رهروان ولایت ـ روزی که حسینبنعلی(علیهماالسلام) از بیعت با حاکم میمونباز و شرابخواری مثل یزید سرباز زد و ترک خانه و کاشانه نمود، هدف و مقصود اصلی خود را «امربهمعروف و نهیازمنکر» اعلام کرد و برای انجام آن، خود را آمادهی تحمل هر سختی و مشقتی نمود؛ از ترک زادگاه پرخاطرهای مثل مدینه گرفته تا رنج آوارهشدن زنان و دختران حرم پیامبر و تعقیب و تهدیدهای گاهوبیگاه توسط عوامل دستگاه اموی. مسیر سرنوشت کاروان حسینی به سمتی منتهی شد که عدهای معدود و کمتعداد با لشگری چنددههزار نفری روبرو شدند و مقدمات جنگی تمامعیار درگرفت. این درحالی بود که امامحسین(علیهالسلام) بمنظور پاسخ به دعوتنامههای فراوان کوفیان و اجابت خواستهی آنان، راهی این شهر شده بود و همراه خود، زنان و کودکان فراوانی بههمراه داشت که اصلاً شباهتی به یک لشگر جنگی نداشت! اما دشمن یزیدی بدون هیچ دلیل مشروعی، راه را بر این کاروان بست و در سرزمین کربلا، اعلام جنگ نمود. محاصرهی همهجانبه، بستن آب و ترساندن زنان و کودکان، فقط بخشی از عملکرد لشگر یزیدی بود. با این وجود، حتی برای تحقق «امر به معروف و نهی از منکر» هم سیدالشهدا(علیهالسلام) حاضر نشد جنگ از طرف ایشان و لشگریانش آغاز شود. جالب اینکه برخی یاران آن حضرت در دو موقعیت مناسب، اجازهی شروع درگیری را طلب کردند که هر دوبار، سیدالشهدا(علیهالسلام) آن را رد کرد و فرمود: دوست ندارم آغازگر جنگ باشم.[1]
این مقدمه لازم بود تا لااقل بخشی از مظلومیت فریضهی نورانی «امر به معروف و نهی از منکر» زدوده شود و تهمتها و تفسیرهای جهتدار و هوسآلود از دامن آن پاک گردد. آنان که این فریضهی حکیمانه و الهی را مساوی با خودسری و خشونت، معرفی میکنند و سعی در ایجاد ارعاب در جامعه دارند، درحقیقت در حال اسیدپاشی به چهرهی حقیقت تابناک و نورانی اسلام عزیز هستند. چرا که عملکرد سرور و سالار شهیدان، بزرگترین گواه بر خیرخواهانه و انسانی بودنِ این فریضهی الهی است.
این روزها و به دنبال انجام عمل غیرانسانی، وحشیانه و جنایتکارانهی اسیدپاشی در شهر اصفهان، عدهای در داخل و خارج، دستبهیکی کردهاند تا کینهی دیرینهی خود از از اصل اسلام ناب محمدی(صلیاللهعلیهوآله) را بروز دهند تا بلکه بتوانند انتقام خود را از ملت مسلمان ایران و نظام اسلامی بگیرند. شبکههای فاسد و معلومالحالی مثل «بیبیسی فارسی» و «منوتو» که در نقش روباهی مکار و در پوستین دلسوزی و دفاع از حقوقبشر دائماً مشغول تنشآفرینی هستند بهعلاوهی نشریات و رسانههای داخلی و حتی بعضاً دولتی که در تنور تشویش اذهان عمومی میدمند و نوک تیز تهمتهای خود را متوجهی مردم مؤمن انقلابی کردهاند.
