائمه باشه .
فک کنم شور با شعور رسا باشه واسه معنیه شیعه...یعنی دوست داشتن به همراه فهم دوست داشتن که نهایتا این فهم آدمو سوق میده به سمت عملی کردن فهمیدنی هاش و ثابت قدم بودن در پایبندی به باوراش...مرسی از مطلب خوبتون...فکرم درگیر شد