دختران جواني كه سن ازدواج آن ها مي گذرد و كاري جز عفت نمي توانند بكنند، به نظر شما از درون چگونه بايد باشند؟

08:59 - 1393/08/28
چکیده: نا اميدي دو نتيجه در پي دارد: يا اينكه انسان به فساد كشيده مي شود و يا دچار افسردگي و ديگر ناراحتي هاي روحي مي شود كه با عفاف و اميد به رحمت خدا از هر دو اجتناب مي كنيم و به جاي آن دل را لبريز از اميد به فضل پروردگار متعال نگه مي داريم. ما مي دانيم كه خداوند متعال در همه حال نظاره گر ماست، صبر ما بر اطاعتش را مي بيند و در نامة عمل ما ثبت مي نمايد.

دختران جواني كه سن ازدواج آن ها مي گذرد و كاري جز عفت نمي توانند بكنند، به نظر شما از درون چگونه بايد باشند؟ براي مبارزه با بي كاري چه بايد كرد؟

پاسخ:

مسأله تأخير در سن ازدواج يكي از مشكلات اجتماعي خصوصاً در جوامع شهري مي باشد. اين مسأله كه قربانيان آن جوانان مي باشند، تا حدي پيش رفته است كه بعضي حتي سن بالاي ازدواج را طبيعي مي دانند و تصور مي كنند بايد اين گونه باشد، غافل از اينكه اين مسأله اي است كه خود ما با افعال ارادي چون توقعات بي جا و غير ارادي مثل رشد شهرنشيني آن را به وجود آورده ايم. حل اين مسأله در سطح كلان نيازمند برنامه ريزي هاي اساسي، دراز مدت و فرهنگ سازي است كه متأسفانه تا كنون اقدامي جدي و فراگير كه بتواند رشد روز افزون سن ازدواج را كاهش دهد و يا متوقف سازد صورت نگرفته است. حال يك جوان چه كار مي تواند انجام دهد؟ در ارتباط با اين سؤال چند نكته قابل ملاحظه است كه اميدواريم توجه و بكارگيري آنها براي شما مفيد باشد:
1. اميدوار بودن نا اميدي دو نتيجه در پي دارد: يا اينكه انسان به فساد كشيده مي شود و يا دچار افسردگي و ديگر ناراحتي هاي روحي مي شود كه با عفاف و اميد به رحمت خدا از هر دو اجتناب مي كنيم و به جاي آن دل را لبريز از اميد به فضل پروردگار متعال نگه مي داريم. ما مي دانيم كه خداوند متعال در همه حال نظاره گر ماست، صبر ما بر اطاعتش را مي بيند و در نامة عمل ما ثبت مي نمايد. ما مي دانيم كه خداوند متعال دانا و تواناست، راه برآوردن نيازهاي بندگانش را مي داند و مي تواند برآورده سازد. پس با اميد به فضل پروردگار به درگاه او دعا مي كنيم و چنان چه ديرتر اجابت نمود مي دانيم كه حكمت و مصلحت بالاتر در آن بوده است و خرسند از اين خداي دانا، توانا و حكيم در انتظار اجابت بر آستان سبزش مي نشينيم.
2. تقويت روحيه عفافاگر بخواهيم عفافمان را حفظ كنيم و روح اميد را در درون خود تقويت كنيم، بايد از بي كاري پرهيز نمائيم. همان طور كه پيشوايان ديني ما فرموده اند: «اگرتن دادن به شغل ماية رحمت است، بي كاري دائم نيز باعث فساد (جسمي، اقتصادي، روحي، ذهني، اجتماعي و ...) است»(1). اگر انسان بي كار باشد حتي از خودش هم بيزار مي شود. بر خلاف زماني كه انسان مشغول به كاري باشد و نتيجة زحمات خود و محصول تلاش هايش را ببيند. در اينجا يك حس خود ارزشمندي (Self - Esteem) و اعتماد به نفس به انسان دست مي دهد كه خود باعث تقويت ديگر ابعاد مثبت وجودي اش مي شود. علاوه بر اينكه ذهن كمتر به سمت غرائز و تمركز بر آنان كشيده مي شود. نكته اي كه بايد اينجا اشاره كنيم اين است كه وقتي صحبت از اشتغال و كار به ميان مي آيد اين نيست كه لزوماً انسان در يكي از ارگان هاي دولتي به شكل رسمي مشغول به كار باشد. بلكه اين مسأله شامل هنرهاي دستي، كلاس هاي متعدد و متنوع آموزشي و هنري هم مي شود. كار و تلاش و ياد گرفتن مهارت ها بي ترديد علاوه بر فوايد فردي از نظر اجتماعي انسان را مقبول و مورد تأييد ديگران مي كند و اين خود باعث فراهم آمدن زمينه هاي ازدواج براي فرد مي گردد.
گاهي تأخير سن ازدواج از جهاتي به با تجربه تر شدن، واقع بين تر شدن افراد كمك مي كند و اين عمل به گزينش مناسب همسر مي انجامد.
3. استفاده از فرصتها و واسطة اميندختران و خانواده مي توانند به افراد متدين، راز دار بگويند كه اگر همسري مناسب باشد آنها قصد ازدواج دارند اين افراد مي توانند معرف خوبي باشند.

پاورقی:

1. سهراب پور، همت، جوانان در طوفان غرائز، قم، نشر بوستان كتاب، 1382، ص16.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.