از نظر اسلام چه کسانی مستحق اعدام هستند

06:11 - 1394/08/09

چکیده:در مورد اعدام آیت الله نمر، این روزها اخبار حمایت مراجع تقلید و فعالان سیاسی و بسیاری از مردم دنیا به گوش می رسد. بهتر است ابتدا این شخصیت معرفی شود و بعد موارد وجوب حکم اعدام در اسلام را بررسی کنیم تا ببنیم این شخصیت آیا مستحق اجرای این حکم الهی می باشد یا خیر؟

شیخ نمر

رهروان ولایت ـ در مورد اعدام آیت الله نمر، این روزها اخبارحمایت مراجع تقلید و فعالان سیاسی و مردم بسیاری به گوش می رسد.[1] بهتر است ابتدا این شخصیت معرفی شود و بعد موارد وجوب حکم اعدام در اسلام را بررسی کنیم تا ببنیم این شخصیت آیا مستحق اجرای این حکم الهی می باشد یا خیر؟ نمر باقر النمر (زاده: ۱۳۷۹ هجری قمری در عوامیه) یک مجتهد شیعه و فعال حقوق بشر عربستانی است. او در پی اعتراضات شیعیان عربستان در سال ۲۰۱۲ بازداشت شد. در ۱۵ اکتبر ۲۰۱۴ دادگاه جنایی عربستان سعودی نمر النمر را به دلیل اقدام علیه امنیت ملی به اعدام محکوم کرد. شیخ باقر در سال ۱۳۷۹ هجری قمری مصادف با ۱۹۶۸ میلادی، در شهر «العوامیه» در شرق عربستان به دنیا آمد. این شخصیت از اساتیدی همچون: آیت‌الله سید محمدتقی مدرسی در تهران، آیت‌الله سید عباس مدرسی در سوریه، آیت‌الله خاقانی در سوریه، علامه شیخ صاحب الصادق در تهران، علامه شیخ وحید افغانی بهره برده است.
شیخ باقر از معروف‌ترین مدرسان علوم مذهبی و دینی در حوزه‌های علمیه است که در حوزه‌های علمیه ایران و سوریه به تدریس کتاب‌هایی همچون کتاب «اللمعة الدمشقیة» و کتاب «جامع المدارک» و «مستمسک عروة الوثقی» و «الحلقات» شهید سید محمدباقر صدر پرداخته است. وی پس از بازگشت به کشورش، مرکز مذهبی "الإمام القائم (عج)" را در شهر العوامیه تأسیس کرد که سنگ‌بنای "مرکز اسلامی" در سال ۱۴۲۲ هجری قمری مصادف با ۲۰۱۱ میلادی بود. نخستین بازداشت شیخ نمر در می ۲۰۰۶ میلادی رخ داد. وی در بازگشت از بحرین و به دلیل مشارکت در همایشی بین‌المللی قرآن کریم از سوی نیروهای امنیتی رژیم سعودی بازداشت شد. در اتهام شیخ چنین آمده بود:وی از حکومت عربستان خواسته است به وضعیت «قبرستان بقیع» رسیدگی کرده، مذهب «تشییع» را به رسمیت شناخته و شیوه‌های آموزشی و درسی کنونی حاکم بر عربستان را تغییر داده یا لغو کند. بازداشت دوم، در ۲۳ آگوست ۲۰۰۸ میلادی رخ داد. آیت الله شیخ نمر آل نمر در بیستم تیر ۱۳۹۲ در اثر حمله مسلحانه نیروهای امنیتی ربوده و به مکان نامعلومی انتقال داده شد.[2]
اما تعریف اعدام و موارد وجوب آنرا در اسلام بیان کنیم تا بهتر بشود درباره این حکم ناعادلانه قضاوت کرد. اعدام، مجازات مرگ برای ارتکاب جرمهایی خاص است. اعدام از ریشه «ع د م» در لغت به معنای از بین بردن، کشتن و نیز هلاک کردن آمده است. در اصطلاح فقه و حقوق عبارت است از مجازات مرگ برای ارتکاب جرمهایی خاص که از سوی دادگاه یا مراجع دیگر صادر می‌شود.[3] اسلام مانند دیگر شرایع الهی اعدام مجرمان را در مواردی خاص جایز و گاهی واجب شمرده است، ضمن این‌که اعدام انسانها را بدون این‌که مرتکب جرم و فسادی در زمین شده باشند حرام و گناهی عظیم می‌داند.
جرمهای مستحق اعدام در اسلام عبارت است از:
قتل نفس محترم