آنچه بسیار مشکوک و قابل توجه است هماهنگی جنایت اسیدپاشی در ایران و شانتاژهای مکرر رسانهای از انگلیس و آمریکاست که بهنظر میرسد این واقعه، اقدامی از پیش تعیین شده و با هدف برهمزدن نظم و آرامش کشورمان بوده است. اوضاع ملتهب منطقه و آرامش مثالزدنیِ ایران اسلامی، قطعاً برای مستکبران بینالمللی قابل تحمل نیست و آنها از هر راهی برای از بین بردن آن تلاش میکنند.
عجیب و وقیحانه این است که شبکههای مواجببگیر و مزدور ماهوارهای که دائماً در حال تهیهی گزارش و ارائهی تحلیل از این حادثه هستند در موارد متعدد نقض آشکار حقوق بشر در کشورهای غربی، مهر سکوت به لب میزنند و حاضر نیستند به زوایای آن ماجراها بپردازند. در همان انگلیس و در فاصلهی یکسالهی 2011 تا 2012 میلادی، آمار رسمی گزارش شده از اسیدپاشی، بیش از 100مورد بوده است که البته با اطمینان میتوان گفت اکثر قریب به اتفاق خوانندگان محترم از این آمار بیخبر هستند؛ چون سانسور خبری شدید، سبب عدم اطلاع افکار عمومی شده و سعی شده تا اینگونه حوادث اصلاً به چشم نیایند. با این حال، شبکههایی مثل «بیبیسی فارسی» و «منوتو» حاضر به تهیهی گزارش تفصیلی از این وقایع نیستند و اینجاست که میتوان به نیت پلید و ناپاک اینها پی برد. وضعیت حقوق بشر در انگلیس بهحدی اسفناک و فجیع است که سایت روزنامه ایندیپندنت در اکتبر سال 2005، بریتانیا را دارای بدترین تاریخچهی حقوق بشری در اتحادیهی اروپا عنوان کرد و با اشاره به برخی اسناد، گزارش داد که انگلیس در میان 13 کشوری قرار دارد که باید در زمینه حقوقبشر، اقدامات فوری انجام دهد.[2]
رسانههای «مزدور» یا «بیمزد و مواجب» داخلی هم که در این قضیه، به کمک ضدانقلاب آمدند با یک تناقض مهم و پرسش بیپاسخ روبرو هستند. این نشریات و سایتها اگر واقعا نسبت به حقوق شهروندی مردم ایران، تا این اندازه حساساند پس چرا در اتفاقاتی مثل حملات مکرر به مردم بیدفاع که منجر به نقصعضو و یا حتی قتل آنها شده است چنین واکنشهایی نداشتند؟ همین چندماه پیش بود که جوان طلبهی مظلومی به نام «علی خلیلی»، فقط و فقط بهخاطر غیرتورزی و تلاش برای جلوگیری از هتک ناموس شیعه، شاهرگ حیاتیاش با قمهی یک فرد مست، مورد حمله قرار گرفت که همان زخم هم در نهایت منجر به مرگ این جوان بیدفاع گردید. نمونههای مثل شهید علی خلیلی، متاسفانه قبلا هم وجود داشت اما این رسانههای ریاکار، چنین واکنشهایی به این حوادث، نداشتند و خیلی راحت از کنار آنها گذشتند.
بر هیچ انسان آزاده و باوجدانی پوشیده نیست که توسل به کارهای شنیعی مثل اسیدپاشی، هیچ جایگاهی در احکام نورانی اسلام ندارد و با هیچ ابزاری هم قابل انتساب و چسباندن به دین خدا نیست و عملکرد برخی افراد و رسانهها در نسبتدادن به اقشار مذهبی و انقلابی را درواقع باید اسیدپاشی به چهرهی این حقیقت دانست که اسلام نابی که از ایران بزرگ اسلامی درحال صدور به نقاط مختلف دنیاست امواجش به اندازهای فراگیر شده که برای بدخواهان و ظالمان دنیا راهی جز توسل به اعمال جنایتکارانه و غیرانسانی، باقی نگذاشته است.
