زینب (س) در آیینه خاطرات -2

01:59 - 1391/10/16

خطبه های زینب علیها السلام در كوفه و شام با آنكه در سخت ترین شرایط روحی و نبود زمینه های مثبت برای یك سخنرانی خوانده شده است، اما واژه واژه آن بیانگر اوج مقام علمی زینب علیها السلام است...

زینب (س)

ه . علم و فصاحت

چنان كه در بخش نخست این مقاله اشاره شد، علم حضرت زینب علیها السلام از ناحیه خداوند است؛ چرا كه به قول امام سجادعلیه السلام او عالم غیر معلمه است و مواردی كه در زندگی آن حضرت واقع شده است نیز مسئله را تأیید می كند. در ذیل برخی از این موارد را با هم می خوانیم:

1. شجره نبوی
روزی حسنین علیهما السلام درباره كلام پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله پیرامون امور حلال، حرام و شبهه ناك بحث می كردند، حضرت زینب علیها السلام نیز در بحث آنان شركت كرد و درباره سخنان پیامبرصلی الله علیه وآله توضیح می داد و تجزیه و تحلیل می نمود. امام حسن و امام حسین علیهما السلام از بیانات زینب علیها السلام متعجّب شده بودند. وقتی سخنان زینب علیها السلام به پایان رسید، امام حسن علیه السلام رو به خواهرش كرد و فرمود: "اِنَّكِ حَقّاً مِنْ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَ مِنْ مَعْدِنِ الرِّسالَةِ؛(1) به راستی كه تو از درخت نبوت و از معدن رسالت هستی." یعنی علم و سخنانت از مركز نبوت و مخزن رسالت پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله ریشه می گیرد.

2. خطبه های زینب علیها السلام
خطبه های زینب علیها السلام در كوفه و شام با آنكه در سخت ترین شرایط روحی و نبود زمینه های مثبت برای یك سخنرانی خوانده شده است، اما واژه واژه آن بیانگر اوج مقام علمی زینب علیها السلام است.
"بشر بن حزیم اسدی" یكی از شخصیّتهای معروف آن روزگار می گوید: "سوگند به خدا! هرگز زنی را كه سرا پا شرم و حیا باشد، سخنران تر از زینب علیها السلام ندیده ام. او گویی از زبان پدرش امیر المؤمنین علی علیه السلام حرف می زد و سخن گفتن را از آن حضرت فرا گرفته بود."(2)
فریشلر، نویسند و محقق غربی، می گوید: "ایراد آن نطق در كوفه، ثابت می كند كه آن همه مصایب و سختیها نتوانسته بودند روحیّه آن زن (زینب علیها السلام) را متزلزل كنند؛ در صورتی كه این خطر وجود داشت كه در حال سخنرانی وی را به قتل برسانند."(3)

3. كرسی تدریس
ماجرای جنگ "جمل" و "صفین" كه در سال 36 ه . ق به بعد رخ داد، باعث شد حضرت علی علیه السلام و افراد خانواده اش به عراق آمدند و در كوفه سكونت گزیدند. در نتیجه، زینب علیها السلام نیز حدود چهار سال در كوفه ماندگار شد و این مدّت فرصتی بود برای زنان كوفه كه از مقام علمی او بهره گیرند؛ لذا به وسیله مردان خود از حضرت علی علیه السلام خواستند كه با زینب علیها السلام سخن گوید و رضایت او را برای تدریس و تشكیل مجلس درس برای بانوان جلب كند.
حضرت زینب علیها السلام از این درخواست استقبال و اعلام كرد: "در هر روز با مداد، مجلس درس در خانه امیر المؤمنین علی علیه السلام برای بانوان برگزار می شود."
زنان كوفه نیز با شنیدن این خبر بسیار خوشحال شدند؛ لذا مشتاقانه هر روز در كلاس درس زینب علیها السلام شركت نموده، كسب علم و دانش می كردند. زینب علیها السلام در این مجالس، به تفسیر قرآن، احكام، مباحث تربیتی و ... می پرداخت و باعث ارشاد و راهنمایی بانوان می شد.(4)
آن حضرت شاگردان بسیاری را تحت آموزش خود قرار داد و آنان را تربیت كرد.
برخی از آنها به ازدواج كسانی در آمدند كه از مقام و موقعیّت نظامی یا سیاسی بالایی بر خوردار بودند و توانستند با برخوردهای صحیح، افكار شوهران خود را اصلاح كنند و آنان را با مكتب اسلام آشنا نمایند و همین طور توانستند در جامعه تأثیرگذار شوند و نسلهای بعدی را با دستورات اسلام آشنا سازند.(5)

