شفاعت امام حسين(ع) روز قيامت براساس قانون كلي شفاعت است، لذا بايد ديد شرايط شفاعت چيست؟
شرايط شفاعت:
شفاعت اولياي الهي در روز قيامت براي گنهكاران و واسطه شدن آنان در رساندن رحمت مغفرت و آمرزش الهي بدون حساب نيست بلكه اين كه كساني مورد شفاعت قرار گيرند متوقف بر شرايطي است كه در آيات و روايات بيان شده است.
1. رضايت خداوند: بايد توجه داشت كه شفاعت از سوي خداوند آغاز ميشود. شفاعت فيض مغفرت الهي است كه مانند تمام فيوضات از جانب خدا اعطا ميشود و شفيعان اسباب و وسائط ومجاري اين فيض هستند. فياض و اعطا كننده اين رحمت خداوند است. بههمين جهت در آيات و روايات شرط اصلي و اساسي شفاعت اين است كه مورد رضايت و پسند خداوند باشد. شفيعان كساني هستند كه خداوند آنان را براي اين امر پسنديده و به آنان اجازه شفاعت داده است «يومئذ لا تنفع الشفاعة الا من اذن له الرحمن و رضي له قولا؛ در آن روز شفاعت سودي ندارد مگر كسيكه خداي رحمان به او اجازه دهد و سخن او را بپسندد» (طه آيه 109).
شفاعت شوندگان نيز كساني هستند كه مورد رضايت و پسند خداوند باشند «ولا يشفعون الا لمن ارتضي؛ (شفيعان) شفاعت نميكنند مگر براي كسي كه مورد رضايت و پسند خداوند باشد» (انبيأ آيه 28). يعني شفاعت شفيعان در حق كسي موءثر واقع ميشود كه به مقام ارتضاي الهي نايل آمده باشد. يعني هم اصل شفاعت از سوي خداوند و اعطاي اوست و هم شفيعان را خداوند براي اين مقام تعيين كرده و هم شفاعت شوندگان كساني هستند كه خداوند ميخواهد.
2. گنهكاراني مورد شفاعت قرار ميگيرند كه گناهان آنان اصل ايمانشان را به خطر نيفكنده باشد. به همين جهت در منابع ديني آمده است كه كافر و مشرك در روز قيامت شفاعت نميشوند و شفاعت شفاعت كنندگان به حال آنان سودي نخواهد داشت. قال رسول الله(ص): «الشفاعة لاتكون لاهلالشك والشرك و لا لاهل الكفر والجحود بل يكون للموءمنين من اهل التوحيد؛ شفاعت براي ترديد كنندگان و مشركين و كافرين نيست بلكه براي موءمن موحد است» (ميزان الحكمه ج 5 ص 117).
3. گنهكاراني مورد شفاعت قرار ميگيرند كه مطيع دستورات خدا و رسول و امامان باشند. در منابع ديني شرط اين كه شفاعت شامل حال بنده گنهكار بشود عمل كردن به احكام و دستورات دين ذكر شده است. كسي كه روش و بناي عملي اش اطاعت از خدا و فرستادگان او بوده لكن گهگاهي دچار لغزش و خطا شده است قابليت و استحقاق شمول رحمت مغفرت و آمرزش الهي را در روز قيامت از طريق وسائط و مجاري آن يعني شفاعت شفيعان خواهد داشت. امام صادق(ع) ميفرمايند: «هر كس دوست دارد شفاعت شافعين در مورد او سودمند واقع شود بايد در صدد جلب رضايت خداوند برآيد و بدانيد هيچ كس رضايت خداوند را جلب نخواهد كرد مگر با اطاعت از خدا و پيامبر و اولياي الهي از آل محمد» (بحارالانوار ج 78ص 220).
اهميت عمل به احكام و وظايف ديني در شمول شفاعت به حدي است كه حتي سبك شمردن و اهميت ندادن به آن سبب محروميت از شفاعت ميشود. رسول اكرم(ص) ميفرمايند: «لاينال شفاعتي من استخف بصلوته؛ شفاعت من به كسي كه نمازش را سبك بشمارد نميرسد» (ميزان الحكمه ج 5ص117)
امام صادق(ع) ميفرمايند: «لاتنال شفاعتنا من استخف بالصلوة؛ شفاعت ما به كسي كه نماز را سبك بشمارد نميرسد» (كافي ج 3 ص 270).
