نگاه اسلام به دنيا نگاه كشتزار است يا نگاه قفس و زندان؟

10:08 - 1393/09/17
چکیده: دنيا هم محل كشت و زرع است و هم محلي است براي گذاشتن و گذشتن. و آنچه را كه بايد گذاشت و از آن عبور كرد همانند قفس و زنداني است كه دل را به بند كشيده است و انسان هر لحظه دوست مي دارد كه از آن خلاصي يابد و به هدف برسد.

نگاه اسلام به دنيا نگاه كشتزار است يا نگاه قفس و زندان؟ اين دو نگاه چه تفاوتي با هم تفاوت دارد؟ آيا مي توان گفت هر دوي آنها توأمان صحيح است؟

پاسخ:

دنيا و نعمت هاي گوناگون و فراوانش، همه مخلوق ذات اقدس الهي است و جهت استفاده انسان آفريده شده. و موضع اسلام درباره دنيا و نعمت هاي آن اين است كه دنيا كمك خوبي است براي رسيدن به آخرت. نبايد تصور كرد كه اسلام با استفاده كردن انسان از نعمت هاي دنيا، به نحو مشروع مخالف است و نظر منفي دارد، بلكه سفارش و تأكيد دارد كه از نعمت هاي خدادادي به صورت حلال و مشروع استفاده كنيد و اين حق انسان است. و در سوره بقره هم از حال دنيا تعبير به خير شده است.
منطق اديان الهي اين است كه انسان از مال و ثروت و امكانات دنيا به نحو شايسته استفاده كند. البته بايد توجه داشته باشد كه اسير اينها نگردد، بلكه بر آنها چيره باشد. حضرت سليمان با رد كردن هداياي گرانبهاي ملكه سبا نشان داد كه بر امكانات و نعمت هاي آن نه تنها موضع منفي ندارد، بلكه تشويق و تأكيد هم دارد، منتهي خواهان امكانات و ثروتي است كه مايه فساد در زمين و فراموش كردن ارزش هاي انسان نگردد، يا باعث گرفتار شدن در مسابقه جنون آميز تكاثر (جمع كردن مال و ثروت) نشود. از سوي ديگر علاقه به آخرت نيز هست. زيرا به كارگيري امكانات و نعمت هاي دنيا در به دست آوردن جهان ديگر است.(1) و رسيدن به زندگي برتر در سراي جاويدان است و براي دست يابي به سعادت اخروي و جاودانه ارزشمند است. دنيا بازاري براي به دست آوردن زندگي جاويد آخرت است و بيش از اين ارزش ندارد، ولي با ظاهر فريبنده اي كه دارد، افراد كم ظرفيت را به سوي خود مي كشاند و از ياد خدا غافل مي كند.
بنابراين دنيا از نظر اهل ايمان، جاي خوبي است به شرط آن كه به دنيا به چشم وسيله و ابزار نگاه كنيم. يعني از آن و تمام نعمت هايش براي كسب رضاي خدا استفاده كنيم. مثلا دنبال روزي و كسب برويم كه براي امرار معاش محتاج ديگران نباشيم. و هدف از زندگي دنيايي، تحصيل سعادت ابدي و بهشت برين و در نهايت رضوان الهي باشد. پس اگر مؤمن به دنيا به همان ديد نگاه كند كه خدا و رسولش دستور داده اند دنيا مي شود جاي خوب و محل تحصيل سعادت، ولي اگر خود دنيا هدف باشد نه وسيله، مايه غرور و فريب و بدبختي مي شود كه در نهايت زندگي انسان را تباه مي كند. مولاي متقيان امير مومنان علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: «دنيا سراي گذشتن است نه سراي ماندن و مردم در آن دو دسته اند: دسته اي خود را بفروشد و خويش را هلاك گرداند. و عده اي خود را با انجام عبادات و دستورات الهي خريده و از عذاب الهي آزاد كند».(2)
اينكه دنيا مزرعه آخرت است. يعني كشت و زرع، اعمالي كه در اين جهان انجام مي دهيم از نيك و بد، و هر بذري كه در اين جهان مي افشانيم در آخرت ثمره و نتيجه آن را خواهيم ديد. و منظور از مزرعه بودن دنيا براي آخرت، اين است كه دنيا وسيله است براي كسب كمالات و تحصيل سعادات براي مكاني ديگر، كه جاودانه و باقي است و هر اعمالي كه در اين دنيا انجام دهيم، از بين نمي رود و يا به فراموشي سپرده نمي شود، بلكه آن عمل ذخيره شده و در جهاني ديگر خود را بروز مي دهد. اينجا همان جايي است كه بايد به تجارت و معامله با خدا رفت و نفس را به بي ارزش ترين كالاها و يا پول ها نفروخت، و از فرصتي كه در اين دنيا داده شده است سعادت ابدي را به دست آورد.
و در حديث ديگري آمده است كه: دنيا زندان مؤمن و بهشت كافر است. و اين زندان بودن براي مؤمن و بهشت بودن براي كافر، يك امر نسبي است. يعني دنياي مؤمن نسبت به آخرت مؤمن و دنياي كافر نسبت به آخرت كافر مورد مقايسه قرار مي گيرد و اين بدان معنا نيست كه مومن نبايد از منافع مادي دنيا بهره مند شود. بلكه او دنيا را وسيله اي براي عبور و گذشتن مي داند و دنيا را براي خود هدف قرار نداده است و در آباد كردن آن تلاشي نكرده، بلكه همه تلاش او در آباد كردن جايگاهي جاويد بوده و به جايگاه موقت و خراب دل نبسته، به همين خاطر دنيا در نظرش قفس و زنداني است كه او را از جايگاهي آباد و جاودانه دور كرده است، و مؤمن مشتاق است خود را به جايي آباد برساند و از دنيا و تعلقاتش رهايي يابد.
پس دنيا مي تواند هم مزرعه و كشتزاري براي آخرت باشد، كه انسان با كسب اعمال و عباداتي خود را به كمال برساند و ذخيره اي براي آخرت داشته باشد و هم مي تواند به منزله زندان مؤمن باشد كه اين دو نگاه در مورد دنيا به صورت توأمان مورد نظر اسلام است، و انسان در اين دنيا از وسيله بودن آن براي آخرت استفاده كند و در آن تجارتي پرسود انجام دهد تا خانه آخرت خود را آباد كند. و از طرف ديگر چون هدف چيز ديگري است و انسان هميشه براي رسيدن به هدف تلاش مي كند، به همين خاطر مشتاق است به هدفي كه دارد برسد و در اين راه، دنيا: يعني وسيله را فدا مي كند تا به هدف، يعني آخرت برسد.
و در نتيجه دنيا هم محل كشت و زرع است و هم محلي است براي گذاشتن و گذشتن. و آنچه را كه بايد گذاشت و از آن عبور كرد همانند قفس و زنداني است كه دل را به بند كشيده است و انسان هر لحظه دوست مي دارد كه از آن خلاصي يابد و به هدف برسد.

پاورقی:

1. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، ج15، ص464.
2. فيض الاسلام، نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 128.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.