درس هایی که از قیام و نهضت امام میتوان گرفت؟

03:29 - 1391/10/16
تردیدی نیست که زندگی رسول خدا(ص)و ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ،در جمیع ابعاد،الگوی تمام و سرمشق کامل برای انسانیت و بشریت در جستجوی کمال و سعادت می باشد...
Imam_Hosein

تردیدی نیست که زندگی رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ، در جمیع ابعاد، الگوی تمام و سرمشق کامل برای انسانیت و بشریت در جستجوی کمال و سعادت می باشد.

و الگو پذیری از آن ها حیات بخش بوده و همین طور احیاء ارزش های متعالی انسانی و الهی می باشد و لذا خداوند متعال در قرآن خطاب به مومنین می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی دعوت می کند که شما را حیات می بخشد....»[1] یعنی سنّت رسول خدا و امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ که عبارت از گفتار و دعوت، رفتار و سیرت و امضاء و تأیید آن بزرگواران می باشد، سرمشق و الگوی مومنین است و به همین جهت بر همه لازم است که از آن ها تبعیت نموده و پیروی نمایند تا از حیات و زندگی انسانی الهی برخوردار بشوند.

نهضت و قیام تاریخی امام حسین ـ علیه السلام ـ که در راستای استمرار دعوت نبوی و خلافت علوی و به هدف زدودن زنگارهایی که توسط حکام خودکامه و بیگانه از اسلام اموی و فرصت طلبان یهودی که بر سیمای اسلام ناب نشسته بود، صورت گرفت، سراسر درس می باشد و به منزله مدرسه ای است که حامل همه ایده های اصلی و اصیل اسلام است و گویی برای ایجاد یک نمایش حماسی، و تجلی عشق الهی، مساوات اسلامی و عواطف انسانی، همه در آخرین اوج به وسیله قهرمان های مختلف از پیر و جوان، زن و مرد، آزاد و برده، بالغ و کودک، به وجود آمده و همه ابعاد اسلام را (سیاسی، اجتماعی، و نظامی) نشان می دهد،

هم توحید و عرفان و عشق الهی و تسلیم و رضا و محبت و پاک بازی با خدا، و هم در عین حال جنبه اعتراض و پرخاشگری شدید (بر ستمگران) و همدردی با محرومان، و هم حماسه اخلاقی، تحرّک، شجاعت و حماسه انسانی، و هم وعظ و اندرز و سکون (و ثبات) خاص به آن، و هم برابری و مساوات اسلامی، و هم تجلّی عالی ترین عواطف اخلاقی و اسلامی، ایثار و فداکاری.[2] و لذا: «از قتل حسین ـ علیه السلام ـ در دل های مومنان سوزشی است که هرگز به سردی نگراید.»[3]
 

پس امام حسین ـ علیه السلام ـ و نهضت خونین آن حضرت یک نمونه و الگوی بی نظیری است در اسلام از نظر تجدید حیات سیاسی، اخلاقی و اجتماعی اسلام، و از نظر برانگیختن احساسات انقلابی و حماسی که در پاسخ به سوال مورد نظر به چند نکته مهم از باب نمونه اشاره می گردد:
 

الف: یکی از مهم ترین پیام ها و درسهای سیاسی اجتماعی، نهضت و قیام امام حسین ـ علیه السلام ـ ، جنبه الهی بودن آن و در راستای اصلاح طلبی و راست کردن کجی های موجود در جامعه اسلامی آن روز می باشد که خود آن حضرت در وصیّت نامه معروفش به برادر خود محمد (ابن حنفیه) به آن تصریح نموده و می فرماید:

«بسم الله الرحمن الرحیم: این آن چیزی است که وصیت کرد حسین بن علی بن ابی طالب ـ علیه السلام ـ به برادرش محمد، معروف به «ابن حنفیه» که حسین گواهی می دهد هیچ معبودی نیست جز خدای یگانه که او را همتا و شریکی نیست، و آن که محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ بنده و فرستاده اوست، دین حق را آورده است از نزد حق و این که بهشت و دوزخ حق است و قیامت آمدنی است شکی در آن نیست، و خداوند بر می انگیزاند کسانی را که در قبورند، و من بیرون نیامدم برای تفریح و اظهار کبر، و نه برای فساد و ظلم، بلکه خارج شدم، برای اصلاح امت جدّم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و می خواهم امر به معروف و نهی از منکر و به سیرت جد و پدرم علی بن ابی طالب رفتار کنم، ....»[4]