------------------------------------------------------------
پاورقی:
1- نمونهی اول: کاروان امام حسین(علیهالسلام) روز پنج شنبه، دوم محرّم سال61 هجری، با مراقبت لشکریان حُرّ وارد سرزمین نینوا شدند، که ناگاه نامهای از ابنزیاد رسید. در آن نامه به حُرّ فرمان داده شده بود که بر امام حسین(علیهالسلام) سخت بگیرد و او را در سرزمینی بدون آب و آبادانی فرود آورد. حُرّ مضمون نامه را به اطلاع امام(علیهالسلام) و یارانش رساند و از آنان خواست که در همان مکان فرود آیند. یاران امام از حُرّ خواستند که در یکی از آبادیهای نزدیک آنجا فرود آیند، امّا حُرّ گفت: نمیتواند چنین اجازهای بدهد، زیرا جاسوس ابنزیاد مراقب اوست. در این هنگام «زهیربنقین» به امام(علیهالسلام) پیشنهاد کرد که با سپاهیان حُرّ بجنگد، چراکه نبرد با اینان از نبرد با کسانی که به کمک اینها خواهند آمد،آسانتر است. ولی امام(علیهالسلام) فرمودند: «من آغازگر جنگ نخواهم بود.» (ارشاد مفید، ج۲، ص۸۳-۸۴)
نمونهی دوم: در روز عاشورا امام حسین(علیهالسلام) و یارانش برای حفاظت از پشت خیمهها خندقی آماده و در داخل آن آتش روشن کرده بودند. شمربن ذیالجوشن وقتی آتش را دید، با غروری تمسخرآمیز به امام حسین(علیهالسلام) جسارت کرد و زبان به شماتت حضرتش گشود و فریاد زد: ای حسین! آیا قبل از روز قیامت، به آتش دنیا شتاب کردهای؟! امام فرمود: این کیست، مثل اینکه شمر بن ذی الجوشن است؟ گفتند: بله آقا، خودش است. امام فرمود: «یا ابْنَ رَاعِیةِ الْمِعْزَی أنْتَ أوْلی بِها صِلِیا؛ ای پسر بز چران! تو به آتش دوزخ شایسته تری!»
مسلم بن عوسجه که تا این لحظه ناظر قضایا بود، دیگر نتوانست تحمل کند. با کمال ادب پیش آمد و عرضه داشت: ای فرزند رسول الله! اجازه می دهید این فاسق ستمگر را با تیر بزنم؟ او در تیر رس من است و تیرم به خطا نمی رود. امام(علیه السلام) فرمود: «لا تَرْمِهِ فَإِنِّی أکرَهُ أنْ أبْدَأهُمْ بِالْقِتَالِ؛ او را نزن من دوست ندارم آغازگر جنگ باشم» (تاریخ طبری، ج 4، ص 322)
نظرات
سلام
تشکر از شما به خاطر ارسال مطلبتان به سایت "حرف تو"
" اسیدپاشی به چهرهی حقیقت "
با آدرس: http://harfeto.ir/?q=node/35941
در این سایت انتشار یافت.
چشم به راه مطالب خوب شما هستیم.
هدیه سایت "حرف تو" به شما:
"امام صادق (علیهالسّلام): نفس کشیدن کسی که به خاطر مظلومیت ما محزون باشد، ذکر و تسبیح است."
یا علی
سلام، با تشکر از شما
"اسیدپاشی به چهرهی حقیقت"
با آدرس:http://www.nobateshoma.ir/?p=26123
در سایت جامع وبلاگ نویسان استان سمنان انتشار یافت.
چشم به راه مطالب خوب شما هستیم.
هدیه سایت نوبت شما: امام حسين (ع): كسي كه بخواهد از راه گناه به مقصدي برسد ، ديرتر به آروزيش مي رسد و زودتر به آنچه مي ترسد گرفتار مي شود
یا علی
{صلی الله علیک یا ابا عبدالله}
یاعلی*