مدت هفت سال صبر كرده‌ام؟

07:35 - 1393/09/16
چکیده: زير بار ظلم و ستم رفتن از نظر شرع و عقل ممنوع و مذموم و ناپسند است. و انسان مؤمن تا آن جا كه توان دارد بايد ظلم را دفع كند و زير بار ستم نرود. مؤمن بر اساس فرموده قرآن كريم، عزيز است. { Qوَ لِلّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ(1)Q } و در جاي ديگر خداي تعالي مي فرمايد: ربا و اضافه بر پول خود نگيريد، ولي از سرمايه‌ي خود هم نگذريد، نه ستم كنيد و نه زير بار ستم برويد.

اگر بلايي بر انسان نازل شود و به واسطه‌ي آن بلا، ظلمي به آدم بشود، آيا بايد منتظر بمانيم تا خدا ظالمين را رسوا كند يا بايد خودمان عليه ظلم و ظالم اقدام كنيم؟ خواهش مي‌كنم جوابي كامل، بر اساس قرآن، بدهيد. تصميم و زندگي من بسته به اين جواب دارد. من زياد با كامپيوتر وپست الكتروني وارد نيستم، لطفا جواب مرا بدهيد. در ضمن، من مدت هفت سال صبر كرده‌ام، ونمازهاي حاجات زيادي خوانده‌ام. لطفا جواب مرا زود بدهيد.

پاسخ:

1. زير بار ظلم و ستم رفتن از نظر شرع و عقل ممنوع و مذموم و ناپسند است. و انسان مؤمن تا آن جا كه توان دارد بايد ظلم را دفع كند و زير بار ستم نرود. مؤمن بر اساس فرموده قرآن كريم، عزيز است. { Qوَ لِلّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ(1)Q } و در جاي ديگر خداي تعالي مي فرمايد: ربا و اضافه بر پول خود نگيريد، ولي از سرمايه‌ي خود هم نگذريد، نه ستم كنيد و نه زير بار ستم برويد. { Qفَلَكُمْ رُؤُسُ أَمْوالِكُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَQ (2) } انديشمندان اسلامي نيز همواره بر اين نكته تأكيد داشته‌اند. به عنوان مثال شهيد مطهري، شعري از سعدي را كه به نظر مي‌رسد تأييد ظلم پذيري باشد را چنين اصلاح نموده. سعدي مي‌گويد:
من آن مورم كه در پايم بمالند نه زنبورم كه از نيشم بنالند
چگونه شكر اين نعمت گذارم كه زور مردم آزاري ندارم
شهيد مطهري:
نه من مورم كه در پايم بمالند نه زنبورم كه از نيشم بنالند
چگونه شكر اين نعمت گذارم كه دارم زور و آزاري ندارم
بنابراين از مسلمات است كه انسان نبايد ظلم پذير باشد، لكن مسأله به اينجا ختم نمي‌شود و نكات ديگري نيز بايد مد نظر قرار گيرد. از جمله اينكه در گرفتن حق (اگر واقعا حقي دركار باشد.) انسان نبايد خود دچارظلم وستم شود.
2. گاهي مواقع، حق در يك مسألة جزئي است و جاي گذشت دارد. در اين صورت بهتر است انسان از آن مسأله بگذرد و اين گذشت يك كمال نفسياني براي انسان به حساب مي‌آيد. اما گاهي هم مسأله به صورتي كه قابل چشم پوشي نيست. مثلاً حقي كه مرتبط با ديگران باشد مثل فرزندان و.... نه حق خودم و يا حقي كه در جملة امام حسين (عليه السلام) آمده: آيا نمي‌بينيد كه به حق عمل نمي‌شود و از باطل نهي نمي‌شود يعني وقتي امام حسين (عليه السلام) اسلام و حقانيت را در خطر مي‌بيند اقدامي انجام مي‌دهد كه بالاتر از آن نمي‌شد كاري انجام داد. بنابراين در اين گونه موارد هم نبايد كوتاه آمد. بنابراين از حق خود مي‌توان گذشت اما از حقوق ديگران حتي نزديكان هم نمي‌توان گذشت.
3. يك نكته ديگر كه خيلي هم مهم است اينكه، مقدار نيرويي (وقت، اشتغال ذهني و ...) كه صرف اين كار مي شود ارزش آن را داشته باشد. گاهي ممكن است انسان وقت زيادي براي كاري بگذارد در حالي كه اصلاً معلوم نيست نتيجه دهد و يا نتيجة آن ارزش اين همه وقت گذاري را نداشته باشد.
4. گاهي تحقق ظلم واضح و آشكار است اما گاهي توهم ظلم وجود دارد. كه ممكن است اين توهم به دليل عواملي مانند: بدبيني، وسوسه ديگران، عدم درك موقعيت طرف مقابل و... باشد و فرد تصور مي‌كند كه به او ظلم مي شود به عنوان مثال همه ما به فرزندانمان توصيه مي‌كنيم كه سخت گيري‌هاي معلم از روي كينه و ستم‌كاري نيست در حالي كه ممكن است دانش‌آموزان اين رفتار‌ها را ظالمانه بدانند. بنابراين بايد در اين‌گونه موارد واقع بين بود و عينك بد‌بيني را از چشم برداشت تا واقعيت روشن شود.
5. گاهي كسي به ما بدي مي‌كند ولي در دل واقعاً قصد بدي ندارد و اگر هم ظلمي از او صادر شود، واقعاً پس از انجام آن عمل پشيمان مي‌شود. اين گونه افراد اگرچه دل انسان را مي رنجانند، ولي چون اين ظلم از روي عمد انجام نشده (هرچند كه بايد از عمل خود معذرت خواهي كنند) لكن جا دارد كه انسان گذشت كند. روايات زيادي توصيه مي‌كند كه انسان بايد نسبت به لغزش‌ها و خطاهاي برادر و خواهر ديني‌اش گذشت داشته، آن‌ها را عفو كند و در پي انتقام برنيايد. يا اينكه نسبت به برادر يا خواهر ديني اش بغض و كينه به دل نگيرد در ذيل توجه شما را به تعدادي از اين مسائل جلب مي كنيم.
الف. در روايتي از پيامبر مي خوانيم كه فرمودند: ايمان انسان كامل نمي‌شود مگر با صد و سه خصلت از جمله در اين خصلت ها اين است(3).
1. جميلُ المنازعة: مؤمن در نزاع ها و دعواها زيبا برخورد مي كند از روي لجبازي و تكبر با كسي درگير نمي شود، زود نسبت به ديگران عفو و بخشش دارد.
2. عظيماً حلْمُه: صبر و حلم او زياد است زود برانگيخته نمي شود و سريع در مورد برادر ديني اش قضاوت بد نمي‌كند و يا بدگماني به دل راه نمي دهد.
3. لا يُوذي من يُوذِيه: به كسي كه او را اذيت كرده آزار نمي رساند بلكه سعي دارد او را ببخشد، البته اين بدان معني نيست كه در مقابل ظالم حقيقي (كسي كه به حق خود قانع نيست، مستبد است، از كرده خود پشيمان نمي شود، متكبرانه خود را صاحب امتياز مي داند و...) سرتسليم فرود آوريم. دين اسلام دستور دارد كه بناء زندگي را بر صلح و آشتي بگذاريم امّا نمي گويد در مقابل ظالم حقيقي ساكت باش و بگذار هرچه خواست بكند. اسلام بالاترين امتياز را براي مؤمني قائل است كه نزد حاكم جوري لب به سخن مي گشايد و در مقابل ظلم او ايستادگي مي كند و از حق مظلومان دفاع مي‌كند. كسي كه مورد ستم قرار مي‌گيرد و به مظلوميت خود راضي است، در واقع ظالم پروري كرده و دست ظالم را براي ستم هاي خودش بازتر گذاشته است. پس بهتر است انسان در مقابل ظالم، اوّل از در گفتگو وارد شود دوم اگر فايده اي نبخشيد مي تواند از راه قانون وارد شود و مقابل او ايستادگي كند نسبت به ظالمان از خود راضي احساس تنفر و خشم نه تنها بد نيست بلكه پسنديده است. چرا كه آن‌ها به قول معروف به هيچ صراطي مستقيم نمي‌شوند. امام علي ـ عليه السّلام ـ در وصيت خود به امام حسن و امام حسين ـ عليهما السلام ـ مي فرمايند: كونا للظالم خصماً(4) با ظالم دشمن باشيد (موضع فعال در قبال او بگيريد نه منفعل).
6. گاهي مدارا كردن با ديگران نتايج بهتري به همراه دارد. مثلاً وقتي شما مي خواهيد با كسي كه زود آشفته مي‌شود برخورد كنيد، با زبان تند، سخت‌تر به حق خود مي‌رسيد ولي با بيان چند جمله محترمانه (نه تا آن حد كه حرمت خودمان شكسته شود) مي توانيم او را رام كنيم. چرا كه انسان ها تشنه احسان هستند گاهي مي توان يك لبخند، تبسّم نام بردن اسم، زبان خوش، گذشت و عفو انسان مقابل را مطيع خود كرد. رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ مي‌فرمايند: مداراةُ الناس نصف الايمان و الرفق بهم نصف العيش(5): مدارا كردن با مردم نصف ايمان است و دوستي و رفاقت با آنها نصف عيش و خوشي است.
بهتراست در چنين مواردي با مطرح كردن جزئيات و مصداقي تر كردن مسأله جواب بهتر و راهكاري عملي تر به دست آورد.

پاورقی:

1. منافقون، آيه ى 8.
2. بقره، آيه ى 279.
3. استاد جوادي آملي، ادب فناي مقربان، مركز نشر اسراء، ص 279.
4. نهج البلاغه، نامه 47.
5. الكافي، به نقل از ميزان الحكمه (مداراة).
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.