مجازات کسی که نفس محترمی را بکشد اعدام است: «یا اَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا کُتِبَ عَلَیکُمُ القِصاصُ فِی القَتلَی»افزون بر آیات مذکور، آیات دیگری نیز‌ به‌طور خاص یا بر وجه عموم، بر جواز اعدام قاتل نفس محترم دلالت دارد؛ از جمله آیاتی که ولیّ مقتول را بر جان قاتل، مسلط دانسته است: «مَن قُتِلَ مَظلومًا فَقَد جَعَلنا لِوَلیِّهِ سُلطنًا»، آیاتی که مقابله به مثل را جایز شمرده است: «فَمَنِ اعتَدی عَلَیکُم فاعتَدوا عَلَیهِ بِمِثلِ مَا اعتَدی عَلَیکُم»، مفهوم آیاتی که دلالت بر حرمت قتل انسان‌هایی دارد که مرتکب قتل نشده‌اند: «مَن قَتَلَ نَفسًا بِغَیرِ نَفس اَو فَساد فِی الاَرضِ فَکَاَنَّما قَتَلَ النّاسَ جَمیعًا» و آیاتی که کشتن انسانها را به حق، از حکم کلی حرمت قتل نفس محترم استثنا کرده است: «لا تَقتُلُوا النَّفسَ الَّتی حَرَّمَ‌اللّهُ اِلاّ بِالحَقِّ» از نظر اسلام در جواز اعدام قاتل برابری قاتل و مقتول در حریت و رقیّت و زن و مرد بودن شرط است: «الحُرُّ بِالحُرِّ والعَبدُ بِالعَبدِ والاُنثی بِالاُنثی»  و اعدام قاتل واجب نبوده، بلکه حقی است که خداوند برای اولیای مقتول قرار داده است، از این‌رو اگر آنان مایل باشند می‌توانند از اعدام قاتل در برابر دریافت دیه یا بدون گرفتن آن صرف نظر کنند: «فَمَن عُفِیَ لَهُ مِن اَخیهِ شَیءٌ فَاتِّباعٌ بِالمَعروفِ واَداءٌ اِلَیهِ بِاِحسن» و این حکم تخفیفی از جانب خداست: «ذلِکَ تَخفیفٌ مِن رَبِّکُم ورَحمَةٌ» و قرآن به طرفین هشدار می‌دهد که پس از اعدام قاتل یا بخشش او هیچ‌یک حق تعرض به دیگری را ندارند: «فَمَنِ اعتَدی بَعدَ ذلِکَ فَلَهُ عَذابٌ اَلیم»
محاربه و افساد در زمین
یکی از مجازات‌های محارب و مفسد فی الارض در اسلام، اعدام و به صلیب کشیدن اوست: «اِنَّما جَزؤُا الَّذینَ یُحارِبونَ اللّهَ و رَسولَهُ و یَسعَونَ فِی الاَرضِ فَسادًا اَن یُقَتَّلوا اَو یُصَلَّبوا اَو تُقَطَّعَ اَیدیهِم و اَرجُلُهُم مِن خِلف اَو یُنفَوا مِنَ الاَرضِ»  در این آیه، افزون بر اعدام (قتل)، قطع دست و پا و تبعید نیز برای محارب و مفسد فی الارض آمده است که برخی، امام و حاکم اسلامی را مخیّر بین انتخاب یکی از این مجازاتها می‌دانند؛ اما بسیاری تفاوت مجازاتها را در آیه به تناسب نوع جرم دانسته و گفته‌اند: اعدام برای محارب و مفسدی است که دست به قتل زده باشد و اعدام و تصلیب برای کسی است که افزون بر قتل، سرقتی نیز انجام داده باشد و قطع دست و پا برای فردی است که تنها سرقت کرده و اگر تنها اقدام به راه‌بندان و ایجاد ترس کرده باشد مجازاتش تبعید است.  در صورتی که محارب و مفسد فی الارض دستگیر و جرم او نزد حاکم اسلامی یا قاضی ثابت شود اجرای این مجازاتها مطلقاً واجب است؛ خواه مجرم توبه کند یا نه؛ اما در صورتی که قبل از دستگیری توبه کند مجازات او ساقط می‌شود: «اِلاَّ الَّذینَ تابوا مِن قَبلِ اَن تَقدِروا عَلَیهِم فَاعلَموا اَنَّ اللّهَ غَفورٌ رَحیم»
ارتداد
ارتداد از اسلام از جرم‌هایی است که مجازات اعدام را در پی دارد. مستند این حکم روایات متعددی است که از پیامبر (صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلم) و اهل بیت (علیهم‌السلام) وارد شده است. آیه ۵۴ بقره نیز بر وجود این مجازات در شریعت موسی (علیه‌السلام) اشاره دارد؛ همچنین قرآن کریم حکم دستگیری و اعدام گروهی از منافقان را در صورتی که هجرت نکرده و از صف کافران جدا نشوند صادر کرده است: «فَما لَکُم فِی المُنفِقینَ فِئَتَینِ... وَدّوا لَو تَکفُرونَ کَما کَفَروا فَتَکونونَ سَواءً فَلا تَتَّخِذوا مِنهُم اَولِیاءَ حَتّی یُهاجِروا فی سَبیلِ اللّهِ فَاِن تَوَلَّوا فَخُذوهُم واقتُلوهُم حَیثُ وجَدتُّموهُم» برخی از مفسران و فقهای اسلامی چنین مجازاتی را به جهت ارتداد این گروه دانسته‌اند. شأن نزول آیات مذکور نیز که حکایت از آمدن این عده به مدینه و پذیرش اسلام از سوی آنان و سپس بازگشت به کفر و بت‌ پرستی دارد [۲۷]، این معنا را تأیید می‌کند؛ همچنین عده‌ای از مفسران، قتل مرتد را از موارد قتل به حق دانسته‌اند که قرآن در آیاتی آن را از حکم کلی حرمت قتل نفس، استثنا کرده است. به عقیده اهل سنت توبه مرتد مطلقا پذیرفته است و اعدام او ساقط می‌گردد؛ اما امامیه معتقدند توبه مرتد ملّی پذیرفته است؛ لیکن از مرتد فطری در صورتی که مرد باشد، پذیرفته نیست و باید اعدام گردد.