4. وجود رابطه روحي و معنوي ميان شافع و شفاعت شونده. اگر اولياي الهي در روز قيامت از عده اي شفاعت ميكنند و در حقيقت واسطه فيض مغفرت و آمرزش الهي ميشوند اين شفاعت بي حساب و جزاف نيست. بلكه ناشي از رابطه معنوي خاصي است كه در دنيا ميان شفاعت كننده و شفاعت شونده برقرار شده است. بر اين اساس وقتي كسي در زندگي دنيوي با اولياي الهي هم عقيده و هم فكر و همراه است و تحت جذبه هدايتگري آنان قرار گرفته وآنان را امام و پيشواي خود قرار داده است درجه اي از وحدت و همسنخي و محبت ميان آنان ايجاد شده است. اين رابطه روحي و معنوي ميان شفاعت كننده و شفاعت شونده در اين دنيا پايه و اساس شفاعت در آخرت خواهد بود. بنابراين شفاعت اولياي الهي شامل حال كساني كه در دنيا چنين رابطه روحي و معنوي با انبيا و اوصيا و ائمه معصومين نداشته اند نخواهد شد.
برخي از ويژگيهاي شفاعت:
1. مراتب و درجات شفاعت. شفاعت اولياي الهي براي انسان خطاكار مراتبي دارد. اين شفاعت همانگونه كه در شرط چهارم شفاعت گذشت براساس رابطه معنوي ميان شخص با اولياي الهي است و هراندازه كه اين رابطه بيشتر باشد تأثير بيشتر خواهد گذاشت. شفاعت ممكن است در برزخ موجب نجات شود ممكن است در قيامت و مواقف متعدد آن وممكن است حتي پس از دخول در جهنم موءثر بيافتد. امام باقر(ع) ميفرمايند: «گروهي از مردم پس از آن كه در آتش جهنم ميسوزند شفاعت به سراغشان ميآيد و آنها را نجات ميدهد» (ميزانالحكمه ج 2 ح 2940).
اين خصوصيت شفاعت مانع از جرأت افراد بر ارتكاب گناه ميشود و در عين حال روزنه اميد را بازمي گذارد و افراد را به سعي در تحصيل شرايط شمول شفاعت كه در يك كلام در رضايت خدا و عمل به دستورات او خلاصه ميشود واميدارد.
2. خداوند تحت تأثير شفيعان نيست. برخلاف شفاعت مرسوم درميان مردم كه حاكم به خاطر نفوذي كه شفيع نزد او دارد و متأثر از نفوذ وي مجرم را مورد عفو قرار ميدهد شفاعت فعل خداوند است. شفاعت از سوي خداوند آغاز ميشود. فيضي است كه او عطا ميكند و شفيعان واسطه ايصال اين فيض هستند. شفيعان تحت تأثير خداوندند و نه بالعكس.
3. شفاعت پاداشي براي صالحان است. در كلام معصومين يكي از حكمتهاي شفاعت هديه و جايزه به صالحين ذكر شده است. فرق است ميان كسي كه عمري را به مخالفت و عصيان و كفر نسبت به خداوند گذرانده و كسي كه عقيده و عملش مورد پسند خداوند بوده است. هر چند دچار لغزشها و خطاهايي نيز شدهاست. شفاعت در حقيقت هديه و جايزهاي است به چنين انسانهايي به اين صورت كه به خاطر عقيده و اعمال خوب آنها اعمال بدشان بخشيده ميشود.
امام صادق(ع): «والشفاعة جائزة لهم اذا ارتضي الله عزوجل دينهم؛ شفاعت جايزه اي است براي موءمنين گنهكاري كه دين آنان مورد رضايت و پسند خداوند است» (بحارالانوار ج 8 ص 40).
با توجه به مطالب ذكر شده شفاعت امام حسين(ع) (كه همان شفاعت الهي است) شامل افرادي ميشود كه ارتباط روحي و عملي با آن حضرت برقرار كرده و تلاش ميكنند در راه آن امام بزرگ قدم بردارند هر چند در زندگي گاه دچار خطا و لغزش ميشوند توجه داريم كه شفاعت براي هيچكس ضمانت شده نيست پس نه ميتوان جري بر گناه شد و نه مأيوس از رحمت حق بلكه بايد تلاش نمود و اميد داشت كه مشمول شفاعت ائمه اطهار(ع) خواهيم شد.