و. معیار انتخاب همسر و احترام به شوهر

زینب علیها السلام فقط در شجاعت و خطبه خوانی و پیام رسانی الگو نیست؛ بلكه در انتخاب شوهر و معیارهای صحیح آن و همین طور شوهر داری برای تمام بانوان می تواند الگوی عالی باشد.
دختر علی علیه السلام وقتی به سن ازدواج رسید، خواستگاران بسیاری داشت كه هر كدام از آنان دارای پست و مقام یا دارای ثروتهای كلانی بودند و حاضر بودند مهریه های سنگینی قرار دهند؛ ولی زینب علیها السلام آنها را ردّ می كرد و حتّی حاضر نمی شد با برخی از آنان سخن گوید.

روزی از ایشان سؤال شد: ای دختر امیر المؤمنین! چرا خواستگارانت را جواب می كنی؟ دختر علی علیه السلام فرمود: دلیل دارد. گفتند: علّت چیست؟ فرمود: من هم مانند مادرم فاطمه علیها السلام برای ازدواج ملاك و معیاری دارم و نخستین معیار برای ما و پیروانمان (شیعیان) بندگی خداوند است و اخلاق نیك، نه ثروت و مهر بالا.(6)
با آن معیارها، عبداللّه جعفر را كه مرد متدین و دارای اخلاق نیك بود، انتخاب نمود و سعی كرد در زندگی و كارها رضایت او را جلب نماید كه به نمونه هایی اشاره می شود:

1. هنگام ازدواج
از آنجا كه زینب علیها السلام علاقه سرشار و وصف ناپذیری به برادرش حسین علیه السلام داشت و از آینده انقلاب او خبردار بود و همین طور نقشی كه باید در آن انقلاب ایفا كند، وقتی "عبداللّه بن جعفر" به خواستگاری او آمد، بنا شد دو شرط ذیل در ضمن عقد قرار داده شود و علی علیه السلام نیز عقد را مشروط به این دو شرط نمود:

1. هرگاه زینب علیها السلام خواست برای دیدار برادرش حسین علیه السلام از خانه بیرون رود، مجاز باشد؛
2. اگر زینب علیها السلام خواسته باشد در سفرهای برادرش حسین علیه السلام همراه او برود، عبداللَّه جعفر جلوگیری نكند.(7)

2. هنگام حركت به سمت كربلا
بر اساس دو شرط پیش گفته، زینب علیها السلام می توانست بدون اجازه شوهر همراه با برادرش به سفر كربلا برود؛ ولی با این حال رضایت فعلی شوهر را نیز جلب كرد و هنگام حركت به سوی عراق نزد شوهر آمد و چنین گفت:
"ای عبداللّه! برادرم عازم عراق است. محبّت سرشار مرا به او می دانی. من به گونه ای هستم كه لحظه ای بدون او نمی توانم زندگی كنم. نظر به اینكه سفر برای زنان بدون اجازه شوهر روا نیست، اینك برای طلب اجازه نزد تو آمده ام... ."
اشك از چشمهای عبد اللّه جاری شد و خطاب به زینب علیها السلام گفت: "زینب جان! این چه دگرگونی و حالتی است كه در تو می بینم؟ هر كاری كه دوست داری، انجام بده! از طرف من مانعی نیست."
زینب علیها السلام بسیار خرسند شد و روح و قلبش آرام گرفت و مهیّای سفر گردید.(8) این حركت زینب علیها السلام نشان می دهد كه در اوج طوفان عاطفه كه احساس جدایی از برادرش حسین را دارد، باز هم نهایت درجه احترام به شوهر را فراموش نمی كند و جلب رضایت او را كاملاً مد نظر قرار می دهد.

3. جهاد فرزندان با اجازه شوهر
روز عاشورا زینب علیها السلام پسران خویش "عون" و "محمد" را آماده جنگ و شهادت كرد. آن گاه نزد برادرش حسین علیه السلام رفت و اجازه خواست تا فرزندانش به میدان بروند.
نخست حضرت اجازه نداد و فرمود: "زینب جان! شاید همسرت عبد الله راضی نباشد." زینب علیها السلام پاسخ داد: چنین نیست، بلكه شوهرم به من سفارش كرد كه: پسرانم در كارزار جلوتر از پسر برادرت به میدان بروند."
بنابراین، دو باره اجازه خواست و اصرار كرد. سرانجام امام حسین علیه السلام اجازه داد و آن دو برادر به جنگ پرداختند. محمد به زمین افتاد. عون در كنار بدن غرق به خون او حاضر شد و گفت: "برادر جان! شتاب مكن! من نیز به زودی به تو می پیوندم." عون نیز به جنگ ادامه داد تا شهید شد. امام حسین علیه السلام پیكر به خون آغشته آن دو را در آغوش گرفت و به خیمه آورد. زینب علیها السلام كه به استقبال همه شهدا می آمد، به استقبال جنازه فرزندانش نیامد؛ مبادا بر اثر بی تابی او برادر شرمنده شود.(9)