مبارزه با نظام اسلامی
از نظر اسلام، مجازات شایعه‌سازی به قصد ضربه زدن به اساس نظام اسلامی ، خیانت به آن و همکاری با دشمن ، اعدام است: «لَئِن لَم یَنتَهِ المُنفِقونَ والَّذینَ فی قُلوبِهِم مَرَضٌ والمُرجِفونَ فِی المَدینَةِ لَنُغرِیَنَّکَ بِهِم ثُمَّ لا یُجاوِرونَکَ فیها اِلاّ قَلیلا مَلعونینَ اَینَما ثُقِفوا اُخِذوا وقُتِّلوا تَقتیلا» به نظر مفسران، این افراد، منافقانی بودند که با پخش شایعاتی، مانند این‌که لشکر قریش در فلان موضع است و قصد تهاجم به مدینه را دارد یا لشکریان اسلام کشته شده‌اند یا لشکر اسلام شکست خورده است درصدد ضربه زدن به نظام نوپای اسلامی بودند. برخی نیز گفته‌اند: اینان کسانی بودند که با هدف ایجاد فتنه و آشوب ، اقدام به نشر خبرهای دروغ می‌کردند؛همچنین برخی مفسران مقصود از منافقانی را که در آیات ۸۸-۸۹ نساء حکم دستگیری و اعدام آنان صادر شده است افرادی دانسته‌اند که در پی جاسوسی به نفع دشمن و همکاری با آنان بوده‌اند، افزون بر این، قرآن در آیه ۹۱ نساء  به گروه دیگری از منافقان اشاره کرده که با ایجاد رابطه و همکاری با مشرکان در صدد تأمین امنیت خود از ناحیه هر دو گروه (مشرکان و مسلمانان) بودند.
جرم‌هایی که مجازات اعدام دارند
افزون بر جرمهای فوق، برای جرمهای دیگری نیز مجازات اعدام در نظر گرفته شده است؛ از جمله ادعای نبوت ،سبّ رسول خدا و معصومان (علیهم‌السلام)، سحر، زنای به عنف، زنای با محارم، زنای محصنه، و تکرار برخی از جرمها؛ از جمله مساحقه، شرب خمر  و سرقت. در برخی منابع، جرایم مستوجب اعدام بالغ بر ۲۵ جرم دانسته شده است.
حرمت اعدام
در مقابل موارد فوق که اعدام افراد جایز و گاهی لازم شمرده شده اعدام انسانی که مرتکب قتل نفس محترم یا فساد مستوجب قتل نشده باشد از نظر اسلام حرام و گناهی عظیم دانسته شده است: «مَن قَتَلَ نَفسًا بِغَیرِ نَفس اَو فَساد فِی الاَرضِ فَکَاَنَّما قَتَلَ النّاسَ جَمیعًا» حرمت اعدام این افراد از آیاتی که از کشتن انسانها جز به حق نهی کرده نیز استفاده می‌شود: «لا تَقتُلوا النَّفسَ الَّتی حَرَّمَ اللّهُ اِلاّ بِالحَقِّ»، بر همین اساس قرآن کریم اعدام به ناحق برخی انبیای الهی و عدالت خواهان را از سوی اقوام گذشته مذمت کرده، مرتکبان آن را مستحق عذاب الهی و حبط اعمال دانسته است: «اِنَّ الَّذینَ... یَقتُلونَ النَّبِیّینَ بِغَیرِ حَقّ ویَقتُلونَ الَّذینَ یَأمُرونَ بِالقِسطِ مِنَ النّاسِ فَبَشِّرهُم بِعَذاب اَلیم اولئِکَ الَّذینَ حَبِطَت اَعملُهُم فِی الدُّنیا والأخِرَةِ وما لَهُم مِن نصِرین»[4]
پس به وضوح روشن شد که چطور دولت به ظاهر اسلامی عربستان، بدون هیچ مبنای شرعی آیت الله نمر را محکوم به اعدام کرده است و فقط به دنبال سرکوب کردن صدای حقیقت و مبارزان واقعی با سیاستهای امریکایی خود می باشند.

------------------------------------------------

پی نوشت:

1- واکنش گسترده مراجع و علما به حکم اعدام آیت الله نمر

2- ویکی پدیا، آیت الله نمر

3- ویکی فقه

4- اعدام در اسلام

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 17 =
*****