یعنی نهضت حسین و نهضت های حسینی در طول تاریخ «یک حماسه مقدّس و یک حماسه مطلق است، یعنی به خاطر یک قدم و یک ملّت بخصوص نیست (بلکه) برای انسانیت است، و بالاتر، در راه خدا است، یعنی در راه هماهنگی با هدف های کلّی خلقت است، و این است معنای این که در راه رضای خدا است، .... دیگر این که مقدس است. از نظر فردی هیچ گونه انگیزه شخصی، فردی، جاه، مقام، در کار نیست.

برای مقدّسات بشریت است، در راه توحید، مبارزه با (ستم و ظلم و برای تحکیم عدل و عدالت) آزادی و حمایت از ستم دیدگان است. از این نظر یک حماسه الهی، جهانی و انسانی است.»[5] و به همین جهت امام حسین پیشوای آزادگان جهان است، آزاد از قید بندگی هر چه غیر از خدا، و آزاد از بند فردیت، منافع شخصی و مادی. و لذا یکی از شعارهای اساسی نظام اسلامی به رهبری رهبر حسینی آن، امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ، «نه شرقی و نه غربی، جمهوری اسلامی بود» و علّت این که نهضت های حسینی و آزاد بخش در طول تاریخ، با نظام های غیر الهی، طاغوت و انحصار طلب و استعمارگر، در تقابل، جدال و مبارزه بوده اند، همین الهی بودن و در راستای سعادت بشر و آزادی انسان ها از قید و بند اسارت بوده است و این درسی است که از امام حسین ـ علیه السلام ـ و نهضت او فرا گرفته است.

ب: یکی دیگر از مهم ترین درس های مکتب عاشورا اینست که نهضت گران حسینی در همیشه تاریخ هم چون امام حسین اگر چه در اقلیت بوده اند از نظر عدد اما دارای استقلال فکری یعنی این که ... از خود اصول و مبادی و فلسفه در زندگی داشته (و دارند) و به آن ایمان و اعتماد داشته و در روحش نسبت به آن نوعی حماسه موجود بوده است که مانع جذب شدن فرد یا اجتماع در افراد و اکثریت موجود می گردد، که از آن به غرور (دینی) غرور اجتماعی، فرهنگی و مذهبی یاد می کنند «و این که می گویند امام حسین اسلام را زنده کرد، تجدید حیات کرد، با خون خود نیرو داد و آبیاری کرد، به این نحو است که حماسه اسلام را احیا کرد، به روح ها شخصیت، حریت، غیرت، آزادگی، ایده (و استقلال فکری) داد، و خون ها را به جوش آورد، رخوت و سستی را از بدن ها گرفت و روح ها را به حرکت آورد، حماسه مبارزه با کفر، ظلم و ستم را احیا و تجدید کرد.»[6]
 

و به مسلمانان یاد داد که از کم بودن تعدادشان نترسند و با تکیه بر افکار اصیل اسلامی و منطق برتر دینی و اخلاق و ایثار می توانند زندگی شرافت مندانه در برابر اکثریت زورگو و غالب، باشند و این که در لبنان گروه اندک حزب الله با اندیشه حسینی، در برابر سمبل کفر و نفاق اسرائیل و متعصبان متحجّر عرب جانانه قد علم کرده و پیروز مندانه اظهار وجود می نماید، برگرفته از این اندیشه و آموزه نهضت حسینی می باشد.
 