ز. نظم و استفاده از وقت

یكی از مسائل مهمی كه باعث موفقیت انسان می شود، نظم و برنامه ریزی و استفاده بهینه از زمان در زندگی است. بدون نظم و برنامه، هر چقدر هم هدف و مقصد ارزشمند باشد، باز راهی به جایی نمی برد. حضرت زینب علیها السلام شاگرد مكتب پدری است كه در آخرین لحظه شهادت به حسنین علیهما السلام فرمود: "أُوصِیكُمَا... بِتَقْوَی اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ؛(10) شما را به تقوا و نظم در كارها سفارش می كنم."
لذا در تمام امور از جمله: شوهرداری، بچه داری، كار منزل، رسیدگی به آموزش و تعلیم و تربیت شاگردان، صله رحم، حل و فصل مشكلات دیگران، رسیدگی به امور فقرا و بینوایان، مسائل عبادی و... دارای نظم بود؛ مخصوصاً در اداره اسرا و برنامه هایی كه در كوفه و شام اجرا كرد، به خوبی از نظم و برنامه ریزی جهت استفاده بهینه از وقت بهره گرفت.
مورخان نقل می كنند: "زینب علیها السلام برای وقت خویش بسیار اهمیت قائل می شد؛ به گونه ای كه در منزل هم گندم آرد می كرد و هم ذكر می گفت و یا این كه هنگام بازی با كودكانش مطالبی نیز به آنان می آموخت و یا اینكه هنگام دید و بازدید از دوستان و آشنایان، نكته هایی آموزنده از پیامبرصلی الله علیه وآله نقل می كرد تا هم دید و باز دید شده باشد و هم مهمانان با سخنی از سخنان رسول خداصلی الله علیه وآله بیشتر آشنا شوند. هیچ گاه دیده نشده كه حضرت وقتش را بیهوده به هدر دهد."(11)

ح. تدبیر و اندیشه

یك عمر آگاهی و كارورزی، زینب علیها السلام را پخته و ورزیده كرده بود؛ به ویژه آنكه تحت لوای برادرش امام حسین علیه السلام قدم بر می داشت. آنچه فرا گرفتنی بود، امام در جریان این نهضت و در طول مدت مبارزه اش به وی گوشزد كرده بود و او نیكو می دانست كه چگونه گام بردارد تا به نتیجه مطلوب برسد.
خطبه ها و سخنرانیهای زینب علیها السلام آن گونه نبود كه بر اثر تحریك عواطف و ناراحتیهای روحی و فشار مصایب گفته شود؛ بلكه از روی نقشه دقیق و تدبیر شده و منظم، هر قسمت در جای خود و در حد لزوم و فرصت گفته شد و جایگاه سكوت و خاموشی وی نیز حساب شده بود. حضرت می دانست در كجا حرف بزند و كجا ساكت باشد؛ كجا مردم را به گریه اندازد و در كجا بی اعتنا در برابر حوادث بگذرد. زینب علیها السلام سخنان خود را بیهوده بر زبان جاری نساخت؛ بلكه در جایی كه لازم بود خود و خاندانش را معرفی كرد.(12)
در كوفه آن چنان مردم را گریاند كه انقلابی بر پا ساخت و در مجلس یزید آن چنان بر سر یزید فریاد كشید كه گویی هیچ ترسی ندارد و گاه به علی بن الحسین علیهما السلام سفارش می كرد: "ای عزیز برادر! با یزید جز با گفتار نرم و ملایم سخن مگو؛ او ستمگر تیره بخت و سنگدل است."(13)

ط . مدیریت زینب علیها السلام

حضرت زینب علیها السلام در انقلاب تاریخی و عظیم كربلا، سه وظیفه مهم بر دوش داشت كه با درایت و موقعیت شناسی و صبر و شكیبایی خود توانست این سه وظیفه مهم را بعد از شهادت امام حسین علیه السلام به نحو احسن و با مدیریت قوی به پایان رساند:

اول، از حجت خدا و امام وقت، حضرت سجادعلیه السلام حمایت كند و ایشان را از گزند دشمن حفظ نماید؛
دوم، پیام شهیدان كربلا را به همه جا برساند و راه آنها را دنبال كند و این از همه مهم تر بود؛
و سوم، طبق وصیت برادرش امام حسین علیه السلام از خانواده های شهیدان و كودكانی كه پدران آنها به شهادت رسیده اند، حمایت و سرپرستی كند و روحیه آنها را در سطحی عالی نگاه دارد.(14)

دكتر عایشه بنت الشاطی، محقق و نویسنده مصری، در باره وظیفه حقیقی زینب علیها السلام بعد از ماجرای كربلا، چنین می نویسد: "به نظر من، وظیفه حقیقی زینب علیها السلام بعد از فاجعه كربلا شروع شد و آن وقتی بود كه موظف شد از دختران بی سرپرست بنی هاشم كه مردان خود را از دست داده بودند، حمایت و نگه داری نماید و تا پای جان از جوانی مریض (زین العابدین علیه السلام) دفاع كند...، وظیفه دیگر زینب علیها السلام این بود كه نگذارد بعد از آن ماجرای كربلا، خون شهدا به هدر رود."(15)
و زینب علیها السلام در تمام برنامه های فوق با مدیریت قوی و محكم پیروز و موفق گشت. روشن است هیچ مدیری در برنامه ریزی و رسیدن به آرمانهای خود نمی تواند موفق باشد، مگر آنكه نخست مدیر خود گردد و پیش از مدیریت بر دیگران، نخست قادر به اعمال اراده در خود و مالك نفس خویشتن باشد و بداند در هر موضع چگونه باید حركت كند و زینب علیها السلام می دانست.
زینب علیها السلام زنی بود كه مسلّط بر خویشتن و مالك خشم و غضب خویش بود و می توانست عواطف خود را مهار كند. وی در شرایطی نبود كه حزن و تأثّر بر او سیطره یابد. او مالك اعمال خود بود؛ اگر چه همدم حزنها و مصیبتها و هم پیمان سختیها بود.
او روحیه ای عظیم داشت و در مواقع مناسب می توانست خونسردی خود را حفظ كند و در هیچ یك از این حوادث روحیه خود را از دست نداد و دچار تزلزل روانی نشد و یا دست و پای خود را گم نكرد؛ زیرا توكّل به خدا داشت و می دانست صبر در برابر سختیها، پاداشی بس عظیم دارد.(16)

از چمن تا انجمن جوش بهار زینب است

گر شهادت گل كند عطر مزار زینب است

زیور انس و محبت زینب خُلق و وفا

زن، طلا باشد اگر در وی عیار زینب است

منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی و آموزشی مبلغان (معاونت تبلیغ و آموزشهای کاربردی حوزه علمیه قم)
پي نوشت ها:ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1) فروغ تابان كوثر، ص 74؛ السیدة زینب علیها السلام، ص 98.
2) بحار الانوار، محمد باقر مجلسی، ج 45، ص 108.
3) امام حسین علیه السلام و ایران، ص 476؛ حضرت زینب كبری علیها السلام، عماد زاده، نشر محمّد، ص 175.
4) زندگانی حضرت زنیب علیها السلام، صص 40 - 45.
5) همان، ص 125.
6) داستانهایی از حضرت زینب علیها السلام، ص 14؛ حضرت زینب علیها السلام، امیر حسین علی قلی، ص 13.
7) ریاحین الشریعة، ج 3، به نقل از: سیره عملی حضرت زینب علیها السلام، ص 14.
8) الخصائص الزینبیّة، ص 278.
9) زندگانی حضرت زینب علیها السلام، ص 74؛ تذكرة الشهداء، ص 156.
10) نهج البلاغة، نامه 47.
11) زندگانی حضرت زینب علیها السلام، صص 19 - 20؛ زندگانی چهارده معصوم علیهم السلام، ص 371.
12) زندگانی حضرت زینب علیها السلام، ص 252.
13) الخصائص الزینبیة، ص 294.
14) ر. ك: حضرت زینب علیها السلام پیام رسان شهیدان كربلا، صص، 28 - 29؛ فضایل و مصایب زینب علیها السلام، ص 44.
15) زینب علیها السلام بانوی قهرمان كربلا، دكتر بنت الشاطی، ص 9.
16) ر. ك: رسالتی از خون و پیام، ص 180.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 10 =
*****