ج: یکی از درس های ارزشمند نهضت حسینی گذشته از این که قیام بر علیه منکرها و ضد ارزش ها و به عبارت دیگر دارای ویژگی نهی از منکر بود، تجلی گاه ارزش های بلند انسانی از قبیل «مروت و انسانیت در همه خلال حادثه بود، از بین راه تا دهم محرم، هم چون آب دادن به سپاه دشمن «در بر خوردش با سپاه هزار نفری حر» قبول توبه حر، حاضر نشدن به این که ابتدا به تیر اندازی (و جنگ) کند.»[7]

ایثار یاران و اهلبیت در روز عاشورا و سبقت گرفتن بر یکدیگر در مبارزه و شهادت، وفاداری و نهایت عشق به رهبری قیام به گونه ای که ابوالفضل العباس ـ علیه السلام ـ وقتی وارد شریعه فرات گردید و در نهایت عطش و تشنگی از نوشیدن آب خودداری کرد به خاطر این که امام حسین ـ علیه السلام ـ تشنه است. اظهار شفقت و رأفت انسانی اسلامی، به گونه ای که در هر فرصتی امام ـ علیه السلام ـ و یارانش از موعظه و راهنمایی سپاه دشمن دست برنداشته و در هدایت و نجات آن ها از گمراهی و هلاکت تلاش نمود. و هیچ گاه دشمنی و عناد و سبک سری و بی ادبی مخالفان، امام و یارانش را از رسالت الهی اش که هدایت مردم بوده باز نداشت.
 

د: درس اصول اجتماعی و برابری اسلامی که در نهضت اسلامی و ولایی امام حسین ـ علیه السلام ـ تبلور یافته و به گونه ای برجسته است که نظیرش در هیچ کدام از قیام و انقلاب های جهانی در عالم نمی توان یافت، چنان چه در روز عاشورا مشاهده می کنیم، امام ـ علیه السلام ـ به عنوان رهبر قیام همان گونه که بر سر کشته فرزند جوانش علی اکبر حاضر می گردد و سر او را بر دامن می گذارد و همان گونه که بر بدن خونین برادر رشیدش عباس می آید و او را در آغوش می گیرد، بر سر کشته یک غلام یعنی «جون» حاضر می شود و صورت نورانی اش را بر صورت غلام سیاه می گذارد و در حق او می گوید: «خدایا روی او را سفید و بوی او را نیکو گردان و او را با نیکان محشور فرما و بین او و محمد و آل او، آشنایی برقرار فرما».[8]
 

و نکته پایانی این که، جامعه ای که تاریخی مانند تاریخ حسین بن علی دارد، مملو از افتخار و حماسه و عظمت و زیبایی و آموزندگی و الهام بخشی و جامعه ای که آموزگار آن حسین ـ علیه السلام ـ است، بدون شک مکتب حسینی که سراسر درس است نه تنها در بعد سیاسی و اجتماعی بلکه در ابعاد گوناگون زندگی، راه نجات این امت است. زیرا کرسی حسین کرسی امر به معروف و نهی از منکر، توحید و یکتا پرستی، جهاد و مبارزه، مساوات و برابری، شجاعت و جوان مردی، ایثار و از خود گذشتگی، رأفت و رحمت الهی است. «آن چنان که از سوره شعراء بر می آید، ظهور پیامبران در فترت ها به علّت شیوع مفاسد بوده است. ولی ما می بینیم مکتب زنده حسین، ظهور حسین است در همه اعصار، یعنی در هر سال و هر محرم امام حسین به صورت یک مصلح «بزرگ» و عالی ظهور می کند و این فریاد از آزادی و آزادگی را به گوش جهانیان می رساند.»[9] که «مرگ به از زندگی ننگین است.»
 

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ حماسه حسینی، شهید مرتضی مطهری، ج 3، 2،1
2ـ لؤلؤ و مرجان، حاجی نوری.
3ـ دمع السجوم، ترجمه نفس المهموم شیخ عباس قمی.
پي نوشت ها:ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] . انفال / 24.
[2] . مرتضی مطهری، حماسه حسینی، ج3، ص 343.
[3] . حاجی نوری، مستدرک الوسائل، ج2، ص 217.
[4] . قمی، شیخ عباس، دمع السجوم، ترجمه نفس المهموم، ص 75.
[5] . علامه شهید مطهری، حماسه حسینی، ج3، ص 318 ـ 317
[6] . همان منبع، ص 324.
[7] . شهید مطهری، حماسه حسینی، ج3، ص 346.
[8] . قمی، شیخ عباس، نفس المهموم، ص 75، شهید مطهری، حماسه حسینی، ج3، ص 346.
[9] . شهید مطهری، حماسه حسینی، ج3، ص 228.
منبع : اندیشه قم
 

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 0 =
*****